«فـی رستـاق رِیـوَند، معـدن الفیـروزج»  دیباچه‌ای بر  جغرافیای تاریخی ناحیه‌ی رِیوَند نیشابور
«فـی رستـاق رِیـوَند، معـدن الفیـروزج»  دیباچه‌ای بر  جغرافیای تاریخی ناحیه‌ی رِیوَند نیشابور

  حسین صومعه   بازخوانی نسک‌های کهن ایرانی، نشان بوم نیشابور را در کهن‌ترین سرودهای ایرانیان، کتاب «اَوِستا»، نمودار می‌سازد. رَئِوَنْت [Raēvant]، قدیم‌ترین نامی است که بر قلمرو جغرافیایی نیشابور، اطلاق شده.(1) در دفتر «زامیادیشت» کتاب اوستا، آن‌جا که سخن از کوه‌هاست، «رئونت» نیز می‌آید(2) و رئونت که به معنای «دارنده‌یِ جلال و شکوه و […]

 

حسین صومعه

 

بازخوانی نسک‌های کهن ایرانی، نشان بوم نیشابور را در کهن‌ترین سرودهای ایرانیان، کتاب «اَوِستا»، نمودار می‌سازد. رَئِوَنْت [Raēvant]، قدیم‌ترین نامی است که بر قلمرو جغرافیایی نیشابور، اطلاق شده.(1) در دفتر «زامیادیشت» کتاب اوستا، آن‌جا که سخن از کوه‌هاست، «رئونت» نیز می‌آید(2) و رئونت که به معنای «دارنده‌یِ جلال و شکوه و فروغ» می‌باشد، نام کوهی است در نیشاپور، که «آذر برزین مهر»، بر فراز آن، شعله می‌کشیده است.(3) «رئونت» در دوران‌های پس از این و در پی دگرگونی از زبان اوستایی به پهلوی، «ریوند» [Reyvand]  خوانده می‌شود(4) و در متن پهلَویِ «بُندهش» آمده است: رِیوَندکوه به خراسان است که آذربرزین‌مهر بدان نشیند و او را رِیوَندی، این است که رایُومند (باشکوه و غنی) است … آنجا، به ریوند، که خانه آذر بُرزین مهر است، نُه فرسنگ به خاوران سوی»(5) در دوران‌های سپسین، سرزمین ریوند اقلیم نیشابور، یکی از بخش‌های شهرستان نیشابور قدیم است و «ربع ریوند» نام دارد.(6)

 

تصویر: بخش غربی نقشه خراسان (ناحیه ربع نیشابور) ترسیم شده به دست «ابوالقاسم محمد بن حوقل نصیبی» (جهانگرد و جغرافی‌نگار سده 4 هـ .ق) در کتاب «صوره‌الارض»؛ این نقشه کهن، موقعیت «شهر رِیوَند» را در شمال غربی نیشابور و تقریباً همراستا با «آزادوارِ» جوین و در مسیر دسترسی به «اسفراین»، نشان می‌دهد. کتاب «صوره‌الارض»، دستاورد سفرهای این حوقل در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی است.

اما نیشاپور بزرگ قدیم که «ربع نیشابور» خوانده ‌می‌شد؛ گسترده بر بخش غربی خراسان بزرگ(7)؛ ولایت‌ها (شهرستان‌ها)یِ بیهق، جوین، اسفراین، خبوشان، ارغیان، پُشت، رُخ، زوزن، خواف، ازقند، جام، باخرز و جاجرم را در بر می‌گرفت(8) و همانا شماری از منابع تاریخی و جغرافیایی کهن؛ ولایت‌های توس، نسا، ابیورد، طبسین، قهستان و … را نیز در شمار ولایت‌های نیشاپور بزرگ (ربع نیشابور) نام برده‌اند.(9) باری؛ مرکز «ربع نیشابور»، قصبه‌یِ نیشابور (مستقر در دشت نیشابور کنونی)(10) که همان شهرستان نیشابور قدیم است؛ خود به چهار رَبع (بخش) تقسیم می‌شده که عبارتند از: ریوند، شامات، مازل و بشتفروش. امام ابوعبدالله حاکم (321-405 هجری) در کتاب کهن «تاریخ نیشابور»، بخش‌بندی شهرستان نشابور قدیم را چنین ترسیم نموده است: «از چار طرف مسجدِ جامع، به هر طرفی رفتند و تا کنارِ زمین ولایت (مرزهای شهرستان)، قری و قنوات (آبادی‌ها و قنات‌ها) را به آن رَبع (بخش) نسبت دادندی.» سپس، درباره ربع رِیوَند می‌گوید: «اما ربع ریوند: از حد مسجد جامع بود تا مزرعه احمدآباد، اول حدود (مرزِ) بیهق، طول او سیزده فرسخ، عرض او از حدود ولایت طوس تا حدود بشت. پانزده فرسخ. مشتمل بر زیاده از پانصد دیه که بعضی را یک قنات بود یا دو یا سه یا چهار یا پنج. و ریوند که ربع به آن، منسوب است، قریه کبیره معموره بود.»(11)

