مرگ به خاطر خربزه
مرگ به خاطر خربزه

مرگ به خاطر خربزه آقا محمدخان قاجار سرسلسله پادشاهان قجري است که زندگي‌اش با حوادث عجيب و جالبي گره خورده است. او که با بر انداختن سلسله زنديه به قدرت رسيد، سرانجام در جريان لشگر کشي بيرون راندن سپاه روس ها از ايران کشته شد. عبدالله مستوفي در کتاب شرح زندگاني من که يکي از […]

مرگ به خاطر خربزه

آقا محمدخان قاجار سرسلسله پادشاهان قجري است که زندگي‌اش با حوادث عجيب و جالبي گره خورده است.

او که با بر انداختن سلسله زنديه به قدرت رسيد، سرانجام در جريان لشگر کشي بيرون راندن سپاه روس ها از ايران کشته شد.

عبدالله مستوفي در کتاب شرح زندگاني من که يکي از منابع مهم در مطالعه دوران قاجاريه محسوب مي‌شود، دليل به قتل رسدن او را اين‌گونه شرح مي‌دهد:« در ايام محاصره شوشا، مقداري خربزه براي شاه آورده بودند که تحويل آبدار خود نموده و امر داده بود که هر وعده مثلا نصف يک دانه از آن‌ها را که يک ظرف مي‌شود در سفره غذاي او بگذارند. خربزه‌ها زودتر از حسابي که شاه داشته است تمام مي‌شود. شاه تاريخ روز آوردن خربزه‌ها و اين‌که چند دانه آن به مصرف رسيده و چند دانه آن بايد باقي باشد دقيقا تعيين مي‌کند و از آبدار باقيمانده را مطالبه مي‌نمايد. آبدار هم نجات را در حقيقت‌گويي مي‌پندارد و اعتراف مي‌کند که با دو نفر از پيشخدمت‌ها آن‌ها را خورده‌اند. شاه براي همين جرم، امر به کشتن هر سه نفر مي‌دهد. بعد از آن که به خاطر او مي‌آورند که شب جمعه است، اعدام آن‌ها را به صبح شنبه محول مي‌نمايد و چون محکومين به تجربه مي‌دانستند که حکم شاه استيناف‌پذير نيست، شب شنبه سه نفري وارد اتاق خواب او شده کارش را مي‌سازند و جواهرهاي سلطنتي را برداشته فرار مي‌کنند.»