گفت وگو با اردشير بروجني هنرمند پيکر تراش ( دانشجوي هنر همه گونه دغدغه دارد به جز دغدغه ي خلق آثارهنري )
گفت وگو با اردشير بروجني هنرمند پيکر تراش ( دانشجوي هنر همه گونه دغدغه دارد به جز دغدغه ي خلق آثارهنري )

گفتگوي هنري گفت و گو: سيدهاشم مداح مجسمه سازي،تنديس گري يا پيکر تراشي، هنرشکل دادن به اشياء است. بزرگترين مجسمه اي که تا کنون در ايران پيدا شده است مجسمه ي « آياپير» است که در يکي ازنواحي ايذه کشف شده است .وعلاوه برآن ، مجسمه هاي کوچک زيادي ازدوره اشکانيان وساسانيان براي ما باقي […]

گفتگوي هنري

گفت و گو: سيدهاشم مداح

مجسمه سازي،تنديس گري يا پيکر تراشي، هنرشکل دادن به اشياء است. بزرگترين مجسمه اي که تا کنون در ايران پيدا شده است مجسمه ي « آياپير» است که در يکي ازنواحي ايذه کشف شده است .وعلاوه برآن ، مجسمه هاي کوچک زيادي ازدوره اشکانيان وساسانيان براي ما باقي مانده است .معروف ترين مجسمه به جا مانده از دوره ساساني، مجسمه شاپور دوم مي باشد .

براي آشنايي بيشتر بارشته ي مجسمه سازي که به صورت آکادميک در دانشکده ي هنر نيشابور آموزش داده مي شود،به سراغ « اردشير بروجني » کارشناس پيکر تراشي، کارشناس ارشد نقاشي ودانشجوي دکتراي پژوهش هنرواستاد دانشکده هنرنيشابور رفتيم.

%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%adپيش از هر سخني ازپيکر تراشي و پيوند آن با فضاهاي شهري نيشابور  بگوييد .

نيشابور به شهر قلمدان هاي مرصع مشهور است اما شما کمتر اثر و الماني را که مرتبط با اين شهر باشد مشاهده مي کنيد . فقدان هنر مجسمه سازي وپيکر تراشي درنيشابوربارز است  . زيرا تنها پيکر تراش و مجسمه ساز است که مي تواند در فضاهاي عمومي به خلق آثار فاخرحجمي بپردازد و اين شهرت نيکو را به اثري قابل لمس براي مردم تبديل کند . مثال ما بناي تخت جمشيد است که روايت گر آينه واري از تاريخ و هنر گذشته اين سرزمين مي باشد .اين گونه موارد ارزش اين هنر خاص را به ما نشان مي دهد .از طرف ديگر در کشورهاي گوناگون هم اين مورد را مشاهده مي کنيم مثلا مجسمه داوود يکي ازشاهکارهاي ميکل آنژ قدرت تاثير گذاري اين هنر را برانسان نمايان مي کند

در باره ي تاريخچه ي هنرپيکرتراشي چه اطلاعاتي دردست داريم ؟

اين هنر از زمان غارنشيني انسان  شروع شده و با کندن و خراش روي ديواره هاي غار در طول زمان ماندگار شده است . پس از آن به  پيشرفت هاي زيادي دست يافته و هم اکنون از هنرهاي مطرح در جهان شمرده مي شود. نکته جالب اين است در ايران  دوره اسلامي که هنرمجسمه سازي رشد چنداني نداشت ايلات و عشاير ما مجسمه سنگي شير را که نماد شجاعت و شهامت و دلاوري است براي قدرداني از درگذشتگان، سر قبرمردگان خود قرارمي داده اند و اين رسم هنوزهم ادامه دارد .

در مورد آموزش رسمي وآکادميک اين رشته هنري وسابقه ي آن سخناني به اين شرح مطرح کردند که :

ابوالحسن صديقي از شاگردان کمال الملک و دانش آموخته ي اروپا اولين شخصي بود که مجسمه سازي حرفه اي را درايران باب کرد .پس از آن ودر دوره پهلوي با تاسيس دو مرکز دانشگاهي به نام هاي دانشکده هنرهاي زيبا ( دانشگاه تهران ) و دانشکده هنرهاي تزييني (وابسته به وزارت  فرهنگ و هنر) آموزش علمي اين هنر درايران شروع شد .مشهورترين اثر حجمي به جا مانده ار اين دوران نقش برجسته ي ديوار کاخ دادگستري است که توسط ارژنگ خلق شده است .

من مجسمه سازي را دردانشکده هنرهاي تزييني و زيرنظر استاداني همچون خانم ليلينت طريان ، فياض ثانوي ، داريوش صنيعي ، رضا بصيري، ملک عادلي و…آموختم . لازم به ذکراست که دهه هاي چهل وپنجاه شکوفاترين دوران هنرمجسمه سازي درايران بوده است .از ديگراستادان آن دوره مي توان ازحسين کاظمي ، بهمن بروجني برادرم، وغلامحسين نامي، نام برد . ضمنا بايد گفته شود که آموزش اين رشته به مدت شانزده سال بعد از انقلاب درايران متوقف بوده است .