 

چنانکه گفته شد: ابوعبدالله حاکم، در «تاریخ نیشابور»، مرکز ربع ریوند را با عبارت «قریه کبیره معموره» (روستای بزرگ آبادان) یاد کرده است. در متون دیگر نیز از این نقطه، به عنوان یکی از آبادی‌های شاخص، و در تراز شهرهای اصلی نیشابور بزرگ، سخن رفته است. ابن حوقل (جغرافیدان سده چهارم) شهرهای نیشابور را چنین بر می‌شمرد: «لنیسابور حدود واسعه و رساتیق عامره و فی ضمنها مدن معروفه کالبوزجان و مالن المعروفه بکواخرز و خایمند و سلومک و سنکان و زوزن و کندر و ترشیز و خانروان و ازاذوار و خسروکرد و بهمن‌آباذ و مزینان و سبزوار و دیواره و مهرجان و اسفرایین و خوجان و «ریوند»، و إن جمع الی نیسابور طوس فمن مدنها الرایکان و طبران و نوقان و تروغوذ» (نیشابور، دارای مرزهای گسترده و رساتیق (شهرستان‌هایِ) آبادانی دارد و در میان آن‌ها شهرهای نامداری همچون بوزجان، مالن (معروف به کواخرز)، خایمند، سلومک، سنگان، زوزن، کندر، ترشیز، خان‌روان، آزادوار، خسروجرد، بهمن‌آباد، مزینان، سبزوار، دیواره، مهرجان، اسفراین، خوجان، «ریوند»، و اگر توس را نیز در گستره نیشابور به شمار آوریم؛ رادکان، تابران، نوغان و طرقبه از شهرهای آن هستند.)(12) مقدسی (جغرافی‌نگار سده چهارم)، به گفته مردم روزگار خود، نیشابور را «ایرانشهر» نامیده و از «ریوند»، در کنار دیگر شهرهای قلمرو نیشابور، نام می‌برد: «و لایرانشهر: بوزجان، زوزن، طرثیث (ترشیز)، سابزوار (سبزوار)، خسروجرد، ازاذوار (آزادوار)، خوجان، «ریوند»، مازل، مالن، جاجرم، و خزائن‌ها: طوس؛ قصبتها: الطابران (تابران)، النوقان (نوغان)، و الرادكان و جنابد، استورقان، تروغبذ (طرقبه)، نسا: مدنها اسفینقان و السرمقان فراوه، شهرستانه، و أبیورد: مدنها مهنه، كوفن.»(13)

 

در متون قدیم، توصیفاتی درباره شهر ریوند آمده که نشانگر توانمندی زیرساخت‌ها و پویایی فرهنگی این شهر می‌باشد. حاکم نوشته است: «و ریوند که ربع  ]ربع ریوند[ به آن منسوب است … درو مسجدی جامع منیع رفیع و خانقاه‌های بسیار ]است[(14) مقدسی نیز به این مسجد جامع اشاره می‌کند که با آجر تجدید بنا شده است.(15) بی‌گمان؛ وجود مسجد جامع و شمار فراوان خانقا‌‌ه‌ها، بر جمعیت و فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی قابل توجه در این شهر، دلالت دارد. و این شهر ریوند، مرکز بخشی از شهرستان قدیم نیشابور بوده که محدوده آن (چنانکه گفته شد): از شرق، به مسجد جامع شهر نیشابور؛ از غرب، به مرز ولایت بیهق (سبزوار کنونی)؛ از جنوب، به ولایت بُشت (کاشمر کنونی)؛ از شمال یا شمال غرب، به ولایت توس (مشهد کنونی) می‌رسیده و این ناحیه، مساحتی در حدود 13*15 فرسنگ داشته است. مقدسی، در کتاب خود، نمایی دیگر از جغرافیای ریوند را چنین روشن می‌سازد: «تأخذ من نیسابور الی ریوند مرحلة ثم الی مهرجان مرحلتین ثم الی أسفراین مثلها» (از «نیشابور» گرفته تا «ریوند» یک مرحله (واحد مسافت‌شمار قدیم)، سپس تا «مهرگان» دو مرحله، سپس تا «اسفراین» همان اندازه)(16) بنابراین، شهر ریوند در مسیر جاده نیشابور به اسفراین و در حدود یک پنجم نخستین این جاده، قرار داشته است. اطلاعات جغرافیایی کتاب معروف «صوره ‌الارض» نوشته ابن حوقل نیز موقعیت شهر ریوند را در همین ناحیه (شمال غربی) شهرستان نیشابور، تبیین می‌نماید.(17)

