يک آنفلوآنزا و هزار حرف و حديث:  چرا «جامعه ي ضعيف»داريم؟
  يک آنفلوآنزا و هزار حرف و حديث:  چرا «جامعه ي ضعيف»داريم؟

یادداشت مدیر مسئول جامعه ي ايراني جامعه ي ناسالم – جامعه ي ناآگاهلطفا  به اين تيترها کمي دقت کنيد: در بم اتفاق افتاد: «افزايش جرائم و آسيب هاي اجتماعي بعد از  زلزله بم » گسترش خشونت و قتل گسترش اعتياد شرارت و ناامني بي بندو باري و مشكلات اخلاقي ( دي ماه 1382 ) استاندار […]

یادداشت مدیر مسئول

جامعه ي ايراني2-1

جامعه ي ناسالم جامعه ي ناآگاهلطفا  به اين تيترها کمي دقت کنيد:

در بم اتفاق افتاد:

«افزايش جرائم و آسيب هاي اجتماعي بعد از  زلزله بم »

  • گسترش خشونت و قتل
  • گسترش اعتياد
  • شرارت و ناامني
  • بي بندو باري و مشكلات اخلاقي ( دي ماه 1382 )

استاندار کرمان: با اشاره به زلزله اخير

« ديواري که عکس احمدي نژاد داشت ويران نشد؟!»

«اسماعيل نجار» در جلسه ستاد بحران استانداري کرمان گفت:» مردم منطقه زلزله زده از ايمان و اعتقاد بسيار بالايي برخوردار بودند به عنوان مثال در بازرسي هاي ما يک منزلي مشاهده شد که سه ديوار آن در اثر زلزله فرو ريخته و يک ديوار که عکس دکتر احمدي نژاد بر آن نصب شده سالم مانده؛ اعتقاد آنها بر اين بود که لطف و نظر خداوند به خاطر خدمات احمدي نژاد بوده که اين ديوار فرو نريخته است.»  (دي ماه 1389 )

گزارش ميداني ايسنا از تنکابن:

«وقتي بعضيها در برف پول پارو ميکنند»

– افزايش 5 برابري کرايه چالوس تا تنکابن در مسير همان بي‌قانوني‌هاي زمان بحران است

– قيمت سرسام‌آور 500 هزارتوماني براي پارو کردن برف پشت‌بام‌ها اگرچه در روزهاي آخر هفته بحران به کمتر از 200 هزار تومان رسيد

– آب معدني بسته‌اي 12 هزار تومان و نان دانه‌اي 1000 تومان ( دي ماه 1392 )

وزير بهداشت در جمع خبرنگاران مطرح کرد:

«ايجاد جو رواني براي فروش واکسنهاي تاريخ گذشته»

هاشمي  در باره ي به وجود آمدن بازار سياه ماسک، دارو و واکسن براي آنفلوآنزا گفت: عده‌اي  کشور را وارد اضطراب کردند و به راحتي توانستند در فضاي مجازي و تلويزيون آنتن بگيرند و موجي ايجاد کردند که خيلي چيزها در آن فروخته شد حتي بازار سياه براي ماسک و واکسن به‌وجود آمد و داروهاي تاريخ گذشته همه به فروش رفت. به نظر مي‌رسد با فروش اين اقلام ديگر آنفلوآنزا در کشور ريشه‌کن شده است!.  (آذرماه1394 )

جامعه ي سالم جامعه ي آموزش ديده و آگاه:

«قوي ترين زلزله ي تبت شده ي دنيا و واکنش مردم »

زمين‌لرزه و سونامي توهوکو در11 مارس 2011 به قدرت 9 درجه در شمال شرقي ژاپن رخ داد.  زمين‌لرزه سبب گرديد در تمامي مناطق ساحلي ژاپن در کنار اقيانوس آرام هشدار سونامي و درخواست تخليه اين مناطق اعلام شود ؛ اين زمين لرزه امواج سونامي به ارتفاع 15 متر در ژاپن و امواج کوچکتري در کشورهاي ديگر ايجاد کرد.

اين زمين‌لرزه خسارات بسيار زيادي شامل تخريب شديد جاده‌ها و راه‌آهن و ايجاد آتش‌سوزي در برخي مناطق را بر ژاپن وارد کرده‌است. در حدود 4.4 ميليون خانوار در شمال شرقي ژاپن بدون برق و 1.4 ميليون نفر بدون آب ماندند .  تعدادي از ژنراتورها الکتريکي از کار افتاده‌اند و حداقل سه راکتور هسته‌اي در پي انباشته شدن گاز هيدروژن منفجر شده‌اند.

تمام مناطق در شعاع 20 کيلومتري نيروگاه هسته‌اي شماره يک فوکوشيما و ده کيلومتري نيروگاه هسته‌اي شماره دو فوکوشيما که متعلق به شرکت برق توکيو هستند تخليه شده‌است. ارزيابي‌هاي اوليه توسط مرکز بين‌المللي اير بيمه محل‌هاي تخريب شده را تنها 14،5 تا 34،6 بيليون دلار برآورد کرد.برآوردها نشان مي‌دهد زمين‌لرزه توهوکو قوي‌ترين زمين‌لرزه در ژاپن و پنجمين در جهان از زمان آغاز ثبت شدت زلزله‌ها از 1900 ميلادي عنوان شده‌است.اين زمين لرزه15839کشته؛3642 مفقود؛5950 زخمي بر جاي نهاد.

واکنش مردم ژاپن چه بود؟!