دانشکده هنردرشهرمان از زمان تاسيس تا کنون به چه سمت وسويي حرکت کرده است ؟

متاسفانه حرکت ما به سوي پيشرفت و توسعه نبوده بلکه سال به سال کند تر شده و در حال توقف است . ما در سال هاي اول تاسيس حدود سي دانشجو در رشته مجسمه سازي داشتيم که هم اکنون تعداد شان  به هفت نفر کاهش پيدا کرده است و اين براي شهري با پيشينه ي غني فرهنگي  و هنري مثل نيشابور بسيار تاسف آور است .درحال حاضر به علت پذيرش کم دانشجو، استادان چندان رغبتي به کارندارند و نداشتن مدير گروه مرتبط با اين رشته وعدم امکانات و تجهيزات و… مشکلاتي را براي اين مرکز به وجود آورده است که با اهداف اصلي آن و تبديل شدن آن به يک مرکز اصلي آموزش هنر درشرق کشور فاصله زيادي دارد .اميدواريم که هر چه زودترمسئولين چاره اي براي برون رفت ازاين وضعيت پيدا کنند .

به نظر شما آموزش رشته هاي هنري چه تاثير براجتماع و روحيه ي  مردم دارد ؟

آموزش هنر و به خصوص هنرمجسمه سازي درتغيير فضا ومبلمان شهري بسيار موثراست وسبب شادابي وتفکرساکنان شهرخواهد شد . خاصيت اصلي هنرمجسمه سازي اين است که يک هنرموزه اي نبوده و با مردم در ارتباط مستقيم مي باشد .همان طورکه گفتم نيشابور به نمادهايي نياز دارد که تاريخ گذشته درخشان اين شهر را به مردم  ياد آوري کند اما در حال حاضرما کمتر اين مساله را شاهد هستيم پيشنهاد من اين است که يک هسته ي هنرمند و متخصص پيگير اين امر مهم گردد و نماد هاي اصلي ابر شهر را خلق کرده و دوران عظمت اين کهن شهر تاريخ را براي ساکنان اين شهر زنده کند. اين آرزوها بدون انجام کارهاي اساسي از جمله توسعه و تجهيز دانشکده هاي هنر ميسرنخواهد بود.

به نظر مي رسد دانشکده هنر نيشابور از اهداف اوليه و اصلي خود به دور افتاده است چرا؟

من که پيشنهاد دهنده ي اصلي تاسيس رشته مجسمه سازي دراين دانشکده  بوده ام دليل اصلي اين امر رانمي دانم شايد دليل آن ملحق شدن دانشکده به مجتمع دانشگاه نيشابور باشد زيرا ما قبلا زيرنظر دانشگاه فردوسي بوديم وامکانات بيشتري داشتيم ولي هم اکنون محدود ترشده ايم و بيم آن مي رود که بين رشته هاي ديگر دانشگاهي محو شويم . لازم به ذکر است که درابتداي کار قراربود اين دانشکده به يک مرکز دانشگاهي آموزش  هنر در شرق کشور تبديل شود که باز هم نمي دانيم چرا اين کار صورت نگرفته است .

حال و روز دانشجويان هنر اين روزها چگونه است؟

زماني که من دانشجو بودم تنها دغدغه ما خلق اثرهنري بود و تمامي امکانات و تجهيزات کار دراختيار مان بود اما هم اکنون دانشجوي هنر همه گونه دغدغه دارد به جز دغدغه خلق آثارهنري

و مشکلات و دغدغه هاي فکري اين روزهاي شما؟

من افسوس مي خورم که شهري مانند اصفهان که از نظر تاريخ وگذشته فرهنگي با نيشابور برابري مي کند دانشگاه هنري دارد که در تمامي مقاطع دانشجو مي پذيرد وحدود بيست رشته ي هنري درآن تدريس مي شود ولي ما…

از طرف ديگر نيشابور قبلا حدود ده هزار بافنده قالي داشته است لذا راه اندازي رشته هايي مانند کارشناسي فرش و صنايع دستي و رشته موسيقي در شهري که نوابغي همچون پرويز مشکاتيان داشته است يک ضرورت به حساب مي آيد .

متاسفانه ما هنوز در اداره کردن سه، چهار رشته هنري درمانده ا يم و  آرزو و سوال من اين است که : آيا روزي مي رسد که دانشکده هنر نيشابوربه کعبه آمال جوانان ودانشجويان اين سرزمين تبديل شود

و سخن پاياني

پيام من به مسئولين مربوطه اين است که اگر دانشکده هنر نيشابورسودي براي شهر ندارد هرچه زودتر آن را تعطيل کنند درغير اين صورت يک فکر اساسي براي توسعه و تجهيز آن بردارند.