عقایدی که با وزش بادی تغییر می‌کند… ( کلبه کتاب )
عقایدی که با وزش بادی تغییر می‌کند… ( کلبه کتاب )

مهرنوش چمنی: سلام ! این هفته براتون یک کتاب کودک و نوجوان باحال آوردم. هر از گاهی کتاب‌های خوبی از نویسنده‌های ایرانی منتشر می‌شه که واقعا جا داره معرفی بشن. “قورتش بده” یک مجموعه چند جلدیه که توسط نشر هوپا منتشر شده. نویسنده این کتاب عادله خلیفی و تصویرگر اون هم محمد باباکوهیه. بین این […]

مهرنوش چمنی: سلام ! این هفته براتون یک کتاب کودک و نوجوان باحال آوردم. هر از گاهی کتاب‌های خوبی از نویسنده‌های ایرانی منتشر می‌شه که واقعا جا داره معرفی بشن. “قورتش بده” یک مجموعه چند جلدیه که توسط نشر هوپا منتشر شده. نویسنده این کتاب عادله خلیفی و تصویرگر اون هم محمد باباکوهیه.

بین این همه کتاب مصور و خنده‌دار خارجی، کتاب «قورتش بده» یک رقیب جدی حساب می‌شه. ماجرا از این قراره که «قورتش بده» وقتی سه سالشه متوجه می‌شه که می‌تونه هر چیزی رو که دور از اون قرار داره، قورت بده و تبدیلش کنه به عکس برگردون!! خبر کم‌کم به مردم شهر می‌رسه و اون‌ها برای حل مشکلاتشون از «قورتش بده» کمک می‌خوان. چطوری؟ از هرچیزی یا کسی که خوششون نمیاد، ترجیح میدن که قورت داده بشه و دیگه وجود نداشته باشه!

اما یعنی واقعا هیچ‌کس دیگه دلش برای اون‌هایی که قورت داده شدن تنگ نمی‌شه؟! حتی یک نفر؟

تازه این وسط بابای قورتش بده هم خودش یک مشکل بزرگه!

این کتاب همراه با تصاویرش جذابتره، اما فعلا چند سطر از اون رو با هم بخونیم:

قورتش بده خوشحال نیست

«قورتش بده هشت سالش شده و هنوز دارد چیزهای زیادی را قورت می‌دهد اما… اما قورتش بده خوشحال نیست. او فکر می‌کند دیگر کسی دوستش ندارد. او می‌خواست با قورت دادن چیزهایی که مردم دوستشان ندارند، خوش‌حالشان کند، اما حالا مردم از او می‌ترسند. از وقتی شروع کرد به قورت دادن همه‌چیز، انگار قیافه‌اش هم عوض شد. مردم می‌گویند که قورتش بده شبیه دخترهای دیگر نیست.»ص64

*راستی این کتاب سه جلده که هر جلد داستان مجزایی داره و برای دوستان هشت تا دوازده سال مناسبه.

*قورتش بده (خورشید را برایم قورت می‌دهی؟) / عادله خلیفی/ تصویرگر: محمد باباکوهی/ نشر هوپا/ 256 صفحه/ قیمت: 24 هزار تومان

 

 

 

شکوفه‌های عناب

سعیده تیموری: درود! من این هفته براتون یک رمان تاریخی که تقریبا تازه منتشر شده معرفی می‌کنم: «شکوفه‌های عناب» نوشته‌ی رضا جولایی. جناب جولایی قبل از انتشار این کتاب، رمان‌های تاریخی دیگه‌ای هم منتشر کردن. زمان این کتاب برمی‌گرده به دوران مشروطه، به ماجرای قتل جهانگیرخان صوراسرافیل. میرزا جهانگیرخان روزنامه‌نگار و مشروطه‌خواه دوران قاجار بوده. البته داستان فقط ماجرای قتل میرزا نیست، جولایی این ماجرا رو بهانه‌ای کرده که به دل تاریخِ سیاه اون زمان بزنه، دوران شرم‌آوری که خواننده نخواد با سفر به گذشته تجربه‌ش کنه. چهار راوی، داستان زندگی خودشون رو که مربوط به قبل و بعد قتل جهانگیرخان می‌شه روایت می‌کنن: زن میرزا جهانگیرخان، یک افسر روس، یک ایرانی که در فوج قزاق خدمت می‌کنه و منشی میرزا جهانگیرخان در صوراسرافیل. این چهار شخصیت نمونه‌ای از جماعت اون روزگارن. جماعتی که عقایدشون با وزش بادی تغییر می‌کنه. سوای از لحن خوب شخصیت‌ها و ماجرای تاریخی کتاب که کمتر ازش صحبت شده، «شکوفه‌های عناب» رو پیشنهاد می‌کنم برای مقایسه دوران‌ها بخونید، بخونید و هم‌زمان با خودتون تکرار کنید “ما هیچ وقت به عقب برنگشتیم!”

