در بازسازي صحنه سرقت از طلافروشي خيابان امام عنوان شد
در بازسازي صحنه سرقت از طلافروشي خيابان امام عنوان شد

در بازسازي صحنه سرقت از طلافروشي خيابان امام عنوان شد: دادستان: اشد مجازات براي متهمان درخواست شده است م.ص، متهم اصلي: کاش همان روز تير مي خوردم و دستگير مي شدم محسن بيات، آزاده مهديار/ روز سه شنبه، يازدهم آذر ماه، ساعت حدود 9:45 دقيقه را نشان مي دهد که دو ماشين سبز رنگ نيروي […]

در بازسازي صحنه سرقت از طلافروشي خيابان امام عنوان شد:

دادستان: اشد مجازات براي متهمان درخواست شده است

م.ص، متهم اصلي: کاش همان روز تير مي خوردم و دستگير مي شدم

محسن بيات، آزاده مهديار/ روز سه شنبه، يازدهم آذر ماه، ساعت حدود 9:45 دقيقه را نشان مي دهد که دو ماشين سبز رنگ نيروي انتظامي در خيابان امام و اطراف طلافروشي قاسميان پارک مي شود و حضور نيروهاي انتظامي و خبرنگاران، توجه مردم را جلب مي کند و « باز چه خبر شده است؟» پرسشي است که بيش از همه به گوش ميرسد.

کم کم مردم جمع مي شوند و خيابان بسته مي شود. در حاليکه ساعت به ده صبح نزديک مي شود، نيروهاي انتظامي، نرده هاي مخصوص بازسازي صحنه جرم را ميان مردم و صحنه، قرار مي دهند و خيل جمعيتي که حالا مي دانند قرار است چه اتفاقي بيفتد، پشت آن کنجکاوانه مي ايستند و دوربين موبايل هاي شان را روشن مي کنند. مردم براي تماشاي صحنه پشت بام ها و حتي بالاي درخت هاي اطراف را نيز از دست نمي دهند!

ناگهان قسمتي از جمعيت توسط نيروي انتظامي شکافته مي شود و يک خودرو ون با شيشه هاي دودي به همراه پژو پارسي که در صحنه جرم استفاده شده بود، وارد حلقه جمعيت مي شود و به دليل ازدحام، تعدادي از مردم به درون صحنه ورود پيدا مي کنند که براي متفرق کردن آن ها يکي از افراد نيروي انتظامي از شوکر استفاده مي کند! که مورد اعتراض بقيه افراد قرار مي گيرد.

درب خودرو ون باز مي شود و دو مرد نقاب دار از آن خارج مي شوند در حالي که دستهايشان با دستبند به پشت بسته شده و پاهايشان به هم زنجير شده است و يکي شان هم کمي مي لنگد.

نگاه هاي مردم روي آن دو ميخکوب مي شود و لحظاتي بعد مردم شروع مي کنند به شعار دادن: «نيروي انتظامي، تشکر، تشکر»

ناگهان نقاب از صورت دو فرد برمي دارند و مردم و شايد اقوام آنها، مي توانستند چهره آنان را ببينند و حتي خبرنگاران از آنها عکس بگيرند. از دو متهم خواسته مي شود صحنه جرم را همان گونه که به وقوع پيوسته بود، تشريح کرده و دوباره انجام دهند و آن دو نيز در حالي که با وجود پابند به سختي راه مي روند، گفته هاي خود را نمايش مي دهند.

قاسميان در ابتداي بازسازي صحنه مي گويد: من ساعت يک ربع به شش عصر، مغازه ام را باز کردم و پس از نظافت و چيدن طلاها، تعدادي مشتري به مغازه داخل شد که پس از رفتن آنها، درب مغازه محکم به صدا در آمد و سارقين با اسلحه وارد مغازه شدند و فرياد زدند که «بخواب روي زمين»، وي ادامه داد: من هم که شوکه شده بودم و فرياد مي زدم، نشستم روي زمين، سارقين شروع کردند به جمع آوري طلاها و بعد کيسه طلاها را برداشتند و فرار کردند.

