دعواي روضه خوان هاي درباري
دعواي روضه خوان هاي درباري

«سيد ابوطالب روضه خوان که در سال 1285قمري ملقب به صدرالذاکرين شد،از روضه خوانهاي معروف تهران بود. نامبرده صداي بسيار بلندي داشت ، به طوري که مستمعين وجمعيت انبوه تکيه دولت را فقط او مي توانست ساکت کند وضمنا سيد شهرت داشت به جن گير! وزن ها دراين باب به وي مراجعه مي کردند. در […]

«سيد ابوطالب روضه خوان که در سال 1285قمري ملقب به صدرالذاکرين شد،از روضه خوانهاي معروف تهران بود. نامبرده صداي بسيار بلندي داشت ، به طوري که مستمعين وجمعيت انبوه تکيه دولت را فقط او مي توانست ساکت کند وضمنا سيد شهرت داشت به جن گير! وزن ها دراين باب به وي مراجعه مي کردند. در سال 1300قمري در حضور ناصرالدين شاه ،سيد ابوطالب روضه خوان وسيد محمد روضه خوان که از سادات شيرازي بود با يکديگر سخت دعوي کردند وشاه از اين بابت که در حضور اواين دعوا صورت گرفته است خيلي ناراحت ومتغير بود. به اين مناسبت از طرف شاه ، وزير تهران (محمد ابراهيم خان وزير نظام) دستور داده شد که تمام روضه خوان ها را دعوت کنند واز آنها التزام بگيرند که باهم ديگر نزاع ودعوا نکنند. دراين ايام ،هنر ايراني منحصر شده بود به روضه وتعزيه خواني ودرويش بازي و….چون اين امور در ملت عقب افتاده ، مايه اي نمي خواست وزحمت زيادي نداشت ، دراين زمان رونق بسيارداشت واوقات گرانبهاي ايراني که بي خبر از دنيا وپيشرفت ساير ملل بود،همين طور به بطالت مي گذشت وزمام داران وقت که ملت را به اين جور چيزها مشغول کرده وضمنا مشوق هم بودند از طرف ديگر مشغول به چاپيدن مردم وبراي استفاده خويش ، سازش با بيگانه ودادن امتيازات بودند.1»

1-محمود حکيمي ،لطيفه هاي سياسي ، به نقل از : مهدي بامداد،شرح حال رجال ايران،ج6،ص18