خرید دو من گرد خارش زا از انگلیس «ازمسافرتهاي شاه قصههاي قشنگي شيوع پيدا كرد. ازجمله اميربهادر كه رئيس كشيكخانه و جزو «سوئيت» شاه بود، روزي در لگن، در زير تخت «رنگ و حنا» درست كرده و به ريش و سبيل خود ميبندد. همين قسم شب را با رنگ و حنا ميخوابد و تمام ملافه[ملحفه] […]
خرید دو من گرد خارش زا از انگلیس
«ازمسافرتهاي شاه قصههاي قشنگي شيوع پيدا كرد. ازجمله اميربهادر كه رئيس كشيكخانه و جزو «سوئيت» شاه بود، روزي در لگن، در زير تخت «رنگ و حنا» درست كرده و به ريش و سبيل خود ميبندد. همين قسم شب را با رنگ و حنا ميخوابد و تمام ملافه[ملحفه] تختخواب را آلوده ميكند. صبح برخاسته ميرود يكي از حوض هاي بزرگ بناي شست و شو را ميگذارد. فوراً مستحفظين آنجا جمع شده، حوض را خالي كرده، دوباره آب مياندازند.»
« قهوهچي شخصي داشته است. قليان ميكشيده ترشي سير همراه خودش برده بود. سر ميزهاي رسمي ميخورده است و در هر مهمانخانهاي كه ميرفته است، ناچار تمام اتاقهاي جنب اطاق شخصي او را دود داده و ساير سوئيتها هم همين قسمها مفتضح ليكن قدري كمتر»
يادمان رفت اين قسمت را هم باز از خاطرات تاجالسلطنه نقل كنيم كه با شوخي و خندهاي ظاهري ولي با تأثر شديد باطني مينويسد:
«در اين وقتي كه هر كس به فكر خود بود و به هر قسمي بود قطعه مملكت را ويران مينمودند، برادر تاجدار من هم مشغول كار خويش بود. شبانه خودش را صرف حركات بيهوده مينمود و در خواب غفلت عميق غرق بود. از جمله گردي از انگلستان با خود آورده بود كه به قدر بال مگسي اگر در بدن كسي يا رختخواب كسي ميريختند تا صبح نميخوابيد و مجبور بود اتصال بدن خودش را بخاراند. دو من از اين گرد آورده و اتصال در رختخواب عمله خلوتميريخت، آنها به حركت آمده، حركات مضحك ميكردند و او ميخنديد. مسافرت اروپايي برادر من شبيه به مسافرت پطركبير است و همان نتايجي كه او برد، اين برعكس برد.»
خاطرات تاجالسلطنه ،نشر تاريخ، تهران، 1361، صص 87- 89- 93– 94-