نه ريش تو را که ريشخندت سازم
نه ريش تو را که ريشخندت سازم

  «فرامرزي» شاعر عصر قاجاريه هر چه قصيده و غزل در مدح و ستايش آقا محمد خان قاجار گفت خان قاجار به علت خست طبع که ناشي از قطع نسل و سلب غريزه جنسي است صله نمي داد و مي گفت «اين ها شعر نيست» روزي «فرامرزي» تن به قضا داد و اين شعر را […]

 

«فرامرزي» شاعر عصر قاجاريه هر چه قصيده و غزل در مدح و ستايش آقا محمد خان قاجار گفت خان قاجار به علت خست طبع که ناشي از قطع نسل و سلب غريزه جنسي است صله نمي داد و مي گفت «اين ها شعر نيست» روزي «فرامرزي» تن به قضا داد و اين شعر را سرود و در نهايت تهور براي خان قاجار فرستاد:

نه جود ترا که مدح عاليت کنم
نه فهم ترا که شعر حاليت کنم

نه ريش ترا که ريشخندت سازم

نه خ…ه ترا که خ..ه ماليت کنم

خان قاجار  براي جلوگيري از نشر آن نه از باب سخاوت براي شاعر صله فرستاد به شرط آنکه شعر را بسوزاند و نخواند!

نشان به آن نشان که اکنون به نظر خوانندگان مي رسد!!

منبع: مهدي قلي خان هدايت (مخبر السلطنه) خاطرات و خطرات