 

 

یه نون‌خور کم‌تر!

چند سطر از شکوفه‌های عناب: آقا ما بچه‌ی صابون‌پزخونه‌ایم. می‌دونی کجا رو می‌گم. حضرت عباسی؟ پس خودتم بچه‌ی تهرونی! ای بابا اهل بخیه‌ای! بابام کاسب سبزه‌میدون بود. پا دهنه‌ی مسجد شاه، جلوِ قهوه‌خونه‌ی مبال‌آبادی توتون و تنباکو می‌فروخت. یه دست‌فروش گنجیشک‌روزیِ دست به دهن. کَل حسین دولابی. به کل حسین توتون‌فروش هم شهرت داشت. صب تا شب، سرما و گرما، برف و بارون می‌نشست دم قهوه‌خونه تا صنار سی شاهی جور کنه بیاره وصله‌ی شکمِ یه مشت کوروکچل بشه که پس انداخته بود. مام از هفت هشت‌سالگی دور بساط بابامون می‌چرخیدیم. تو خونه‌مون جای نفس کشیدن نبود. واسه همین، بچه‌ها همچی که راهشو یاد می‌گرفتن از خونه می‌زدن بیرون. صب تا شب تو خرابه‌ها و سبزی‌کاریا ویلون بودیم. می‌رفتیم سر قناتا که می‌گفتن محل رفت‌و آمد اجنه‌ست. تو سولاخ‌سنبه‌ها سر می‌کردیم. کسی نبود دلواپس‌مون بشه، دنبال‌مون بگرده. ابداً. مثل علف خودرو بزرگ می‌شدیم. بعضیامون از خناق و خوره و تب‌لازم نفله می‌شدن یا با کله می‌افتادن تو گاوچاه‌ها و فاضلابا و کسی هم خبر نمی‌شد. فوقش می‌گفتن حکمت خدا بوده و یه نون‌خور کم‌تر!

ص 138

*شکوفه‌های عناب/ رضا جولایی/ نشر چشمه/ چاپ اول زمستان 1397/ 318 صفحه/ قیمت: 38هزار تومان

 

تازه‌های کتاب

*سه روز به آخر دریا/ نازيلا ناظمي/ نشر اطراف/ 150صفحه/ قیمت:19000 تومان

*شیر فروش/ آنا برنز/ سونیا سینگ/ نشر مجید/ 376 صفحه/ قیمت: 48000 تومان

*چون بوی تلخ خوش کندر (زندگینامه فرهاد مهراد)/ وحید کهندل/ نشر ماهی/ 350 صفحه/ قیمت: 48000 تومان

 

*رودر رو با اصغر فرهادی/ اسماعيل ميهن‌دوست/ نشر چترنگ/ 496 صفحه/ قیمت: 62000 تومان

*نه داستان/ جی دی سلینجر/ کاوه میرعباسی/ نشر ماهی/ 208 صفحه/ قیمت: 25000 تومان

*چگونه در یک فیلم ترسناک زنده بمانیم؟/ ست گراهام اسمیت/ حسین یعقوبی/ نشر چشمه/ 133 صفحه/ قیمت:20000 تومان

*شنژن سفری به چین/ گي دوليل/ عاطفه احمدي/ نشر اطراف/ 151صفحه/ قیمت: 25000 تومان

*جسارت رانندگی (زن جوان سعودي كه مقابل پادشاهي مردان ايستاد)/ منال شریف/ مریم سعادتمند بحری/ نشر مروارید/ 341 صفحه/ قیمت: 49000 تومان

وصال نیشابور (19)

بخش دیگری از سفرنامه «مسعود خیام» به نیشابور که در حوالی سال 1370 انجام شده (از کتاب «خیام و ترانه‌ها»، نشر نگاه):

به میهمان‌خانۀ روزش تاریک باز می‌گردم. وسایل را بر می‌دارم. گل‌فروشی‌ها غرق تعارفند در حالی که گل‌هاشان خوب است. مردم نازنینی هستند. گل‌های سپید را می‌گیرم. بطری‌ها را قبلا گرفته‌ام. گلاب‌ها را خود راننده از بقالی می‌گیرد. به سوی خیام می‌شتابم.

در مدخل باغ فال‌گیر سائل صد تومان می‌گیرد و هزار تا مزخرف باورنکردنی تحویل می‌دهد. یک حرفش اما پر بی‌راه نیست: «عاشقی». البته با دیدن آن همه گل و گل‌آب و دوربین و کتاب در دستان خودم و راننده کمی غیب می‌گوید اما در هر حال مگر می‌شود ایرانی بود و عاشق هر یک وجب خاک ایران زمین نبود؟ مگر می‌شود ایرانی بود و عاشق خراسان و تاج سرش -نیشابور- نبود؟