«تلاش صادقانه» برای مردم مهم تر از  «نتیجه» بود رابعه صادقی جام جهانی فوتبال بزرگ‌ترین رویداد ورزشی جهان است که هر چهار سال یک بار تکرار می‌شود. فوتبال محبوب‌ترین ورزش در بیشتر کشورهای جهان از جمله ایران است. در جام جهانی ۲۰۱۸ به میزبانی کشور روسیه، تیم ملّی ایران با قرعه‌کشی در گروه موسوم به […]

«تلاش صادقانه» برای مردم مهم تر از  «نتیجه» بود

رابعه صادقی

جام جهانی فوتبال بزرگ‌ترین رویداد ورزشی جهان است که هر چهار سال یک بار تکرار می‌شود. فوتبال محبوب‌ترین ورزش در بیشتر کشورهای جهان از جمله ایران است. در جام جهانی ۲۰۱۸ به میزبانی کشور روسیه، تیم ملّی ایران با قرعه‌کشی در گروه موسوم به «گروه مرگ» قرار گرفت و با تیم‌های اسپانیا قهرمان جهان در سال ۲۰۱۰، پرتغال قهرمان یورو ۲۰۱۶ و مراکش قهرمان قارّه‌ی آفریقا ۲۰۱۸ هم‌گروه شد.

قرار گرفتن در این گروه، هم برای فوتبالیست‌ها و هم برای مردم دلهره‌ی عجیبی به همراه داشت و شاید در آن روزها کمتر کسی تصوّر می‌کرد این تیم با قرار گرفتن در چنین گروهی، بتواند در جام ۲۰۱۸ شگفتی‌ساز شود و شادی را به مردم هدیه کند.

در روزهایی که تلاطم بازار سکّه و ارز و افزایش قیمت‌ کالاها، نگرانی را به جامعه تزریق می‌کرد، تنها فوتبال بود که توانست ساعاتی مردم را از حساب و کتاب‌های روزمرّه رها کرده و «امید» را به آنها بازگرداند.

بازی اوّل تیم ایران با مراکش بود. جانانه جنگیدنِ بازیکنان ایران در میدان مسابقه، بُرد مقابل تیم مراکش را در پی داشت. بُردی که منجر به شادی یک ملّت شد. ملّتی که مدّت‌ها در انتظار شادی و هیجان بودند. مردم در تمام شهرهای ایران با آمدن به خیابان‌ها و پایکوبی بارِ دیگر نشان دادند فوتبال می‌تواند «شادی»‌بخش باشد.

این بازی‌ها و قرار گرفتن در گروهی دشوار، نه تنها همبستگی هرچه بیشتر بازیکنان را می‌طلبید؛ بلکه مردم را بر آن داشت که تنها به تماشای بازی‌ها ننشینند. انگار تماشای «جمعی» این بازی‌ها، انتقال روحیه بود به بازیکنانی که قرار بود ۹۰ دقیقه بجنگند و بدانند که تنها نیستند. مجوّز دیدن فوتبال در مکان‌های عمومی، اگرچه با اندکی تاخیر ، صادر شد، سینما‌ها، کافی‌شاپ‌ها و پارک‌ها محلّی شد برای اجتماعِ مردم کنار هم و به تماشا نشستن فوتبال. زن و مرد، کودک و پیر و جوان همه با هم و در کنار هم به شعار «یک ملّت، یک ضربان» پاسخ مثبت دادند.

در جریان این جام، دیدن بازی‌ها در ورزشگاه آزادی بالاخره محقّق شد. زنانی که ۴۰ سال پشت درهای ورزشگاه بودند و اجازه‌ی ورود نداشتند، پا به ورزشگاه آزادی گذاشتند و در کنار مردان به تماشای ۲ بازی تیم ملّی ایران در برابر اسپانیا و پرتغال نشستند. اگرچه پس از صادر شدن مجوّز درهای ورزشگاه همچنان بسته بود و مردم پشت درها بودند، امّا سرانجام با دستور رئیس‌جمهور درها گشوده شد.

حضور خانم‌ها فاطمه ذوالقدر، پروانه سلحشوری و طیّبه سیاوشی نمایندگان مردم تهران در ورزشگاه آزادی و در کنار مردم، این «امید» را زنده نگه می‌دارد که ممنوعیّت ورود زنان به ورزشگاه‌ها پایان خواهد یافت.

ایران در دومین بازی خود مقابل اسپانیا با یک گل شکست خورد؛ امّا مردم باز هم به خیابان آمدند و جشن گرفتند. تشنگی برای ابراز شادی و هیجان، مردم را بر آن داشت که باخت با حدّاقل گلِ خورده مقابل مدّعی قهرمانی جام را پیروزی تلقّی کنند. در بازی آخر نیز، دلاورانه بازی کردن بازیکنان و مساوی گرفتن از پرتغال، قهرمان اروپا، اگرچه به صعود ملّی‌پوشان ایرانی به مرحله‌ی بعد نیانجامید؛ امّا یک ملّت را به تشکّر واداشت. تشکّر برای با دل و جان بازی کردن. مردم نشان دادند اگرچه «رسیدن به هدف» اهمّیّت دارد؛ امّا «تلاش صادقانه» برای‌شان ارزشمندتر است.

در روزهایی که نگرانی از وضعیّت بازار، سایه‌ی سنگینی بر زندگیِ غالبِ مردم افکنده، فوتبال نوش‌دارویی شادی‌آفرین بود. نوش‌دارویی که مرزهای ممنوعیّت‌ و محدودیّت‌ را شکست و زن و مرد را کنار هم قرار داد , و نیز توانست نمادی از همبستگی ملی باشد.

فوتبال یک بازی معمولی نیست. فوتبال یعنی تلاش یک تیم برای رسیدن به یک هدف. دویدن با هم برای گل زدن. گاهی دفاع و گاهی حمله کردن؛ امّا فوتبال ایرانی یعنی محرومیت‌ها و محدودیت‌ها، مقابل بهترین‌های دنیا ایستادن و با جان و دل دویدن. ایستادگی و از مرزِ دروازه دفاع کردن. بیشتر دفاع و کمتر حمله کردن؛ یعنی به راحتی تن به شکست ندادن. انگار این روزها فوتبال‌مان گره خورده با زندگی‌مان… می‌دویم، می‌جنگیم و در جستجوی شادی هستیم؛ حتّی اگر برای‌مان دست نیافتنی به نظر برسد…