نبايد هرگز از ياد گرفتن دست کشيد… ( کلبه کتاب )

مهسا باوفا

با سلام و درود خدمت دوستداران و علاقه مندان به کتاب. در اين هفته با معرفي سه کتاب منتشرشده از سري کتاب هاي چاپ اول در خدمت شما خواهم بود اميدوارم اطلاعات کافي را در خصوص اين کتاب ها در اختيار شما علاقه مندان به دنياي کتاب قرار دهم. در همين آغاز هم پيشنهاد مي کنم با عضويت در کانال تلگرام @Teleklidar همه روزه از تازه ترين خبرهاي دنياي کتاب باخبر شويد.

رهبري با آرامش 

فارغ از اين كه فوتبال را دوست داشته باشيد يا نه، يا اين كه چه كسب و كاري داشته باشيد، يا اين كه در چه رشته‌اي درس خوانده باشيد، اين كتاب، داستانِ رسيدن به خواسته‌ها و آرزوهاست، راهنماي از هيچ به همه چيز رسيدن، راهنماي گوش دادن به صداي قلب و دويدن دنبال آرزوهاست. داستان شكست خوردن و برگشتن از عمق تاريكيِ شكست، داستان هدر ندادن استعداد، كه اگر پسر يك كشاورز در پارماي ايتاليا مي‌تواند با سخت‌كوشي و پشتكار به بالاترين سطح بازي و مربيگري در دنيا برسد و پنج بار ليگ قهرمانان اروپا را فتح كند، پس هر كسي مي‌تواند به آرزوهايش برسد. اين كتاب نه تنها راهنمايي براي اهالي فوتبال، بلكه براي هر خواننده‌اي كه به خود و آرزوهايش ايمان دارد خواندني است؛ زندگي‌نامه‌اي كه مديريت را به ما مي‌آموزد. بله اين توضيحات درباره ي کتابي است با عنوان «رهبري با آرامش» که به قلم کارلو آنچلوتي نوشته شده و به تازگي به ويترين کتاب فروشي هاي ايران هم رسيده است.

بخش هايي منتخب از اين کتاب:

*حالا که به گذشته نگاه مي کنم، مي توانم ببينم که ما تنگدست اما شاد بوديم. اين خانواده ام بود که اصول اوليه ي بسياري از درس هايي را که در اين کتاب خواهيد خواند به من ياد داد، چيزهايي مانند احترام و وفاداري، ارزش پول، سخت کوشي و اهميت خانواده. اين بذرها در دوران ابتدايي زندگي در وجودم کاشته شد و هنگامي که نخست به عنوان بازيکن حرفه اي و سپس در مقام سرمربي مشغول به کار شدم، به تدريج رشد کرد و به ثمر نشست.

*«رهبري با آرامش» مجموعه تاملاتي است درباره ي دوران حضور من در فوتبال و انديشه ها و فلسفه ام در مورد اين که چگونه مي توان در اين حرفه نقش يک رهبر را ايفا نمود. اين درس ها را مي توان به حرفه هاي ديگر هم تعميم داد؛ رهبران در تمام حوزه ها شباهت هاي زيادي به هم دارند، چه فوتبال باشد و چه دنياي کسب و کار. من جداً به استفاده از دانش و تجربيات حوزه هاي ديگر باور دارم، همان طور که تخصص خود را به پاريس، لندن، مادريد و اکنون مونيخ برده ام. نبايد هرگز از ياد گرفتن دست کشيد…

***رهبري با آرامش / نويسنده: کارلو آنچلوتي / ترجمه ي: شورش بشيري / انتشارات مليکان / قيمت: 18000تومان

پسراني از جنس روي (برنده جايزه نوبل 2015)

خالق اين اثر سوتلانا آلکسيويچ که در سال 1947 در بلاروس متولد شده است، کار نويسندگي خود را با دو کتاب تحقيقي و مستندنگاري در مورد جنگ جهاني دوم آغاز کرد: «جنگ چهره اي زنانه ندارد 1985» و «آخرين شاهد». سومين کتاب او «پسراني از جنس روي» يک رسوايي واقعي در کشورش راه انداخت. برخي از آثار آلکسيويچ هنوز هم در سرزمين مادري اش ممنوع است و او مجبور شده نخست به فرانسه و سپس به سوئد مهاجرت کند. او اکنون در سوئد زندگي مي کند.

