اي بي حيا ، بر قانون مشروطه ايراد مي گيري
اي بي حيا ، بر قانون مشروطه ايراد مي گيري

«بهاءالواعظين» که از علماي معروف دوره ي مشروطيت مي باشد ، مي گويد : در ابتداي مشروطه به خانه اي رفتم .پيرزن و دختر جواني آنجا بودند.پيرزن پرسيد :منظورت از مشروطيت چيست؟گفتم : قوانين جديده. گفت مثلا چه؟ مرا شوخي گرفت ، گفتم: مثلا دختران جوان را به پيرمردان دهند و زنان پير را به […]

«بهاءالواعظين» که از علماي معروف دوره ي مشروطيت مي باشد ، مي گويد : در ابتداي مشروطه به خانه اي رفتم .پيرزن و دختر جواني آنجا بودند.پيرزن پرسيد :منظورت از مشروطيت چيست؟گفتم : قوانين جديده. گفت مثلا چه؟ مرا شوخي گرفت ، گفتم: مثلا دختران جوان را به پيرمردان دهند و زنان پير را به جوانان ! دخترش گفت اين چه فايده دارد؟ پيرزن بلافاصله گفت : اي بي حيا حالا کار تو به جايي رسيده که بر قانون مشروطه ايراد مي گيري؟!

منبع: اندر لطايف روزگار. نويسنده: عليرضا مرتضوي کروني ،تهران ،انتشارات فرهنگ وهنر،1364، ص65