باغ هایِ ایرانیِ نیشابور و فضایِ سبزِ شهری مسعودرحیمی نژاد- پژوهشگر سالها قبل و زمانی که سنین نوجوانی را طی میکردم، برای من و همنسلان من دیدن داخل باغ امین الاسلامی به عنوان یک رویا تلقی میشد و دیوارهای کاه گلی بلند باغ دورتادور آن به صورتی بود که حالتی افسانهوار بدان میداد. تا […]
باغ هایِ ایرانیِ نیشابور و فضایِ سبزِ شهری
مسعودرحیمی نژاد- پژوهشگر
سالها قبل و زمانی که سنین نوجوانی را طی میکردم، برای من و همنسلان من دیدن داخل باغ امین الاسلامی به عنوان یک رویا تلقی میشد و دیوارهای کاه گلی بلند باغ دورتادور آن به صورتی بود که حالتی افسانهوار بدان میداد. تا اینکه به مدد برخی عوامل این دیوارهای بلند باغ فروریختند و داخل باغ برای ما نمایان شد. اما وقتی که در آن درختان بسیاری از ریشه برکنده شدند تا با گذر یک کریدور شمالی – جنوبی و اتصال مرکز شهر به شهرکهای شمالی ترافیک شهری از بین برود. باغ امین الاسلامی نیز مانند بسیاری از دیگر باغهای تاریخی نیشابور از بین رفت، هرچند که نه اولین آنها بود و نه آخرین آنها.
باغ ایرانی، پردیس یا فردوس به باغهایی گفته میشود که بر پایه معماری و عناصر تشکیل دهنده آن از جمله ساختار هندسی، آب، درختان، کوشک میانی و غیره عمدتاً در فلات ایران و مناطق پیرامونی متأثر از فرهنگ آن رواج داشتهاست. باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب یا قنات قرار گرفته و تاریخ پیدایش باغ ایرانی در سراسر کشور، با مقوله ای به نام قنات، ارتباط تنگاتنگ دارد. دوم: با دیوارهای بلند محصور شده است و سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغهای ایرانی را متمایز میکند. این باغها عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطه تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی و نشانهای از سازگار نمودن و همسوکردن نیازهای انسان و طبیعت است.
در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفته محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجاد میکرد که باعث بقا و پویایی بستر طبیعی میشد. باغ ایرانی در سال 2011 با شماره1372 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است که شامل 9 باغ میباشد: پاسارگاد در مرودشت فارس، ارم در شیراز، چهلستون در اصفهان، فین در کاشان، عباسآباد مازندران، باغ شازده در ماهان کرمان، دولتآباد در یزد، پهلوانپور در مهریز یزد و اکبریه در بیرجند. درگزارش یونسکو آمده است: این باغها از نظر طراحی به چهار بخش مجزا تقسیم میشوند که آب در تمامی این باغها هم از نظر تصویرسازی و هم از نظر تزیینات و آرایههای معماری نقش بسیار مهمی ایفا میکند. باغ ایرانی اساسا از طریق این سبک طراحی درعین حال که چهار عنصر اصلی در آیین زرتشت یعنی آسمان، زمین، آب و گیاهان را در خود دارد، به نحوی می کوشد که تصویری از باغ بهشت را القا کند. شاید به همین دلیل باشد که در زبان انگلیسی یکی از کلماتی که به بهشت دلالت داردParadise است که به احتمال بسیار زیاد از پردیس مشتق شده است.
امروزه طراحی تفرجگاه های شهری به صورت باغ ایرانی و یا تبدیل باغ های قدیمی به صورت بوستان به عنوان یک طرح بدیع و زیبا در فضای سبز برخی شهرها خودنمایی میکند که برجستهترین نمونه را در برخی بوستان های تهران و باغهای سنتی اصفهان و شیراز میتوان مشاهده نمود. از جمله موفقترین و دلنوازترین پروژههای تهران در این زمینه میتوان به بوستان مهندس علی محمد مختاری(باغ ایرانی ده ونک) و بوستان پلیس (باغ اناری ارباب هرمز) اشاره نمود. بوستان باغ ایرانی که در محله قدیمی ده ونک تهران قرار دارد، یک باغ قدیمی است که عناصر معماری آن بازسازی شده و فضای سبز آن نیز براساس الگوی باغهای پر از درخت و گل ایرانی طراحی شده است. مساحت این باغ 3.4 هکتار است که 2.5 هکتار از سطح آن به فضای سبز اختصاص داده شده و در احداث فضای سبز آن درختان قدیمی موجود حفظ شدهاند و گونههای گیاهی دیگر از قبیل برگ نو، برگ بو، زرشک، شیر خشت، مورد، پیراکانتا، انواع رز و نسترن و بوته های فصلی و دایمی به آن اضافه شدهاند. هم چنین کوشک مرکزی ، باغ راههای اصلی چنارستان، سروستان و نظرگاه که شامل آبنماهای محوری در طول مسیر و 6 آبنمای مجزا در سطح بوستان باغ ایرانی هستند، کتابخانه عمومی با فضای مطالعه مجزا، سر در غربی و شرقی، سازه ها و امکانات بوستان باغ ایرانی به شمار میروند. در طراحی ورودی ها، سلیقه خوبی خرج شده، به گونه ای که می توان، سازه های مشبک و آجر زیبای را مشاهده کرد. آب راه ها و حوضهایی که به زیبایی در این مکان طراحی و تعبیه شده است از جمله بخشهای جذاب این باغ زیبا میباشد. بزرگترین حوض این باغ ایرانی، روبروی عمارت اصلی قرار داشته و آب راه های آن به سمت ورودی های غربی، شرقی و جنوب باغ هدایت می شود. مطمئنا بازدید از این باغ برای کسانی که دوست دارند ساعاتی چند از ترافیک دهشتناک، آلودگی آب وهوا و سروصدای فزاینده و کلافهکننده تهران به گوشهای امن پناه ببرند، بهترین گزینه است.
