به بهانه ي يکصد و شصت و پنجمين سال شهادت اميرکبير
به بهانه ي يکصد و شصت و پنجمين سال شهادت اميرکبير

… هنوز همهمه ی سرو ها که :«ای جلاد. مزن! مکش !چه کنی ؟ های! ای پلید شریر . جگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام ! ؟ چگونه تیر گشایی به شیردر زنجیر ؟ ! هنوز ، آب به سرخی زند که در رگ جوی ، هنوز . هنوز . هنوز . به قطره […]

10 (2)… هنوز همهمه ی سرو ها که :«ای جلاد.

مزن! مکش !چه کنی ؟ های! ای پلید شریر .

جگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام ! ؟

چگونه تیر گشایی به شیردر زنجیر ؟ !

هنوز ، آب به سرخی زند که در رگ جوی ،

هنوز . هنوز . هنوز .

به قطره قطره ی گلگونه ، رنگ می گیرد .

از آنچه گرم چکید از رگ امیر کبیر !

نه خون که عشق به آزادگی ،شرف ، انسان .

نه خون که جوهر سیال دانش و تدبیر .

(سوگ سروده ي  زنده ياد فريدون مشيري به ياد شهيد روشنگري،  امير کبير )

مشروطه ايراني و ژاپني، داستان يک تفاوت

مينيشي شيمبون يکي از قديمي‌ترين روزنامه‌هاي ژاپن است. نخستين شماره اين روزنامه در 21 فوريه سال 1872 – چهار سال پس از بر تخت نشستن امپراتور ميجي – منتشر شد. از دوره ميجي به‌عنوان دوره اصلاحات و مدرنيزاسيون در ژاپن ياد مي‌شود.

مورخان اصلاحات اميرکبير و ميجي را با هم مقايسه مي‌کنند که يکي به دليل نفوذ دربار و فقدان فرهنگ مدرن‌گرا سرکوب و نابود شد و ديگري بزرگ‌ترين تمدن مدرن در شرق عالم را به‌وجود آورد. طول دوران صدارت امير کبير چهار سال و صدارت ميجي 45 سال بوده است. اين نکته هم جالب و تامل‌برانگيز است که روزنامه «وقايع‌اتفاقيه» به‌عنوان نماد رسانه‌اي اصلاحات در ايران، سه دهه پيش از نشريه «مينيشي شيمبون» منتشر شده است. انتشار اين نشريه هنوز نيز ادامه دارد و شمارگان آن سه ميليون و نهصد و چهل و پنج هزار نسخه در روز است! از نظر موضوعي همان تفاوت اين دو نشريه به خوبي نشانگر وضعيت و موضعيت آنها است. همزمان با صدارت ميجي، قطار مدرن‌گرايي در ژاپن به حرکت درآمد. سرآغاز اين اصلاحات سوگندنامه‌اي پنج‌ماده‌اي بود که در هفتم آوريل 1868 و در هنگام تاج‌گذاري امپراتور مي‌جي اعلام شد. اين سوگندنامه هدف از دگرگوني‌هاي دوران امپراتور مي‌جي را روشن کرد و بنياني قانوني براي مدرن‌گرايي ژاپن بنا نهاد. روزنامه «مينيشي شيمبون» در پي اين سوگندنامه شکل گرفته است که بندهاي اصلي آن بدين شرح بوده:

1- برپايي شوراي مشورتي.

2- دخالت همه طبقات در اداره امور مملکتي.

3- الغاي قانون‌هاي تجمل‌ستيز و حذف محدوديت‌هاي طبقاتي در استخدام.

4- جايگزيني قانون‌هاي منصفانه طبيعي به جاي سنت‌هاي نادرست.

5- جست و جوي جهاني دانش به منظور تقويت بنياد حکومت امپراتوري.

اما نشريه «وقايع اتفاقيه» به‌رغم تاکيد اميرکبير بر رويکرد مردمي و عام آن، منحصر به دربار مي‌شود، امير کبير گفته: «عوام نمي‌دانند که مصرف و حسن اين وقايع اتفاقيه در چيست؛ يا خيال مي‌کنند که ديوانيان عظام شروع به اين کرده‌اند به جهت منافع و مداخل، لکن اين‌طور نيست و نبايد باشد. اين اخبار چيزي است. اينها به جهت تربيت خلق است و اينکه اينها از امور ديواني و اخبار و مناسبات دول و منافع خاص و عام و مقتضيات عصر عالم باشند و اينکه تا روزي که من هستم نمي‌شود که اين اطلاع به عامه نرسد. اين روزنامه منصبي نيست که به کساني که از ديوان اعلي اسامي ايشان تعيين شده، به اينها برسد و به ديگران نرسد.»

اما عملا از شش صفحه روزنامه، يک صفحه و نيم آن به اخبار و جزئيات کارهاي ناصرالدين شاه مي‌پرداخت چنان متملقانه، که حتي تغييرات جوي و گرم شدن هوا را نيز به «يمن وجود مبارک» ربط مي‌داد، براي نمونه در شماره سوم «وقايع اتفاقيه» چنين آمده‌است: «از يمن طالع فيروزي مطالع و اقبال بيهمان سرکار اعليحضرت پادشاهي هواي دارالخلافه طهران در اين اوقات به‌طوري خوب و خوش مي‌گذرد که برف به آن شدت در سه چهار روزه به کلي از اطراف و حول و حوش رفت!»  چنين است که ژاپن به سرعت مدرن مي‌شود و ايران به دام استبداد درون ماندگار قجري و پهلوي مي‌افتد.

روزنامه دنياي اقتصاد – شماره 3630  تاريخ چاپ:1394/08/24