فروغ خراشادی از جایی، نقطه ای بر این کره خاکی گلوله ای از  دهانه ی لوله ی یک سلاح شلیک می شود : نه! از جایی، نقطه ای  در این کره زمین گلوله ای سربی، سنگین و مخرب از دهانه ی فراخ لوله یک سلاح سنگین شلیک می شود. دقیق تر از این نمی شود […]

فروغ خراشادی

از جایی، نقطه ای بر این کره خاکی گلوله ای از  دهانه ی لوله ی یک سلاح شلیک می شود : نه! از جایی، نقطه ای  در این کره زمین گلوله ای سربی، سنگین و مخرب از دهانه ی فراخ لوله یک سلاح سنگین شلیک می شود. دقیق تر از این نمی شود گفت، مگر این که بدانیم درون آن حجم نسبتا مخروطی چه میزان مواد انفجاری طراحی و جاگذاری شده است. این را ما نمی دانیم، شاید مغزی که فرمان فشردن دکمه ای را می دهد هم نداند.چرا باید تصور کنم انگشتی فقط یک دکمه را فشار می دهد؟

این ها نخستین سطرهای رمان ” طریق بسمل شدن” است که در اردیبهشت ماه 97 پس از ده سال توقیف، به چاپ و نشر سپرده شد و در نمایشگاه کتاب تهران با استقبال گسترده ی مخاطبان به فروش رسید. سی هزار نسخه در چاپ نخست و ده هزار تا در چاپ واپسین !

طریق بسمل شدن، به رغم فروش چشمگیر با انتقادهایی هم روبه رو شده است و در نشست های ادبی متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است؛ طیف نقدهای وارد شده، گاه تند و گاه ملایم تر، تقریبا همه به یکنواختی متن اشاره دارند. یکی از این نقدهای ملایم، نوشته ی “سعید ناظمی ” ست که می گوید: رمان طریق بسمل شدن، نگاهی آشنا زدایانه به جنگ دارد. ناظمی معتقد است که دولت آبادی عناصر واقعی داستانی با دو دیدگاه متفاوت را کنار هم چیده است که گاه در باریکه هایی به وحدت می رسند و در متنی یکنواخت، خواننده را خسته می کند اما با ریتمی سریع مخاطب را از دهلیزهای زمانی و مکانی عبور می دهد؛ ناظمی با این حال خواندن این رمان را خالی از لطف نمی داند. درنیشابور نیز نشست نقد و بررسی رمان یاد شده به میزبانی انجمن کتاب سیمرغ، شنبه ، 2تیرماه جاری، در کتابخانه ی شریعتی برگزار شد. در این نشست مصطفی بیان، با ابراز این نکته که رسالت یک رمان در کنار نگارش تاریخ اجتماعی یک جامعه ی مدرن، سرگرم کردن مخاطب است، گفت: کشش داستانی در آغاز” طریق بسمل شدن” وجود دارد اما در ادامه خیر. دبیر انجمن داستان سیمرغ با بیان این نکته که جنگ ایران و عراق متعلق به دوره ای دیگر بوده و  اکنون دوستی و اتحاد بین دو ملت مساله ی مهمی ست و این موضوع  حتی در ممیزهای ارشاد هم لحاظ می شود، گفت: همه ی سعی مان را کردیم که دولت آبادی در این نشت حضور داشته باشد که نشد؛ همچنین تلاش کردیم با او تماس تلفنی یا تصویری برقرار کنیم که باز هم نشد! حالا جلسه را در یک نسخه ی ویدئویی برای او ارسال خواهیم کرد؛ اما پرسش من از نویسنده این است که:آیا در شرایط کنونی وجود چنین رمان هایی با تم دهه شصتی، کار درستی ست؟ بیان ادامه داد: از لایه ی اول داستان که بگذریم، باید دید قصد دولت آبادی دراین رمان چند لایه، اعلام برنده شدن یکی از طرفین مناقشه است یا خیر؟!

ادبیات خراسانی و واژگان کهن؛ اثر انگشت دولت آبادی

مصطفی بیان در نقد این اثر 8 مورد را طرح کرد که در ادامه به آن می پردازیم:

