جادوي ادبي (گفتار يکم)
جادوي ادبي (گفتار يکم)

مجيد نصرآبادي ادبيات امروزه يکي از زمينه هاي مطالعاتي مورد توجه بسياري از اهل کتاب در سراسر جهان مي باشد. مردم بسياري دوست دارند که خاطرات، داستان ها و اشعار ادبي ديگران را بخوانند و نقد و تفسير خود از آن متون را نيز ضميمه خوانش کنند. قصدم در اين سلسله گفتارها که با عنوان […]

مجيد نصرآبادي

ادبيات امروزه يکي از زمينه هاي مطالعاتي مورد توجه بسياري از اهل کتاب در سراسر جهان مي باشد. مردم بسياري دوست دارند که خاطرات، داستان ها و اشعار ادبي ديگران را بخوانند و نقد و تفسير خود از آن متون را نيز ضميمه خوانش کنند.

قصدم در اين سلسله گفتارها که با عنوان کلي» جادوي ادبي» مشخص شده است، ارايه کليات و جزئياتي در باب ادبيات است. مطالبي که شامل نظريه پردازي ها، نقد و تحليل آثار داستاني، شعر و همچنين ارايه سرمشق هاي ادبيست.

سعي شده که اين سلسله گفتارها سطوح مختلف گروه هاي سني و تحصيلي را شامل شود. مباحث بيان شده در اين گفتارها پراکنده بنظر مي آيد اما قرارست که فهم و لذت ادبي ما را گسترش دهد. سرفصل هاي در نظر گرفته شده شامل: مهارتهاي نوشتاري، عناصر داستاني، تاريخ و مکاتب ادبي، نقد و تحليل شعر و زبانشناسي است و به طور کل هر آنچه در سيطره ادبيات و علوم وابسته به آن مي گنجد.

از گذشته تا به امروز مرزهاي دقيقي براي ادبيات و همچنين هنر، تعيين نشده است. اسطوره ها، جغرافيا، تاريخ، مردم شناسي و فلسفه توانسته است در ادبيات نمود پيدا کند. اسطوره گيل گمش، تواريخ هرودوت، مکالمات افلاطون، سفرنامه هاي مستشرقين، مزامير داوود و … آثاري هستند که هم در زمره آثار ادبي به شمار مي آيند و هم امروزه در دسته بندي هاي ديگر دانش نيز جاي مي گيرند.

في المثل، ارتباط ميان فلسفه و ادبيات به روزگاران بسيار دور و حداقل به زمان افلاتون، فيلسوفي که همپا ي شهرت فلسفي اش اديب توانايي نيز بود، باز مي گردد. شوپنهاور، راسل، برگسون و … از ديگر فيلسوفاني بودند که آثارشان، به گواهي منتقدان، با بهترين آثار ادبي پهلو مي زد.

ادبيات به مجموعه آثار ادبي يک سرزمين، يک زبان، يک دوره از تاريخ که بوسيله شاعران و نويسندگان يک قوم يا يک ملت پديد آمده باشد، گفته مي شود؛ اما تعريف اثر ادبي هميشه مورد مناقشه اهل ادب بوده است. تعريفي کلي که بتواند تمام جوانب موضوع اثر ادبي را دربر بگيرد، اينست: سخني است که انديشه، احساس و تجربه گوينده يا نويسنده را آميخته با تخييل هنرمندانه بيان کند.

ماده خام و پديد آورنده اثر ادبي، واژه و به عبارتي «زبان» است که از گذشته تا به امروز يکي ديگر از زمينه هاي مورد بحث ميان فلاسفه و اديبان بوده است.

اما کهن ترين نشانه هاي ادبي بشر چه بود؟ اگر مورخين و باستان شناسان به دنبال سرنخ هاي باستاني آثار ادبي بشر باشند، حتما هر گونه نوشته اي را با هر زمينه ي مورد بحث مي توان جزئي از آثار ادبي آن دوران به شمار آورد، حال زمينه ي بحث طب باشد يا نجوم؛ چرا که بيانگر دستور زبان و جهان نگري گويندگان آن دوره است. ويل دورانت، ادبيات را منشعب از آوازها و ترانه هاي ديني مي دانست که کاهنان آن را تلاوت مي کردند. مصريان براي نوشتن ارزشي مقدس قايل بودند و به همين خاطر واژه «هيروگليف» را به معناي «نوشته مقدس» به دست نوشته هايشان بر روي پاپيروس ها اطلاق مي کردند.

هرچند که به زعم ويل دورانت، ادبيات هفتمين عنصر تمدن به شمار مي آيد، اما همو نيز به نقش تعين کننده ادبيات در انتقال زبان، تربيت جوانان، ظهور و تکامل خط، آفرينش شعري و نمايشي، تحريک خيال پروري، ثبت و يادآوري گذشته و… اشاره مي کند. آفرينش اثر ادبي منجر به شور و هيجان در خوانندگان مي شود که گاه باعث دگرگوني نظام هاي اجتماعي شده است. بازرسان بسياري از نظام هاي سياسي توتاليتر هميشه وقتي خانه هاي انقلابيون را مورد تفتيش قرار مي دهند، يکي از آن سرنخ هاي که بايد به دنبالش باشند، کتب خوانده شده توسط فرد مظنون است. محمود دولت آبادي در مصاحبه اي که پس از دستگيريش با نيورک تايمز داشت، به نقل از بازجو گفت:« در هر خانه اي که مي رفتيم، کتاب هاي تو را در کنار کتاب «مادر» ماکسيم گورکي مي يافتيم.» ادبيات به دليل ارتباط سريع و همه گيري که دارد، هميشه يکي از کانال هاي ارتباطي بسيار زيبا و گيرا در بين عوام و خواص بوده است. ويل دورانت نقل مي کند که يک مبارز ايرلندي در برابر جهاد در راه آزادي کشورش تنها خواستار يک چيز شد و آن امر، نه ثروت و نه مقام سياسي بود بلکه تنها خواهان سرودن شعرهاي مدرسه اي کشورش شد.