فروغ خراشادی پیچش های هر زبان با فرهنگی که زبان از آن برخاسته است، ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ همچنان که آئین گفت و گو در فرهنگ های گوناگون با نیوشه ها از چنین پیوندی برخوردار است. واژه ی نیوشه، چنان که در آغاز کتاب آمده، برگرفته از تاریخ بلعمی و برابرنهادِ ضرب المثل ها، کنایه ها، […]

فروغ خراشادی

پیچش های هر زبان با فرهنگی که زبان از آن برخاسته است، ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ همچنان که آئین گفت و گو در فرهنگ های گوناگون با نیوشه ها از چنین پیوندی برخوردار است.

واژه ی نیوشه، چنان که در آغاز کتاب آمده، برگرفته از تاریخ بلعمی و برابرنهادِ ضرب المثل ها، کنایه ها، اصطلاحات و گاه طرح واره هایی ست که در یک بافت زبانی بر اساس پیشینه، ناخودآگاه جمعی، ضعف و قوت های آن زبان و فرهنگ نُضج یافته و در متن جامعه بارگذاری می شوند.

به کار گیری سخن موجز با معنایی بسیط و دارای بار حِکمی، همواره نزد اقوام و ملل گوناگون کاربَر و طرفدار داشته است؛ اگر چه با پیچیده تر شدن زندگی و به کار گیری ابزارهای روزآمد-تکنولوژیکی-، بهره گیری از چنین کلامی رو به کاهش نهاده است و گاه فراموش شده؛ اما سکه ای نیست که به کلی از رونق افتاده باشد و با این که مثل، حکمت و نیوشه را نزد نسل های پیشین، پرمایه تر از مردمان امروز می یابیم، با این حال، برخی از اهل زبان هستند که به نیوشه ها به چشم میراث مانای گذشتگان می نگرند و گاه از میان همین کاربران، مشتاقانی بر می خیزند ومی کوشند با زنده کردن این میراث، به نوزایی و درون زایی زبانِ خاموش، مدد رسانند بنابر این به مصداق ” اگر وَ درَوما نکنن، منگال مارَ وَ نمِستَنن” بر آن شدیم که ساعتی را به همدمی با مولف نیوشه؛ فرهنگواره ی ضرب المثل های نیشابوری بپردازیم.

مادرِ همسرم منبع الهام کتاب نیوشه  بود

محمد صادقی، دکترای زبان و ادبیات پارسی، یکی از این مشتاقان است که به یادآوری و کاربری ضرب المثل های محلی نیشابور، همت گماشته و چون هر کار سترگی، منبع الهامی موثر می طلبد، او نیز در این راه از این قاعده مستثنی نبوده است. صادقی در این باره می گوید: در اوان دوران ازدواج، متوجه شدم مادر همسرم درگفت و گو با دیگران از ضرب المثل ها وکنایه های پرشمار محلی، استفاده می کند؛ همین مساله موجب شد روزانه به یادداشت این مثل ها و کنایه ها بپردازم. به مرور دریافتم شمار نیوشه هایی که از زبان ایشان یادداشت کرده ام، افزون بر 300 مورد است، بنابراین کم کم به این فکر برآمدم که دامنه ی جمع آوری نیوشه ها را بازتر کنم و به حلقه ی دوستان و آشنایان هم این ماجرا را کشاندم، حتی این مساله را با دانش آموزانم مطرح کردم و آن ها نیز با استفاده از پرسش نامه هایی که برایشان طراحی کرده بودم و با کمک والدین شان، به من یاری رساندند. این کار دراز دامن، حدود 8 سال به درازا انجامید و پس از آن تا به چاپ نخست برسد، دو سال دیگرنیز سپری شد و در نهایت پس از 10 سال از نوشتن نخستین نیوشه ی نیشابوری، نخستین دفتر آن منتشر شد.

معیشت و کشاورزی اولویتِ نیوشه های نیشابوری ست

صادقی درباره ی علمی بودن کار نیز می گوید: این کار، پایان نامه ی کارشناسی ارشدم بود و چون صرفِ جمع آوری، نمی تواند به عنوان کار علمی تلقی شود، به تحلیل داده های گردآمده نیز پرداختم؛ جالب است که آن چه در نیوشه های نیشابوری اولویت دارد، معیشت و جغرافیای طبیعی- اقتصادی(کشاورزی) ست و نکته ی جالب تر این که برخی از این امثال و حکم، از زبان های ترکی، کردی، بلوچی و … به نیشابوری راه یافته است. در ضمنِ کار، نیوشه های محلی را با نمونه هایی از گویش معیار هم معادل سازی کردم و به این ترتیب مشخص شد گاه نیوشه ها از جایی به جای دیگر کوچ کرده اند- همچنان که انسان ها کوچ می کنند فرهنگ خویش را همراه می برند و با فرهنگ و زبانِ جایِ جدید در می آمیزند- بنابراین نمی توان مشخص کرد که چند درصد ضرب المثل های کتابِ پیش رو، نیشابوری ست؟!

صادقی در ادامه می گوید: با این حال دریافته ام که آهنگین بودن و کاربرد سجع، قافیه و استفاده از واژگان وابسته به جغرافیا از مشخصه های نیوشه های نیشابوری ست؛ پس شاید بتوان به این وسیله فهمید که خاستگاه کدام نیوشه ها، واقعا لهجه ی نیشابوری ست.

