نعوذ بالله ; آن که بر من ستم کرده ازمن کوتاه تر است! ; شعر دزد شنيده بودم! اما شاعر دزد نديده بودم ( طنز تاريخي )
نعوذ بالله ; آن که بر من ستم کرده ازمن کوتاه تر است! ; شعر دزد شنيده بودم! اما شاعر دزد نديده بودم ( طنز تاريخي )

نعوذ بالله خلفاي  عباسي  هر يک  لقبي داشتند؛ مانند المتوکل بالله يا الناصر لدين لله  و…، مي گويند روزي يکي از خلفاي ستمکار عباسي به  نديم خود  گفت: مي خواهم  لقبي هم  چون اجدادم برايم بيابي. نديم اندکي فکر کرد و گفت: خليفه  به سلامت! لقبي  بهتر از نعوذ بالله براي شما نمي يابم!!! آن […]

نعوذ بالله

خلفاي  عباسي  هر يک  لقبي داشتند؛ مانند المتوکل بالله يا الناصر لدين لله  و…، مي گويند روزي يکي از خلفاي ستمکار عباسي به  نديم خود  گفت: مي خواهم  لقبي هم  چون اجدادم برايم بيابي. نديم اندکي فکر کرد و گفت: خليفه  به سلامت! لقبي  بهتر از نعوذ بالله براي شما نمي يابم!!!

آن که بر من ستم کرده ازمن کوتاه تر است!

گويند شخص کوتاه قامتي از دست ستمگري به انوشيروان شکايت کرد. شاه گفت: گمان نمي کنم که راست  بگويي! زيرا آدم هاي کوتاه قامت معمولا خود حيله گر و  ستمگرند! مردشاکي گردن کج کرد و گفت: قربانت گردم! آن که بر من ستم کرده؛ ازمن کوتاه تر است!

 شعر دزد شنيده بودم! اما شاعر دزد نديده بودم.

روزي انوري، شاعر  معروف، از  بازار بلخ مي گذشت.  تجمعي ديد. پيش  رفت و سري در ميان کرد.مردي را ديد که بر بلندي رفته و قصايد او را به نام خود مي خواند!  انوري فرياد کرد: اي مرد اين قصايد  انوري است که مي خواني!  مرد با خون سردي گفت:  خوب!  چه اشکالي دارد؟ انوري خود من هستم!!! انوري  لبخند تلخي زد و  گفت:شعر دزد شنيده بودم! اما شاعر دزد نديده بودم.