 

اما اگر از زاویه‌ای دیگر به بازشناسی ربع ریوند بپردازیم؛ مقدسی، بخشی از کتاب مشهور «احسن‌التقاسیم» را به معرفی جغرافیای انسانی  و اقلیم خراسان اختصاص داده است؛ در این بخش، آمده است: «به معادن كثیره بنیسابور فی رستاق ریوند معدن الفیروزج …» (معادن بسیاری در نیشابور هستند؛ در رستاق (روستای) ریوند، معدن فیروزه است.)(18) معدن فیروزه در حدود 53 کیلومتر شمال غربی موقعیت کنونی شهر نیشابور، واقع شده است.(19) این معدن، در حوزه شمال و شمال غربی دشت نیشابور، در دامنه‌های جنوبی ارتفاعات بینالود، و با نگاه تقسیمات جغرافیایی امروز؛ در دهستان فیروزه بخش مرکزی «شهرستان فیروزه» قرار می‌گیرد(20) و با مرکز شهرستان (شهر فیروزه)، حدود 35 کیلومتر فاصله دارد(21) با نظر به اطلاعات جغرافیایی-تاریخی پیش‌گفته درباره «ربع ریوند» که پیوسته به شهر نیشابور، و میان ولایت‌های بیهق (شهرستان سبزوار در غرب)، بُشت (شهرستان کاشمر در جنوب) و توس (در شمال شرقی) قرار داشته؛ می‌توان چنین برداشت نمود که شهرستان فیروزه کنونی و حدودی از پیرامون این منطقه (از جمله دهستان برزنون بخش سرولایت)، ناحیه شمالی و غربی سرزمین ریوند قدیم را در بر می‌گیرد و چه بسا پیدایی آثار «شهر ریوند» و روشنایی چهره تمدنی آن شهر باستانی را باید در کاوش‌های باستان‌شناسی آینده، در این منطقه، چشم داشت.  

 

منابع:

1. «نیشابور (ابرشهر)؛ سیر تحول و اصول ساخت و سازمان شهری»، لادن اعتضادی مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴، ج1، ص۵۵۴.

2. «اوستا؛ کهن‌ترین سرودها و متنهای ایرانی»، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1370، ج1، ص486.

3. «اوستا؛ کهن‌ترین سرودها و متنهای ایرانی»، همان، ج2، ص990.

4. «پایتخت‌های ایران»، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴. ص۳۲۷.

5. «بندهش»، فرنبغ دادگی، گزارنده مهرداد بهار، تهران: انتشارات توس، ۱۳۹۰، ص72-73.

6. «فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور»، سیدحسین مجتبوی، جواد محقق نیشابوری، حسن نظریان، نیشابور: دانشگاه آزاد اسلامی، 1392، ص119-120.

7. «تحلیل پهنۀ فرهنگی شهر نیشابور در قرن های اولیه و میانۀ اسلامی بر اساس منابع مکتوب»، حسن باصفا و مهدیه رحمتی، فصلنامه جامعه شناسی تاریخی، سال هفتم، بهار و تابستان 1394، شماره 1، ص263.

8. «تاریخ نیشابور»، ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، 1375، ص215-217.

9. «بازشناسی ربع نیشابور خراسان و تقسیمات جغرافیایی آن»، حسین صومعه، دوهفته‌نامه آفتاب صبح نیشابور، ش 13، 27 تیر 1395، ص3.

10. «تاریخ نیشابور»، همان، ص282.

11. همان، ص 214-215.

12. «صوره الارض»، تالیف ابی‌القاسم ابن حوقل النصیبی، بیروت: دارصادر، 1317ق/ 1938م، ج2، ص433-434.

13. «احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم»، تالیف شمس‌الدین ابی‌عبدالله محمد المقدسی، بیروت: دار صادر، ۱۹۰۶م/ ۱۲۸۵ق، ص50-51.

14. «تاریخ نیشابور»، همان، ص215.

15. «احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم»، همان، ص317.

16. همان، ص350.

17. «صوره الارض»، تالیف ابی‌القاسم ابن حوقل النصیبی، بیروت: دارصادر، 1317ق/ 1938م، ج2، ص427-428.

18. «احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم»، همان، ص 326.

19. «درآمدی بر جغرافیا و تاریخ نیشابور»، علی طاهری، نیشابور: ابرشهر، 1384، ص 128.

20. «معرفی شهرستان فیروزه: جغرافیای طبیعی»، تهیه‌کننده محمدرضا تاجیک، وبگاه فرمانداری شهرستان فیروزه، 20/08/1392.

21. «معرفی شهرستان فیروزه: جاذبه‌های گردشگری»، تهیه‌کننده محمدرضا تاجیک، وبگاه فرمانداری شهرستان فیروزه، 20/08/1392.