م.ص، 20 ساله، از متهمين سرقت به خبرنگاران توضيح مي دهد: ما از يک ماه قبل مغازه را تحت نظر داشتيم و چون فهميده بوديم که درب مغازه قفل ضد سرقت ندارد و به راحتي باز و بسته مي شود، انتخاب اش کرديم و از اسلحه اي استفاده کرديم که از کلات به مبلغ دو ميليون تومان خريده بوديم.

وي که گويا فرزند يکي از کسبه خيابان امام مي باشد، در پاسخ به اين سوال که چرا روي مردم اسلحه کشيدي؟ گفت: ما قبل از دزدي مشروب خورده بوديم و به حالت عادي نبوديم.براي همين موقع فرار چشم هايم تار مي ديد و ماشين را درون جوي آب انداختم، شايد اگر در حالت عادي بودم تير اندازي نمي کردم.

وي گفت: فقط مي توانم بگويم شرمنده ام، از خدا مي خواهم مرا ببخشد، کاش همان روز تير مي خوردم و مي گرفتندم.

وي ادامه داد: ما يک ساعت بعد از دزدي به محل طلافروشي برگشتيم که ديديم مردم مي گويند ماموري تير خورده است.

پس از کامل شدن بازسازي صحنه، متهمين به داخل خودرو وارد شده و خودرو به حرکت در آمد و جمعيت نيز به آرامي متفرق شدند.

يکي از افرادي که ميان جمعيت بود با معرفي کردن خود به عنوان يکي از اقوام سارقين به خبرنگار ما توضيح داد: وقتي نقاب شان را برداشتند من اينها را شناختم، اصلا فکر نمي کردم که کار اين ها باشد، اگر بزرگ تري بالاي سر اينها بود اين کار را نمي کردند.

وي ادامه داد: افراد ديگري اين ها را اغفال کردند که اين کار را انجام دهند وگرنه نيازي به پول ندارند، مغازه پدرشان 4 ميليارد تومان در همين خيابان امام مي ارزد، اينها اصلا اهل اين حرف ها نبودند، الان اگر دو تا سگ پيش اينها رها کنيد اينها مي ترسند، نمي دانم چرا اين کار را کردند. وي افزود: جفت شان، که متاهل هم هستند، تازه خدمت شان تمام شده بود.

در ادامه غلامرضا اکبري مقدم، دادستان نيشابور در جمع خبرنگاران، در رابطه با نحوه شناسايي و دستگيري سارقين اظهار داشت: پس از مدتي فعاليت‌هاي پليسي و رصدهاي اطلاعاتي، کارآگاهان با پيگيري سرنخ‌هاي موجود به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي‌داد دزدان در مشهد مخفي شده‌اند. بنابراين با توجه به مسلح بودن آنان، عمليات پليس به طور همزمان و در قالب هشت تيم عملياتي آغاز شد تا اين که همه متهمان و عوامل مرتبط در اقدامي غافلگيرکننده در مشهد و نيشابور به محاصره درآمدند و دستگير شدند.

وي ادامه داد: متهمان اصلي که ع. ص 22 ساله و م.ص 20 ساله هستند از 10 روز قبل در محاصره پليس قرار داشتند و کوچکترين رفت و آمدهاي آنان کنترل مي‌شد که در يک عمليات ضربتي دستگير شدند.

اکبري مقدم خاطر نشان کرد: از قوه قضائيه در خواست کرديم که متهمان به اشد مجازات برسند و حکم آنها در محل سرقت اجرا شود.

معاون اجتماعي فرماندهي نيروي انتظامي در توضيح بيشتر در اين رابطه به خبرنگار ما اظهار داشت: مقدار ناچيزي از طلاها به فروش رسيده بود که کشف آن ها در دست پيگيري است. حسين جعفرياني مردم را يکي از عوامل کمک کننده در دستگيري مجرمان دانست و افزود: شماره پلاک خودرو را مردم در اختيار پليس گذاشتند که کمک بزرگي بود و متهم اصلي که سابقه دار است در خلال پرونده اي ديگر تحت تعقيب نيروي ما بود.

وي از والدين خواست مراقب دوست گزيني فرزندان شان باشند چراکه دوستان ناباب افراد را به چنين اقداماتي مي کشانند. وي از حضور ميداني مقام قضايي پرونده و اطلاع رساني خبرنگاران و رسانه ها تشکر کرد.