واکنش مردم ژاپن به زلزله و سونامي سال 2011 حاکي از اين بود که فرهنگ مردم اين سرزمين طي دهه‌هاي اخير تفاوت‌هاي آشکاري کرده است؛ معجزه‌اي که به ندرت در ديگر کشورها رخ مي دهد.

مردم ژاپن براي رويارويي با اين بحران عظيم، به صورت سازماندهي شده آموزش ديده و آرامش خود را حفظ کرده و بارقه‌اي از تمدن و فرهنگ غني زندگي شهري را به جهانيان نشان دادند.

برخورد آنها با يکديگر در آن لحظات سخت با لطافت و مهرباني همراه بود. هيچ‌يک از شهروندان ژاپني به ديگر هموطنان خود هجوم نبرد؛کمبود مواد غذايي در مناطق بحران زده احساس نشد؛  صف هاي طولاني براي دريافت مواد غذايي تشکيل نشد!؛ قيمت ها تصاعدي بالا نرفت؛ موردي از غارت اموال مساهده نشد. در کمتر از يک سال، تمامي تأسيسات، بزرگراه‌ها، بندرها، جاده‌ها، پل‌ها و هرچه در اين زلزله ويران شده ساخته شد و در کمتر از 2سال تمامي ساختمان‌هاي عظيم بازسازي ‌شد.

اين فاجعه تنها در ذهن آنهايي که آن را از نزديک تجربه کرده‌اند مثل يک کابوس باقي خواهد ماند اما هيچ اثري از آن روي زمين مشاهده نخواهد شد. هيچ کشور ديگري از اين حس فداکاري، از خودگذشتگي، انگيزه و قاطعيتي که مردم ژاپن در اختيار دارند، برخوردار نيست. شجاعت ژاپني‌ها درزمان وقوع فجايع طبيعي، قابل ستايش است. حس وظيفه‌شناسي آنها در اين شرايط چند برابر مي‌شود. فرهنگ مردم ژاپن به‌گونه‌اي است که در اين لحظات حس وحدت و يگانگي را به اوج مي‌رساند و اين ويژگي منحصربه فرد به آنها اجازه مي‌دهد تا به اهداف فوق‌العاده‌اي در زندگي اجتماعي دست يابند. ژاپني‌ها با همين طرز فکر در هر شرايطي به بقاي خويش ادامه داده و مي‌دهند. اصل فرهنگ ژاپن بر مبناي بقا استوار شده است. در آن لحظات خيلي از مردم ژاپن حتي نگران زندگي خويش نبودند. براي آنها خدمت به کشورشان از حس به زيستن و تلاش براي نجات و مراقبت از مردم سرزمين خود بيش از هر چيز ديگري اهميت دارد. مردم ژاپن بر هرگونه غم و ناراحتي فائق مي‌آيند چراکه زماني براي تأسف و افسوس خوردن براي خود ندارند و به لطف شخصيت، ارزش‌ها و ثبات دروني بر هر رنج و دردي چيره مي‌شوند.

چه بايد کرد:

دويست سال از اين جمله ي معروف سيد جمال الدين اسدآبادي که: «در فرنگ مسلمان نديدم اما مسلماني بسيار ديدم »؛ مي گذرد. سوگمندانه تر اين که پس از دو قرن؛  اين جمله ي سيد جمال را يکي ديگر از معممين حال حاضر در خصوص ژاپن  نقل مي کند.  وي که شخص شناخته شده اي است و براي يک سفر تبليغي چند ماهي را در اين کشور به سر برده بود معتقد است: «مسلماني، اخلاق، درستي، راستي را مي توان در آن جا ديد».

حال اين سوال مطرح است که چه شده است در اين دويست سال ژاپن از يک کشور گمنام به ابرقدرتي عظيم در عرصه ي اقتصادو توليد علم و فن آوري تبديل شده است و مهمتر آن که پيروان آيين «بودا وشينتو و…» در جايگاهي از اخلاق و انسانيت قرار گرفته اند که يک عالم ديني شيعه وقتي در متن آن جامعه قرار مي گيرد؛ اين گونه تحت تاثير واقع مي شود؟جداي از تاثير سياست بر احوال جامعه و مردم؛ بايد رد پاي اين ضعف را در فرهنگ و جامعه نيز جست .

به نظر مي رسد با عنايت به زلزله خيز  و فقير بودن اين سرزمين؛ ژاپني ها با تکيه ي بر تجارب حاصل از انقلاب روشن(ميجي)،  آموزش، استفاده از علم، دانش و تجربه ي بشري؛ تلاش و کوشش فراوان وبا استراتژي معين  توانسته اند بر مشکلات خود غلبه کنند و امروزه به عنوان يکي از قدرت هاي برتر جهان مطرح شوند.

بايد پذيرفت که«اين رويدادها و حوادث نيستند که آينده ي جامعه ي بشري را خوب يا بد رقم مي زنند، بلکه واکنش ما به اين رويدادهاست که مي تواند ما را خوشبخت يا بدبخت نمايد». بايد بياموزيم انصاف و اخلاق در سايه ي آموزش صحيح بدست مي آيد، اين جاست که مي توان معشوق آگاهي را در آغوش گرفت، ديو زشت ناداني را مغلوب کرد، از شر جهل و خرافه و روزمرگي؛ نجات يافت ؛ تا آن جا که با يک آنفولانزا يا پيشگويي نوستر آداموسي! يا وقوع يک حادثه ي کوچک؛ دچار واهمه و بحران نشويم. اگر هم حادثه اي روي داد؛ ياد بگيريم که بخشي از زندگي ماست و بايد از ابعاد آن بکاهيم و با رفتار  و تصميمات عقلاني؛ آن را مديريت کنيم.