علي اکبر گلقندشتي پژوهشگر در دانشگاه مفيد (قم) پيامبران گرامي واسطه ميان انسان و آفريدگار بودهاند و در قرآن نام، صفات و دليل شايستگي برخي از آنان براي دريافت مقام رسالت بيان شده است. در مقايسه صفات فرستادگان خداوند با خاتم پيامبران(ص)، معلوم ميشود ايشان همه صفات و شايستگيهاي آنان را نيز دارد. شايد به […]
علي اکبر گلقندشتي
پژوهشگر در دانشگاه مفيد (قم)
پيامبران گرامي واسطه ميان انسان و آفريدگار بودهاند و در قرآن نام، صفات و دليل شايستگي برخي از آنان براي دريافت مقام رسالت بيان شده است. در مقايسه صفات فرستادگان خداوند با خاتم پيامبران(ص)، معلوم ميشود ايشان همه صفات و شايستگيهاي آنان را نيز دارد. شايد به اين دليل مولوي نام «احمد» را نام همه پيامبران دانسته، سنايي زبان در نعت فردي جز پيامبر را خطا ميداند و سعدي نيز عشق به پيامبر و خاندان ايشان را بي نيازکننده از ساير عشقها لقب داده است.
بيشماري فضايل و صفات نيکوي پيامبر، هنرمندان اسلامي را توانا کرده است تا هر روز طرحي زيبا از زندگي ايشان را به مردم نشان دهند. البته جامعيت رسول خدا(ص) معرفي ايشان به وسيله متفکران اسلامي را دشوار و حتي ناممکن کرده است. ازاينرو هرکدام او را نمونه کامل فضيلتي که خود در پي آن روان بودهاند، دانستهاند. براي نمونه فيلسوفان او را «عقل کامل» و عارفان نيز او را «انسان کامل» ناميدهاند.
يکي از نکتههاي زندگي پيامبر اسلام، جديت در ابلاغ کامل رسالت بود. قرآن و اهلبيت پيامبر(ص) بهترين منبع براي شناخت ايشان هستند که احساسات پيامبر و تلاش ايشان براي پيگيري وظيفهاش را شرح دادهاند.
رسول خدا(ص) براي دعوت انسانها و نشر پيام آسماني، زمان و مکان خاصي را معين نميکرد. به تعبير اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه (خطبه 108): «پيامبر طبيبي است که براي درمان بيماران، سيار است. مرهمهاي شفابخش او آماده، و ابزار داغکردن زخمها را گداخته، براي شفاي قلبهاي کور و گوشهاي ناشنوا و زبانهاي لال آماده است و با داروي خود در پي يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است». امامعلي(ع) بهخوبي مسئوليت پذيري پيامبر براي ابلاغ رسالت را نشان داده است. در قرآن کريم نيز تعبيري کامل از تلاش پيامبر براي هدايت انسانها بيان شده است. در سوره کهف آيه 6 ميفرمايد:
«شايد اگر به اين سخن ايمان نياورند، تو جان خود را از اندوه در پيگيري [کار]شان تباه کني». در کتابهاي تاريخي و سيره پيامبر هيچگونه برافروختگي و پرخاش از پيامبر در مقابل کساني که حرف او را نميشنيدند يا آن را مسخره ميکردند، بيان نشده است. اهميت و عظمت پيام الهي و دلسوزي شديد براي هدايت انسانها هيچوقت باعث نشد ايشان به خشونت در کلام و رفتار براي هدايت مردم متوسل شود. او بر خود سخت ميگرفت اما نه بر مردمانش. خود را در برابر آنان مسئول ميديد و بيش از آنکه از آنان طلب همراهي کند خود با آنان مدارا ميکرد. به فرمان خداوند او مأمور استقامت بود اما استقامت را با رحمت و نرمش درآميخته بود. اين ويژگي پيامبر اسلام(ص) با توجه به وضعيت ما در جهان اسلام و حتي در وضعيت کل دنيا، بيشتر جلوه ميکند.
متأسفانه امروز امت اسلام با مشکلاتي مانند بيعدالتي، تبعيض، تحملنکردن مخالف، محترمنبودن آبروي افراد و… روبهروست و با ابزاري که براي حل آنها استفاده ميکند، توانايي رهايي از مشکلات را ندارد.
وضعيت امت اسلام مانند فرد گرفتار در مرداب است که با دستوپازدن مشکل خود را چند برابر ميکند. براي حل اين مشکلات، ديگر نيازي به فرستادن پيامبر و آيين جديد نيست. تنها مرهم و دارو براي درمان اين مشکلات ياد گرفتن «اخلاق پيامبري» است. دلسوزي براي انسانها و ساختن جامعه خوب، تنها اندکي از راهحل مشکلات است. بخش بزرگتر براي داشتن فرد ايدهآل و جامعه ايدهآل، يادگرفتن «اخلاق دردمندي»است. بايد دوباره زندگي پيامبر را بررسي کنيم و ويژگيهايي که جامعه اسلام به آن نياز دارد را در سيره پيامبر کشف کنيم.