دگربار به نیشابور باز میگردیم، شهری که روزگاری نه چندان دور آوازه کوچه باغهای افسونگرش از مرزهای این سرزمین نیز فراتر رفته بود و وصف آن جز در آثاراندیشمندان هموطن، درکلام بزرگانی نظیر آندره ژید فرانسوی و خورخه لوئیس بورخس آرژانتینی همراه شد. علاوه بر باغ آرامگاه خیام، عطار و قدمگاه که میتوان آنها را در زمره شاخصترین باغ های ایرانی نیشابور به شمارآورد، در گذشتهای نه چندان دور دورتادور این شهر پربوده است از باغ و عمارت های مختلف که چندی ازآنها نظیر باغ امین الاسلامی، قوامی، سعیدی، گنجی و … برای ما به یادگار مانده، هرچند که در اثر عوامل مختلف برخی از این باغها اکنون از آن شکل سابق خود خارج شده و برخی دیگر به طور کامل روبه ویرانی نهاده است. در این میان هرچند باغ امین اسلامی امروزه به عنوان بوستان استفاده میگردد، اما همگان به خوبی میدانند که این عنوان موقتی است و در آیندهای نزدیک کریدور اتصال دهنده شمال و جنوب شهر خواهد شد آنهم با هزینه قطع تعداد بیشماری از درختان چندصدساله و فروریختن دیوار قدیمی باغ. پس میتوان اینگونه اظهار داشت که حلقه مفقوده در طراحی فضای سبز شهری نیشابور، ایجاد بوستان با الهام از باغ ایرانی است و در حال حاضر تنها چند گزینه معدود برای ساخت این چنین بوستانی در نیشابور باقی مانده که اگر ازد دست برود، میتوان آن را پایانی بر باغ های تاریخی نیشابور دانست.
اولین و معقولترین گزینه را میتوان در عمارت های سعیدی و قوامی جستجو کرد که بیشک تمامی فاکتورهای لازم باغ ایرانی را داشته و در صورت همت مسئولین شهری با ایجاد بوستانی نظیر باغ ایرانی ده ونک، میتواند به عنوان آثاری فاخر در نیشابور مورد توجه قرار گیرند هرچند که به لحاظ هزینه تملک آنها شاید امری ناممکن به شمار رود. از دیگرمکانهای مورد توجه در این زمینه میتوان به چند باغ زیبا ولی روبه نابودی اشاره کرد که در خیابان 17 شهریور(17 شهریور 18) قرار دارند و تنها بازماندگان باغهای بیشماری هستند که در گذشته در این منطقه بوده و با گسترش شهر در میان انبوه جنگل آهن و سیمان بلعیده شدند. بدیهی است اگر مسئولین شهری در این زمینه همت نکنند این ریه های تنفسی شهر نیز به سرنوشت دیگر باغها دچار شده و یاد کوچه باغهای نیشابور تنها در کورسوی خاطراتمان جای خواهد داشت. شایان ذکر است که تبدیل باغهای تاریخی به بوستان میتواند نقش مهمی در افزایش سرانه فضای سبز شهروندان ایفا نماید و هزینه های آن به دلیل آماده بودن بستر طبیعی از ساخت یک بوستان مسلما کمتر میباشد.
آخرین آماری که در خصوص سرانه فضای سبز نیشابور میتوان از اینترنت استخراج کرد، مربوط به دوسال قبل و از لابه لای سخنان یکی از اعضای شورای سابق است که این مقدار را 9 متر اعلام کرده بود که فکر میکنم سالهای بسیاری است که این سرانه در شهر تغییر محسوسی نداشته است. اگرچه این مقدار در قیاس با سرانه متعارف و قابل قبول فضای سبز شهری در شهرهای ایران بین 7 تا 12 متر مربع برای هر نفر است قابل قبول میباشد، اما در مقایسه با شاخص تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد ( 20 تا 25 متر مربع برای هر نفر) ، رقم بسیار پایینی است. امید است مسئولین شهری نیشابور با استفاده از آراء اندیشمندان و صاحب نظران بتواندد در کنار طرحهای فعلی گسترش عرصه فضای سبز، اقدام شایستهای در خصوص حفظ باغ های تاریخی برجای مانده نیشابور به مرحله اجرا درآورند.