بخش هايي از کتاب:

*ص221(به نقل از يک پرستار زن): با اين اميد برمي گردم که براي هميشه جلوي آينه ام بنشينم و موهايم را شانه بزنم. مي خواهم بچه دار شوم و کهنه هايش را بشويم و صداي گريه هايش را بشنوم. اما پزشکان مرا منع کرده اند: «قلبتون چنين وضعيتي رو نمي تونه تحمل کنه». براي به دنيا آوردن دخترکم، زايمان سختي داشتم. چون بيماري قلبي داشتم مرا سزارين کردند. يکي از دوستانم در نامه اش برايم مي نويسد: «هيچ کس نخواهد فهميد که در افغانستان به اين بيماري ها مبتلا شديم. آنها به ما خواهند گفت زخمي که نشده ايد…

نخستين عملي که من در آن حضور داشتم، جراحي پيرزني افغان بود که از ناحيه ي سرخرگ زير ترقوه اي زخمي شده بود. پنس کم داشتيم و با انگشتانمان جلوي رگ ها را مي گرفتيم. به محض اين که به نخ هاي بخيه دست زدم پودر شدند. تاريخ توليدشان 1945 بود. با اين حال آن زن افغان را نجات داديم. شب، من و جراح رفتيم ببينيم چه وضعيتي دارد. چشم هايش باز بود. وقتي ما را ديد شروع کرد لب هايش را جنباندن… تصور کردم مي خواهد چيزي به ما بگويد… اما مي خواست به صورت ما تُف کند… آن زمان نمي فهميدم که حق دارد از ما متنفر باشد.

***پسراني از جنس روي/ نويسنده: سوتلانا آلکسيويچ/ مترجم: ابوالفضل الله دادي/ انتشارات نگاه/ قيمت: 30000تومان

چرا صادق هدايت نمي ميرد؟

صادق هدايت افزون بر انواع کارهاي ادبي که انجام مي‌داد، در ايام فراغت نقاشي هم مي‌کرد. البته او يک نقاش حرفه‌اي نبود و نقاشي‌هايش بيشتر نوعي برون‌گرايي قلم روي کاغذ بود. در ايام اقامت در پاريس او کارت‌پستال سفيد تهيه مي‌کرد و روي آنها نقاشي مي‌کرد و تقريباً تمام نقاشي‌هاي او چنين است. فرزاد منفرد در کتابي با عنوان «چرا صادق هدايت نمي ميرد؟» تجلي عشق در نقاشي‌هاي هدايت را بررسي کرده است. نويسنده نه‌تنها به نقاشي‌ها بلکه به طراحي‌هاي هدايت هم توجه داشته که خود مکمل نقاشي‌هاي هدايت است. وي در اين کتاب نگاه تيز و موشکافانه‌اي به آثار قلمي هدايت انداخته و با ظرافت و مهارت خود توانسته تصويرها را بنويسد و از آنها کتابي بسازد.

اهورامزدايي با بال هاي افتاده!

يکي از نقاشي هاي معروف صادق هدايت اهورامزدايي است که با بال هاي افتاده کشيده شده است. ببينيم حسن قائميان درباره ي اين تصوير چه مي گويد:

«در اين تصوير زيبا و محو، صادق هدايت اهورامزدا را با بال هاي پژمرده و فروغ راستي را تيره نشان داده است. البته هر بيننده ي دقيق به آساني مي تواند به منظور نقاش خداپرست ما پي ببرد و تصور نمي کنم نياز به توضيح مفصلي از طرف ما باشد: هدايت خواسته است نشان بدهد که اهورامزدا، خداي بزرگ از ما بسي آزرده خاطر است چه بال هايش پژمرده و فروغ راستي يعني شعار: «گفتار نيک و کردار نيک و پندار نيک» به تيرگي گراييده است.»

***چرا صادق هدايت نمي ميرد؟ / نويسنده: فرزاد منفرد/ انتشارات: ورجاوند/ قيمت:13500تومان