تا اين که خود نيز در بطري شدم! (کلبه کتاب)
تا اين که خود نيز در بطري شدم! (کلبه کتاب)

مهدي کاکولي درود! به نشريه خيام نامه و به کلبه کتاب کليدر خوش آمديد! يک کتاب تازه از آقاي «محمد سعيديان» به دستمان رسيده که همين اول کار چند سطري از آن را با هم مي خوانيم: «از وقتي توي دبستان درس تصميم کبري را خوانده بودم، عاشق کبري دختر همسايه مان بودم، از همان […]

مهدي کاکولي

درود! به نشريه خيام نامه و به کلبه کتاب کليدر خوش آمديد! يک کتاب تازه از آقاي «محمد سعيديان» به دستمان رسيده که همين اول کار چند سطري از آن را با هم مي خوانيم:

5-3«از وقتي توي دبستان درس تصميم کبري را خوانده بودم، عاشق کبري دختر همسايه مان بودم، از همان بچگي، کبري به مدرسه ي راهنمايي شهيد حسيني مي رفت. وقتي شلوار لي برادرش را مي پوشيد و پيراهن نارنجي گلدارش را روي آن مي انداخت و جلوي در يک لحظه ظاهر مي شد تا مثلا ببيند برادرش توي کوچه هست يا نه، من او را مي ديدم و تخم چشمم تير مي کشيد، درست مثل وقتي که تابستان ها آلاسکا يا بستني مي خوردم و تخم چشمم تير مي کشيد. باز با خودم مي گفتم: «احمق! تو ديگه مهندسي، برو حرفتو بزن. خيلي هم دلشان بخواهد دامادشان مهندس باشد.» آن روزها هروقت عباس آقا پدر کبري مرا توي کوچه مي ديد در جواب سلام م با صداي بلند مي گفت: «سلام مهندس… چطوري؟» و من کلي ذوق مي کردم.»

آن چه خوانديد سطرهايي بود از کتاب «تصميم کبري» که مجموعه اي است از چند داستان کوتاه به قلم آقاي محمد سعيديان که ساکن نيشابور هستند و اين نخستين تجربه ي ايشان در انتشار کتاب است. اين کتاب را انتشارات خورشيدباران در 80 صفحه ي قطع رقعي منتشر کرده و قيمتش هم 8000 تومان است.

 

منطق الطيرخواني مادر و فرزند

«من مادر يک دختر10ساله ام. هرشب قبل از خواب با دخترم يک صفحه شعر فارسي و يک صفحه نثر فارسي رو مي خونيم. همچنان که بايد براي راه افتادن کودک، مادر دست دلبندشو بگيره و پا به پا باهاش راه بره تا راه رفتنو ياد بگيره منم با دخترم مي شينم منطق الطيرو باز مي کنم و يک بيت مي خونم و بعد دخترم با عشق منو همراهي مي کنه و بيت رو مي خونه. حتا گاهي لحن خوندنمو آهنگين مي کنم و دخترم با خوندنم کيف مي کنه و باهام همصدا مي شه و بعد گلستان سعدي رو باز مي کنم و يک پاراگراف مي خونم گوش مي ده و بعد با صداي کودکانه مي خونه. گاهي اگه شعر يا نثر، داستان داره با لحن وعشق مادرانه براش داستانشو مي گم. اينطوري بين مادر و کودک يک ارتباط مطالعاتي بوجود مياد و شايد هيچکس مثل يک مادر نتونه اين عشق رو بوجود بياره. حتا اين عشق به خوندن درکودک باعث ميشه کودک دست مادرو بگيره و با التماس از مادر خواهش کنه تا باهاش کتاب بخونه. لذت مطالعه از خانواده شروع شده و ادبيات ما رشد مي کنه. خانواده به سمت وسوي کتابخواني قدم مي ذاره و از فضاي مجازي و به دست گرفتن گوشي و تبلت دوري مي کنه و از آسيب ديدن چشمها به نورسرطان زاي موبايل در شب ها و طلاق عاطفي بين خانواده جلوگيري مي کنه.»

و اين هم تجربه ي خانم «نرگس کرخي» بود براي مطالعه شبانه ي خانوادگي. خانم کرخي خودشان نيز اهل شعر و شاعري اند و از ايشان کتاب «به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت» توسط نشر شادياخ نيشابور منتشر شده است.

 
5-1

نوشته هايم را

که حالا به هيچ چاپ نمي خورد

درون بطري کردم رها به آب

سالي يک بطري، تا پنجاه و شصت.

تا اين که خود نيز در بطري شدم.

عاشقان، لال و

لال ها ناطق.

دريا را مي آراييم با فکرهامان منتشر در آن

دريا را مي آلاييم.

***

و اين هم قطعه شعري بود از جواد مجابي در کتاب «سر بر خط عاشقي». اين کتاب را انتشارات ثالث در 210 صفحه منتشر کرده و قيمتش هم 16500 تومان است. يادآوري مي کنم براي اطلاع روزانه از تازه هاي نشر و خبرهاي دنياي کتاب کافي است به کانال تلگرام @teleklidar  بپيونديد. تا ديداري ديگر بدرود!