مهدی کاکولی درود! همین اول کار با کمی گله و شکوایه آغاز میکنم. به عنوان کسی که در زمینه کتاب و کتابخوانی فعال است و به طور روزانه خبرهای بازار نشر را بررسی میکند عرض میکنم یک آشفتگی مضحک و خندهدار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده میشود. از یک سو بخشهایی کارشان شده […]
مهدی کاکولی
درود! همین اول کار با کمی گله و شکوایه آغاز میکنم. به عنوان کسی که در زمینه کتاب و کتابخوانی فعال است و به طور روزانه خبرهای بازار نشر را بررسی میکند عرض میکنم یک آشفتگی مضحک و خندهدار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده میشود. از یک سو بخشهایی کارشان شده حذف و تعدیل و سانسور و تقطیع و انسداد! از سوی دیگر نهادهایی دارند سعی میکنند به ضرب و زورِ عدد و رقم و جدول و نمودار و آمارهای رنگ و وارنگ ثابت کنند که اوضاع عالی است و سرانه مطالعه رو به شکوفایی!
این وسط البته بودجههایی را هم صرف میکنند که درواقع هدر میدهند. مثلا در همین طرحهای تخفیف پاییزه و عیدانه و روزانه و شبانه یا در جایزههای دولتی و سکههای مرحمتی برای آثار برگزیده آبکی.
اگر کانال تلگرام کلیدر را پیگیری کرده باشید لابد خبر دارید که به خاطر همین انتقادها مدتی پیش از گروه تلگرامی مرتبط با طرح تخفیفی پاییزه حذفم کردند. مدیر عامل خانه کتاب از نهادهای وابسته به وزارت ارشاد اعتراضهای مرا برنتابید. آن وقت افتخار ایشان چیست؟ اینکه منت نهاده و یارانههای مرحمتی دولت خدمتگزار را در قالب طرحهای تخفیفی از طریق کتابفروشیها بین مردم تقسیم کنند. یعنی مدیریت توزیع پول نهایت هنر ایشان است. این مهم هم به این شکل صورت میگیرد که به خریداران کتاب زنگ میزنند تا مبادا یک وقت اختلاسی چیزی شده باشد. هفته قبل به خود من هم زنگ زدند. ردی دادم!
کتاب های اشک درآر!
یک راهکار خلاقانه دیگر هم برای ترویج کتابخوانی این است که کتابهایی را از ناشران خریداری کرده و به کتابخانههای عمومی گسیل میکنند. اگر فهرست این کتابها را بررسی کنید چه بسا اشکتان از خنده یا گریه دربیاید! بودجه ملی کشور صرف خرید کتابهایی میشود که فقط قفسههای کتابخانههای عمومی را اشغال میکنند بدون اینکه در طول سال حتی یک بار ورق بخورند.
اینها نمونههایی از بیکفایتیهای مسئولان حوزه کتاب بود که سالهاست باوجود اعتراض و انتقاد، هیچ بهبودی در کارشان حاصل نشده است و خاطرتان جمع باشد که نخواهد شد! حتی اگر بروید و در خیابان فریاد بزنید.
تازههای کتاب
* «فروپاشی» عنوان کتاب تازهای است که ویدا اسلامیه ترجمه و نشر تندیس منتتشرش کرده است. نویسندهاش بی.ای. پاریس نام دارد و آن طور که معرفی شده یک داستان پرماجرا و دلهره آور است.
* «در مدح عشق» را نشر چشمه از مجموعه «پرتابهای فکر» منتشر کرده. نویسندگانش آلن بدیو و نیکلاس ترونگ هستند و مترجمانش هم بابک داورپناه و امیرهوشنگ افتخاری راد. این کتابِ خواندنی فقط ۸۴صفحه دارد و قیمتش هم ۷۵۰۰ تومان است.
* «تاملات ابزاری» نوشته حسن قاضی مرادی ۲۰۰ صفحه دارد و انتشارات اختران با قیمت ۱۷هزار تومان به کتابفروشیها فرستاده است.
* «بیشعورهای ابدی» هم به بازار آمد! (گویا ناشران محترم دست بردار از سر بیشعوری و بیشعورها نیستند) عنوان فرعی این کتاب، جالب است: «شناخت بیشعورهای اصلاح ناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها». انتشارات تیسا این کتابِ خاویر کرمنت را با ترجمه مریم احمدی با قیمت ۱۸۹۰۰ تومان منتشر کرده.
* «عشق نامرئی» کتاب تازهای است از اریک امانوئل اشمیت با ترجمه آسیه و پروانه عزیزی که نشر نگاه منتشر کرده. مجموعۀ چند داستان کوتاه است و امیدوارم تکراری نباشد.
«دختران سلاخ و پسران هیولا» کتابی است که نمیدانم چطور با این اسم عجیب مجوز نشر گرفته. آخر دختری که با ورود به ورزشگاهی که پسران هم آنجا هستند منقلب میشود مگر میشود سلاخ باشد؟ تازه این کتاب دوجلدی هم هست. نشر باژ منتشرش کرده و قیمت هرجلدش ۲۱۱۰۰ تومان است.
* «خاطرات یک بچه چلمن» به جلد سیزدهم رسید. عنوان این قسمت «تعطیلات» است که انتشارات حوض نقره با قیمت ۱۴هزار تومان منتشرش کرده.
* «مقدمهای سیاسی بر فلسفه» از لئواشتراوس را انتشارات آگه با ترجمه یاشار جیرانی در ۴۰۰ صفحه و با قیمت ۳۵هزار تومان به بازار فرستاده است.
* «خلق و خوی ایرانیان در سه دهه اخیر» عنوان کتابی است از داوود علی بابایی که انتشارات امیدفردا منتشر کرده و به نظر باید کتاب جالبی باشد. اگر خواندم و خوب بود شاید در هفتههای بعد بخشهایی از آن را اینجا بگذارم.
* «حقوق شهروندی زنان در ایران بین دو انقلاب» هم آخرین کتابی است که این هفته معرفی میکنیم. نویسندگانش هادی نوری و صدیقه مسیب نیا هستند و انتشارات کتاب پارسه در ۲۴۰ صفحه با قیمت ۲۶۵۰۰تومان منتشرش کرده است. تا دیداری دیگر بدرود.