مهدی کاکولی درود به شما! انتشار این شماره خیامنامه همزمان شده با روزهای بزرگداشت خیام و به همین خاطر این هفته به طور ویژه به سراغ یک کتاب تازه با عنوان «من و کوزه» میرویم. اما قبلش همینجا رسما اعلام میکنیم که برای خیام یک روز کم است! لازم است «هفتهی خیام» داشته باشیم […]
مهدی کاکولی
درود به شما! انتشار این شماره خیامنامه همزمان شده با روزهای بزرگداشت خیام و به همین خاطر این هفته به طور ویژه به سراغ یک کتاب تازه با عنوان «من و کوزه» میرویم. اما قبلش همینجا رسما اعلام میکنیم که برای خیام یک روز کم است! لازم است «هفتهی خیام» داشته باشیم و در این هفته، «روز ملی خیام» در نیشابور تعطیل رسمی اعلام شود و جشن باشکوه خیام برگزار گردد، به طوری که در این روز، نیشابوریان و مهمانانی که از شهرهای دیگر آمدهاند سری به آرامگاه خیام بزنند و از صبح تا شب در آنجا و سایر اماکن فرهنگی نیشابور، خیامخوانی و موسیقی و جشن باشد. این همه تعطیلی داریم یک تعطیلی برای خیام آن هم اختصاصی برای نیشابور لازم نیست؟! هست
من و کوزه
«من و کوزه» عنوان کتابی است که به تازگی انتشارات «جغد» منتشر کرده و مولفش «حسین آتشپرور» در این کتاب به بررسی شکل و ساخت داستانی ترانههای خیام پرداخته است. یعنی چه؟ ببینیم خودش چه میگوید: «جان واژه در -من و کوزه- به طور عموم این است که ببینیم شعر چگونه به داستان نزدیک میشود و از چه سازههای داستانی آن هم در قالب شعری که به ایجازترین شکل است به نفع خودش استفاده میکند. قصد من در این نوشته بررسی کالبدشناختی و جزءنگرانهی داستانی ترانههای خیام است.»
مینیمالیسم خیامی
آتشپرور در ادامه مینویسد: «یکی از جنبههای مهم کار خیام مینیمالیسم است: مینیمالیسم بر ایجاز، تصویر، پیراستگی اثر ادبی تاکید دارد. با توجه به زمانی که خیام ترانههایش را سروده است، نه تنها مینیمالیستترین نویسنده است، بلکه داستانهایش با شاخصههای داستانی امروز برابری میکند. او هندسه میداند. اشیاء و شکلهای آنها را میشناسد. ریاضیدان است. میداند کلمه را چگونه، کجا، به چه شکل به کار ببرد. او در داستانهایش از حداقل واژگان استفاده میکند. سادهترین واژهها را بهکار میبرد. به همین خاطر است که کار او با داستاننویسی امروز مطابقت دارد. به شکلی که فکر میکنی ترانههایش را امروز گفته است. او در داستانهایش سازههای داستانی ساده تا پیچیده بهکار میبرد: زمان، زاویه دید، اتفاق، روایت، مکان، شخصیت، رخداد، فضا، جزئینگری، تصویر، ایجاز، واقعیتنمایی، طرح و توطئه، عادتشکنی و آشناییزدایی، فراروی از واقعیت، ورود به متن و … در ترانههای او دیده میشوند»
پرواز میان استوره و تاریخ
اما برای آشنایی با متن کتاب به سراغ یکی از رباعیهای خیام میرویم و توضیحاتی که حسین آتشپرور درباره ساخت داستانی آن نوشته است را با هم میخوانیم:
مرغی دیدم نشسته بر بارهی توس،
در چنگ گرفته کلهی کیکاوس
با کله همی گفت که: افسوس، افسوس!
کو بانگ جرسها و کجا نالهی کوس؟
در این داستان، خیام ضمن احترام به فرهنگ، خرد، فردوسی، تاریخ، سرزمین و استورهها، از آنها عبور میکند و از ادبیات به فلسفه میرسد. ادبیات و فلسفه هردو به زندگی میپردازند: ادبیات به جزئیات زندگی، اما فلسفه به کلیات زندگی نظر دارد. و خیام که در ترانههایش جزئینگر است به کلیت که فلسفه است میرسد.
تمام این داستان تاریخ و استوره و جغرافیاست. اجزاءِ آن با هم در رابطهاند و همه چیز آن به یکدیگر جواب میدهد.
سرتاسرِ داستانِ مورد بحث، سرشار از حرکتهای متناقضِ استورهای تاریخی است که در زمان و مکان با زبان حماسه تصویر میشود:
پروازِ آن مرغ با کلهی کیکاوس، از بارهی توس، در تاریخ، رسیدن به بانگ جرسها و نالهی کوس، افسوسهای بعدِ آن؛ یعنی دوران اساتیری این پادشاه، کشته شدن سهراب، آرزوی پرواز کیکاوس، هفتخوان رستم، کشته شدنِ سیاوش، کیخسرو و فرود پسر سیاوش، تمام اینها را در داستان به ما انتقال میدهد.
