وقتي فرزندتان دروغ مي گويد
وقتي فرزندتان دروغ مي گويد

وقتي فرزندتان دروغ مي گويد   هنگامي که کودکتان براساس معيارهاي اخلاقي و رفتاري شماپاسخ نمي دهد.وقتي که براي فرارازتوضيح جزئيات وگاه ترس ازاينکه موردسرزنش واقع شود راستش رابه شمانمي گويد.زماني که ازترس توبيخ وتنبيه شمابه روش مقابله اي دست مي زندوطبق ميل وخواسته شمارفتارنمي کند…..والدين احساس مي کنندکودکشان به آنهادروغ گفته درصورتيکه اين واقعيت […]

وقتي فرزندتان دروغ مي گويد

 

هنگامي که کودکتان براساس معيارهاي اخلاقي و رفتاري شماپاسخ نمي دهد.وقتي که براي فرارازتوضيح جزئيات وگاه ترس ازاينکه موردسرزنش واقع شود راستش رابه شمانمي گويد.زماني که ازترس توبيخ وتنبيه شمابه روش مقابله اي دست مي زندوطبق ميل وخواسته شمارفتارنمي کند…..والدين احساس مي کنندکودکشان به آنهادروغ گفته درصورتيکه اين واقعيت ندارد.درواقع رفتارشمااوراواداربه دروغ گويي کرده است.

علل دروغ گويي کودکان

دروغگويى و راستگويى از جمله رفتارهايى هستند كه كودك بايد در جمع خانه و خانواده بياموزد. اغلبِ والدين، زمانى كه متوجه مى شوند، كودك و يا نوجوان شان دروغ مى گويد، شديداً متاثر و معترض مى شوند. كودكان خردسال (زير 3سال) به دليل اين كه هنوز قادر به تشخيص تفاوت واقعيت از خيال نيستند، نمى توانند بين راست و دروغ تفاوت قائل شوند. آنها از شنيدن داستان هاى تخيلى واقعاً لذت مى برند و دوست دارند خودشان نيز با قوه تفكر و تجسم شان ماجراها و قصه هاى جالبى بسازند. در واقع اين كودكان هنوز نيازمند گسترش و توسعه دنياى خيالى خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقيت و ابتكارشان را پرورش دهند. اما نكته اى كه والدين و مربيان هنگام خواندن و تعريف اين گونه داستان ها براى كودك بايد مدنظر داشته باشند، آن است كه با نهايت آرامش و بدون اين كه عكس العمل منفى اى از خود نشان دهند، ذهن كودك را به سوى واقعيت ها سوق دهند و به او بياموزند كه اين گونه داستان ها حاصل تفكر و انديشه نويسنده است و با آنچه در اطراف آنان مى گذرد، تفاوت دارد. معمولاً دروغ پردازى هاى خيالى كودكان از سنين 5 – 4 سالگى به بعد كاهش مى يابد و كم كم قدرت تشخيص واقعيت از خيال را پيدا مى كنند. اما اگر بعد از 6- 5 سالگى نيز ممکن است سعى كنند با روياسازى هاى ذهنى خود حقيقت را ناديده بگيرند، والدين بايد درصدد رفع علت اين امر باشند. براى مثال، اگر كودك 6 ساله اى مدام از دوست خيالى خود صحبت مى كند، پدر و مادر بايد سعى كنند فرزندشان را با كودكان ديگر هم بازى كنند تا او نيازى به خيال پردازى هاى واهى نداشته باشد. معمولاًدر كودكان از سنين 7 – 6 سالگى به بعددروغ گويي کاهش مي يابدوتنها زمانى كه دچار اضطراب، تشويش و نگرانى شديد شوند، دروغ مى گويند.

شرايطى كه منجر به دروغگويى كودك مى شود

-گاهى كودكان براى جلب توجه ديگران دروغ مى گويند. اگر كودك احساس كند كه از اين طريق مى تواند نظر اطرافيانش را به خود جلب كند، ممكن است مرتباً دروغ بگويد. به بيانى ديگر، زمانى كه كودك نتواند با استفاده از روش هاى خوشايند و پسنديده، نظر سايرين را به خودش جلب كند، به دروغگويى و رياكارى متوسل مى شود.

-گاهى كودكان براى اين كه خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ مى گويند. در اين گونه شرايط، عاملى كه موجب دروغگويى بچه ها مى شود، فقدان اعتماد به نفس در آنان است. در حالى كه كودكانى كه داراى حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالايى هستند، هيچ گاه براى بهتر نشان دادن خودشان، نيازى به دروغ گفتن حس نمى كنند

-گاهى كودكان زمانى كه احساس كنند دچار مشكل شده اند، شروع به دروغگويى مى كنند. در چنين مواردى بايد از ابتدا به كودك اهميت راستگويى، صداقت و درستى را ياد داد. از طريق پى بردن به اين گونه ارزش هاى خانوادگي-اجتماعى است كه كودك حتى اگر در شرايط بحرانى و دشوار نيز قرار گيرد، دروغ نخواهد گفت

-گاهى كودكان از ترس اينكه واقعيت را به والدين شان بگويند، شروع به دروغگويى مى كنند. آنها تصور مى كنند كه چون نتوانسته اند خواسته ها و انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، لذا براى نااميد نكردن، عصبانى نكردن و ناسزا نشنيدن از آنها، دروغگويى را تنها راه حل موجود مى پندارند.

مواردى كه دروغگويى اختلال و يا مشكل حاد محسوب نمى شود

1-كودكان 5 – 4 ساله اغلب خيال بافى و رويا پردازى را دوست دارند و شروع به داستان پردازى مى كنند. اين گروه از كودكان معمولاً قادر نيستند بين حقيقت و دنياى ذهنى شان تفاوت گذارند.

2-گروهى از كودكانى كه تفاوت بين راستگويى و دروغگويى را مى دانند، گاه داستان و ماجراى غيرواقعى را چنان شرح مى دهند كه براى شنونده كاملاً قابل قبول و باوركردنى است. اين گروه، غالباً اعتماد به نفس پايينى دارند و از اين طريق درصدد كسب جايگاهى در بين سايرين هستند.

3-برخي از نوجوانان با دروغگويى خود درصدد حفظ حريم خصوصى خود هستند و مى خواهند از اين طريق استقلال خود را از والدين شان نشان دهند. براى مثال، منكر تسلط پدر و مادرشان بر تصميم گيرى هاى شان مى شوند

4- گاهي اوقات نوجوانان 16 – 12 ساله كشف كرده اند كه دروغگويى آنها مى تواند موجب محبوبيت آنان بين اطرافيان شان شود . براى مثال، چون نمى خواهند از سوى دوستان و هم كلاسى هاى شان طرد شوند، شروع به دروغگويى و خيال پردازى هاى واهى مى كنند.انشاءالله درشماره بعدبه راهکارهاي اصلاحي ودرماني دروغ گويي کودکان اشاره خواهدشد.شادوپيروزباشيد.

علیرضا حدادی