نیوشه یک عنصر زبانی ست

صادقی که در پایان نامه ی دکترایش، به نظریه ی روسی کلیشه ها می پردازد، در چاپ دوم همین کتاب، از این نظریه بهره برده است؛ او می گوید: نظریه ی کلیشه درباره ی عبارت ها و قالب های کلیشه ای و نوزایی آن هاست؛ افسانه، چیستان، امثال و حکم و قالب های گفتاری ادبیات عامه از این نوع کلیشه هاست. بنابراین در چاپ دوم با رویکردی علمی بر مبنای این نظریه، به تطبیق ضرب المثل های نیشابوری با دیگر مناطق پرداختم؛ از سویی این نیوشه ها، تجربه ی زیسته ی افراد بشرند که متناسب با جغرافیای زیستی- اجتماعی مردم یک منطقه بروز و ظهور می کنند و معمولا درون متن گفتاری معنا می یابند و این فرصت را برای مخاطب فراهم می کنند تا بدون پیش فرض به ملاقات زبان برود. این دکترای ادبیات معتقد است: نیوشه ها، هم زبان عامه را به سوی مفاهمه می کشانند، هم با قدرتی که از همه پسند و عام فهم بودنش می گیرند، به پرمایگی مفاهمه می افزایند.

او همچنین می گوید: گهگاه در کاربرد زبانی به نیوشه های رکیک برمی خوریم؛ یکی از دلایلش، شاید گام برداشتن به سمت ادبیات عامه فهم و دم دستی باشد و این ابتذال ظاهری کلام، گاه تنها راه بیان کارآمد مسائل است.

زبان تنبل رشد نمی کند

 امروزه کاربرد نیوشه ها در میان مردم، کم تر شده است؛ البته به نظر می رسد مفاهمه و درک مشترک با گفتار صرف، هم کم تر شده باشد؛ همین موضوع را با محمد صادقی در میان می گذاریم و دلیل امر را جویا می شویم؛ او می گوید: دنیا ی مدرن رو به پیشروی به درون مرزهای کهن است؛ اگر چه ملت ها جدا هستند، اما مردم در دهکده ی جهانی با زبانی جهانی زیست می کنند و مشترکات زبان ها را می گیرند و آن چه را وجه تفاوت قرار گیرد، حذف می کنند. او می افزاید: از سویی کشورهای پیشرفته برای توانمند سازی زبان خود بیش از تکنولوژی شان، کار و هزینه کرده اند و می کنند؛ آن ها زبان شان را جهانی کرده اند؛ پس روند جهانی شدن موجب قهر مردم با نیوشه ها شده است.

صادقی می گوید: اما هدف ما در این کار، ضمن نگهداری و پاسداری از میراث زبانی، ثبت آن برای آیندگان است؛ زبان شناسان در آینده می توانند از این امثال و واژگان بهره بگیرند و به نوزایی زبان دست بزنند؛ یادمان باشد زبان تنبل مانند درختی ست که ظرفیت پاجوش زدن دارد، اما توان برومند سازی را ندارد؛ این نیوشه ها، یکی از ابزار های توانمند سازی زبانند.

 

تغییرات چاپ دوم کتاب نیوشه ها، نسبت به چاپ نخست

 

در چاپ نخست، 1700 نیوشه و کنایه وجود داشت که در دومی، از شمار کنایه ها کم شده، نیوشه های دیگری جایگزین شده است. همچنین آوانگاری این کتاب با کمک مهندس مومن نژاد که به گفته ی صادقی؛ در این خصوص صاحب نظر است، شکل و قوام بهتری یافته است.

قرار است کتاب نیوشه؛ فرهنگواره ی ضرب المثل های نیشابوریدر چاپ های بعدی، بر اساس مفاهیم، واژگان، شخصیت ها و … نمایه هم داشته باشد.

صادقی، مدرس دانشگاه، درباره ی دلیل اصلی کاستن از شمار کنایه ها به خیام نامه می گوید: مایل بودم خلوص نیوشه ها حفظ شود؛ این کتاب در چاپ نخست با هزار نسخه، به طور کامل و بدون تبلیغ، در خود نیشابور به فروش رفت و در این مدت هم بسیاری تماس می گرفتند و انتظار تجدید چاپ داشتند؛ ما هم تصمیم گرفتیم با تغییراتی که برای مخاطب راضی کننده تر باشد، آن را عرضه کنیم؛ چنین شد که از زواید کاستیم و بر محتوا افزودیم!

از وی درباره ی عبارت انگلیسی پشت جلد می پرسیم؛ می گوید: فرض گرفتیم در نیشابور که یکی از پایگاه های گردشگری ست، یک توریست بخواهد از محتوای کتاب مطلع شود، به این خاطر برای این که  به او احترام گذاشته باشیم از دوست گرامی ام علی ملایجردی درخواست نمودم پشت جلد را به انگلیسی ترجمه نماید.

 

فراخوان کاربران زبان های محلی برای کامل تر شدن نیوشه ها

 

صادقی برای تالیف این کتاب از منابع انسانی و نوشتاری بهره برده است؛ وی می گوید: یکی از منابع کارم، شماره های آغازین خیام نامه بود؛ دیگری هم برخی کتاب ها و البته مهم تر از همه شهروندان بودند. او در ادامه به اهالی ترک زبان روستای سرچاه اشاره می کند و می گوید: ضرب المثل های ترکی را آن ها به من دادند، اما جای خالی نیوشه های کُردی در این کتاب به چشم می خورد که امیدوارم کردزبانان و سایر کاربران زبان های محلی، به ما دست همکاری بدهند.

صادقی که دو تالیف دیگر به نام های”بررسی و توصیف گویش نیشابوری” و”افسانه های نیشابوررا در دست چاپ دارد، از گرانی کاغذ و عدم همکاری نهادهای مرتبط می گوید و اظهار امیدواری می کند که با همت و همکاری مدیران شهرستان، گره از کار فروبسته ی چاپ و نشر، باز شود…