  • به کار بردن واژگان کهن از ویژگی های بارز داستان نویسی دولت آبادی ست.
  • نص شاعرانه ی داستان هم به بیان محتوا کمک کرده است.
  • نقطه ی شروع داستان نشان دهنده ی توانایی دولت آبادی در خلق اثر از نقطه ی اوج ماجرا و تسلط او به ادبیات است که این سه مورد، ثمره ی یک عمر مطالعه  افرینش ادبیات خراسانی و ملی می باشد.
  • تم اصلی داستان، تشنگی و آب است که در قالب جنگ بیان شده است چندان که در صفحات 9و11 به این موضوع اشاره ی مستقیم می شود.
  • نماد و نمادپردازی در این رمان نقش مهمی دارد؛ شیر و کبوتر دو نماد مهمی هستند که بارها دستاویز نویسنده برای ارائه ی داستان قرار گرفته است.
  • نویسنده از تضاد ، خوب بهره برده است که معلوم نیست حاصل الهام است یا نبوغ ؟ ترکیب هایی چون: عرب و عجم، شمشیر و قلم، سرگرد و کاتب، جنگ و صلح، آزادی و اسارت از این نوع اند.
  • زاویه دیدی که نه آسمانی ست و نه زمینی؛ تغییر زاویه دید از شگردهای خالق اثر است وموجب همزاد پنداری مخاطب با شخصیت های داستان می شود.
  • اما شماری گفته اند این رمان، پایان شکوه دولت آبادی ست در حالی که در این اثر نقد اجتماعی، سیاسی به چشم می خورد. ضد جنگ است و نشانه ها ی وطن دوستی و انسان مداری دیده می شود. حتی نویسنده به طور مستقیم به ایران و عراق اشاره نمی کند. اما شاید ایراد مهم، ایستایی زبان او در طی سی سال است؛ از جای خالی سلوچ تا زمان نگارش ” طریق بسمل شدن” زبان دولت آبادی، تغییر نکرده است.

 آشنایی زدایی از جنگ، شخصیت پردازی متفاوت

زهرا ابویسانی با حضور در این جلسه ی نقد و بررسی ، نکاتی را به نظرات پیشین افزود؛ این مدرس دانشگاه ضمن اشاره به نگاه غیر متعارف نویسنده به مقوله ی جنگ که آگاهی مخاطب را می طلبد، شخصیت پردازی متفاوت داستان را موجب آشنایی زدایی از تم اصلی آن دانست و ابراز کرد: این اثر بیش از آن که خلق قصه باشد، آفرینش ادبی ست. وی ادامه داد: نویسنده دو سوی جنگ را در یک اتحاد( حلول شخصیتی) می بیند؛ سربازان، کاتب- که خود دولت آبادی ست- سرگرد عراقی و ستوان ایرانی.

ابویسانی معتقد است نگاه خاص دولت آبادی در این جا، جهت زنده کردن اسطوره های باستانی و قرار دادنشان در کنار ” آب” به عنوان یک اسطوره ی جهان شمول اهمیت دارد : در ایران باستان هر کسی از آب بگذرد، دارای “فره ایزدی” می شود؛ گویا تکامل و پیروزی در رسیدن به آب است. وی درباره ی وجه تسمیه ی اثر معتقد است بر اساس آن چه نویسنده در قالب داستان به ما می گوید، جنگ پیامدی ندارد  جز بسمل و قربانی حاکمان شدن،. این دانش آموخته ی ادبیات با اشاره به حضور سمبلیک کبوتر در داستان، به پیوند اسطوره ای تاریخی تبدیل شدن ” ابومسلم” به کبوتر و پروازش به سوی روح ” مزدک” توجه داد و به جمله ای از کتاب اشاره کرد که درآن سرگرد با کنایه به ” ابوعلا” می گوید: امیدوارم شما کبوتر نشوید.

 

زبان خانه ی وجود است

 

مجید نصرآبادی دیگر سخنران نشست، از دیدگاه فلسفی به داستان ورود کرد و گفت: دولت آبادی در استفاده از واژگان خراسانی و زبان کهن، حساسیت ویژه ای دارد و شاید دلیل سختی ارتباط مخاطب با او، همین نا آشنایی خواننده با زبان و ادبیات کهن باشد.

وی با یادآوری خاطره ای از دولت آبادی به ذکر جمله ای از ” هایدگر” پرداخت: زبان خانه ی وجود است؛ زبان محملی برای تفکر، اندیشه و احساس است و دولت آبادی نماینده ی سبک خراسانی در ایران به شمار می رود . همان طور که ” روانی پور” و ” احمد محمود” نمایندگان سبک جنوب اند. این مدرس داستان و منتقد ادبی ادامه داد: داستان در این جا فقط نقل یک خاطره نیست، بلکه نگاه به انسان در قالب سوژه است؛ این که ما با دیگر انسان ها یا موجودات، به شکل شیء رفتار کنیم یا با نگاه انسانی و حفظ جایگاه حقوقی آن ها به استقبالشان برویم، مساله است. وی ادامه داد: دو دیدگاه نسبت به انسان می تواند وجود داشته باشد؛ یا انسان فاعل شناسا- سوژه- است یا پدیده ای ست – ابژه- که دراین صورت مخاطب  به خودش این حق را می دهد با او هر رفتاری داشته باشد؛ نه فقط درباره ی انسان، بلکه در ارتباط با هر موجود زنده ای همین گونه است.

جلسه با این گفته های نصرآبادی به پایان رسید که: اما باید مدتی می گذشت تا دولت آبادی از دور به جنگ بنگرد و زوایای پیدا و پنهان آن را ببیند؛ آن گونه که خودش می گوید و اگر چه جنگ، جنگ آب است، اما تداعی معانی زیادی دربیان ماجراها صورت می گیرد.