انتخاب خردمندانهی شهر (توس) و شخصیت (کیکاوس) که یک حضور تاریخی استورهای در ذهنها دارند، بسیار هوشمندانه است. مرغِ این داستان میتوانست کلهی دیگری جز کیکاوس (در چنگ گرفته باشد)، و بر جای دیگری جز بارهی توس نشسته باشد. آن وقت داستان، آن وسعتِ عظیمِ تاریخی استورهای را که حالا در مروری دوباره زنده میکند، با خود حمل نمیکرد.
این داستان با ایجازِ بسیار از سرزمین، تاریخ، استوره، حماسه و فلسفه شکل گرفته است. درون آن حرکت، تناقض و زبانِ حماسه است. و تمام اینها از جزء به کل در آن اتفاق میافتد.
واژگان داستان
آتشپرور در ادامه، عناصر داستانی این رباعی را تحلیل کرده که بسیار مفصل است. از این میان، بخشی را که به بررسی واژگان کلیدی و چندوجهی داستان پرداخته با هم میخوانیم:
«در داستان مورد بحث واژگانی وجود دارند که کلیدی هستند و نقش چندگانهای را به عهده میگیرند. از زاویههای مختلف، در موقعیتهای متفاوتی که قرار دارند، معناهای گوناگونی مییابند و کاربردهای دیگری پیدا میکنند.
توس: در درجهی اول به جهت اسم مکانِ داستان یک نام چندوجهی؛ مکانی، فرهنگی، تاریخی، استورهای است.
کیکاوس: به این دلیل که مهمترین تراژدیها و حوادث شاهنامه در زمان او روی میدهد، و عمر طولانی، این شخصیت برای داستان با اهمیت است.
مرغ: بعد از توس به عنوان مکان داستان و کیکاوس شخصیت داستان، مرغ به علت آن که رابطهی بین مکان و شخصیت را برقرار و به گسترش داستان کمک میکند، اهمیتاش آشکار میشود. در اصل مرغ نقش کاتالیزور بین مکان و شخصیت را به عهده دارد. از طرف دیگر اهمیتاش به خاطر ایستادن بر بام داستان و پرسشگری اوست. اگر نگوییم که از شخصیت اصلی مهمتر است، بیشتر از او در داستان حضور دارد؛ دقیقن از هنگام شروع تا آخر، این مرغ است که در تمام سرزمین یعنی از زمان حال تا همیشهی داستان دیده میشود.
باره – کله – صدای زنگها – نالهی طبل: واژگان با اهمیت لایهی دومِ این داستان هستند که با هم رابطه دارند و داستان را از نظر وقایع (میدان رزم) به هم پیوند میدهند.
جالب آن که هر دو معنی باره (اسب، دیوار قلعه) در این قسمت کاربرد پیدا میکند. و هردو معنی به رزم و میدان جنگ و دفاع مربوط میشود.
دیدم: در داستان شخصیتی داریم که کمتر دیده میشود. و آن روایتگرِ اول شخص است که در لایهی سوم داستان قرار دارد. اگر چه تمام داستان از چشم او دیده میشود اما به دلیل وجودِ محکم مکان-شخصیت اصلی (کیکاوس) و شخصیت رابط (مرغ) روایتگر اول شخص دیده نمیشود و به پشت داستان یا لایهی سوم میرود.
رقص بر نُک سوزن
این که شاعری داستاننویس، منجم، ریاضیدان، فیلسوف و حکیم بخواهد عصارهی تاریخ، استوره، و فرهنگ سرزمین خود را در چند واژهی: مرغ، توس، کیکاوس، باره، صدای زنگ، نالهی طبل، با خلاقیت و در کمال جزئینگری و ایجاز جا بدهد، تصویر کند و از آنها سندی فرهنگی، ادبی بسازد، این کارِ هنرمندانه، درست مثل رقصیدن انسان به روی نُک سوزن است. خیام در نهایت ایجاز از تمام مجموعه اطلاعات تخصصی، غیر تخصصی، جهانبینی و خلاقیتش برای ساختنِ داستانهایش کمک میگیرد تا به آنها جان دهد و روح هنری بخشد.
بحث و توضیحات جناب آتشپرور دربارهی این رباعی هنوز ادامه دارد اما گمان میکنم فعلا برای این شماره خیامنامه همین مقدار کافی باشد! بیشترش را خواستید سری به کتاب بزنید و همراه با شرح و تفسیر چند رباعی دیگر بخوانید.
کتاب «من و کوزه» 238 صفحه دارد. انتشارات جغد آن را در 500 نسخه با جلد شومیز و قیمت 38هزارتومان منتشر کرده است. در پایان کتاب هم متن ترانههای خیام (143 رباعی) آمده است. تا دیداری دیگر بدرود.