فقط ما را از شنيدن صداي خنده‌اش محروم کرد ( کلبه کتاب )
فقط ما را از شنيدن صداي خنده‌اش محروم کرد ( کلبه کتاب )

مهرنوش چمني با سلام خدمت همراهان هميشگي کلبه کتاب. اين هفته نوبت مهرنوش شده با سليقه  ي عجيب و غريبش. سه تا کتاب رو براتون معرفي مي‌کنم که يکيش رمان فانتزي ست و دوتاي ديگه روانشناسي. و البته اوني که از همه باحال‌تر بود رو با جزييات بيشتر معرفي کردم. باور نمي‌کنيد؟ خودتون بخونيد ببينيد […]

مهرنوش چمني

با سلام خدمت همراهان هميشگي کلبه کتاب. اين هفته نوبت مهرنوش شده با سليقه  ي عجيب و غريبش. سه تا کتاب رو براتون معرفي مي‌کنم که يکيش رمان فانتزي ست و دوتاي ديگه روانشناسي. و البته اوني که از همه باحال‌تر بود رو با جزييات بيشتر معرفي کردم. باور نمي‌کنيد؟ خودتون بخونيد ببينيد کدوم بهتره.

قيام سرخ

قيام سرخ، نوشته پيرس براون، نشر بهداد:

کتاب قيام سرخ يک سه‌گانه فانتزي ست که جلد اولش تابستان 1395 و جلد دومش همين ماه منتشر شد. بيشتر کتاب‌هايي که قديما خونده بودم تو دسته علمي تخيلي جا مي گرفتن  ولي الان مي‌بينم که کتاب‌هاي فانتزي حسابي جاي خودشون رو باز کردن. و فانتزي خون ها حتما با نشر بهداد و کارهاي خوبش آشنا هستن.

مي‌تونم بگم بهترين کتاب فانتزي که خوندم هري پاتر بود و هنوزم هست. داستان در مورد کارگراي معدن تو معادن زيرزميني مريخ ا ست که سخت تلاش مي‌کنن تا ماده هليوم 3 رو استخراج کنن تا مريخ قابل سکونت بشه. اما مسئله اينجاست که از اين آدما سو استفاده مي‌شه. درواقع استثمار مي‌شن. در مقابل کار سخت و طاقت‌فرسا دستمزد و غذاي کافي دريافت نمي‌کنن و هميشه روسايي که توي تلويزيون سخنراني کرده، اونها رو پيشتازان زندگي در مريخ خطاب مي‌کنن. ازشون مي خوان بيشتر تلاش کنن. آرمان‌هايي براشون تبليغ مي‌شه و اونها تصور مي‌کنن که زير زمين تنها هستن و هنوز تا رسيدن به هدف خيلي فاصله دارن. مردمي گرسنه که هميشه سرشون منت چيزهاي نداشته رو مي ذارن. اميد نصفه و نيمه اين مردم برنده شدن در رقابت ماهانه است تا شايد بتونن سهميه بيشتري گير بيارن، اما اين فقط يه روزنه اميد واهي ست تا هميشه ميزان استخراج مواد رو بالا نگه دارن. تا اينکه «دارو»، پسري که مسئول حفاري گروهشون است درگير مسايلي ميشه و متوجه برخي حقايق ميشه که هميشه از ديد مردم پنهان مي‌ موندن .

داستان رو لو نمي دم، اما ميشه گفت اين کتاب يک سيستم برتري نژادي و برده سازي قرون‌وسطايي ولي با روش‌هاي مدرن ژنتيکي معرفي مي‌کنه. کتاب از يه جايي به بعد کمي شبيه هانگر گيم و ناهمتا(divergent) ميشه اما استايل و تخيل خودش رو هم حفظ مي‌کنه. مي‌تونم بگم نويسنده بعضي جاها تعادل رو رعايت نکرده و يهو کلي اطلاعات سرازير مي‌کنه و بعضي جاها فقط داستان رو روايت مي‌کنه که براي يه داستان فانتزي تخيلي يکم اذيت کنند ه ست. اما کشش خوبي داره و من براي خوندن جلد دوم اصلا منتظر نخواهم موند.

اين هم بخشي از داستان:

ادامه مي‌دهم: «مرگِ اون غذا رو روي ميزهاتون آورد؟ مرگش باعث بهبود زندگي‌هامون شد؟ به خاطر يه هدف خاص مردن راه به هيچ جا نمي‌بره. فقط ما رو از شنيدن صداي خنده‌اش محروم کرد.» حس مي‌کنم اشک چشمانم را مي‌سوزاند. «فقط يک پدر و يک همسر رو از بين برد. اصلا ناعادلانه بودن زندگي چه اهميتي داره؟ اگه خانواده‌اي داريم، فقط همون بايد برامون مهم باشه.»

 

پروژه شادي

پروژه شادي، نوشته گريچن رابين، ترجمه آرتميس مسعودي، انتشارات آموت:

شادي؟ بيخيال بابا دلت خوشه! راستشو بخواين نه خيلي هم دلم خوش نيست. حداقل فکر مي‌کنم اين کتاب واسه من يکي خيلي لازمه. لازمه که ياد بگيرم چطور شاد باشم. چيزي که خيلي از ماها لازم داريم. نه اصلا حرف از اوضاع و روزگار نزنيد. اين کتاب قرار نيست معجزه کنه و زندگي شما رو تغيير بده يا شرايط زندگي رو. برخلاف خيلي از کتاب‌هاي مثلا روانشناسي، در واقع نکاتي رو گوشزد مي‌کنه که انجام دادنشون خيلي خرجي نداره. کارهايي رو يادآوري مي‌کنه که بعضي وقتا واقعا لازم هستن. مثلا اينکه يه کم به دور و برمون نظم ببخشيم، يه دوست جديد پيدا کنيم، براي چيزهايي که دوست داريم وقت بيشتري بذاريم و خيلي چيزهاي ديگه. براي ارتقاي زندگي فردي و خونوادگي مي تونه يک راهنماي ساده و جامع باشه.

«در نهايت تعجب متوجه شدم با تکرار گفته فرزندانم مي‌توانم به آنها نشان بدهم که به نظر آنها اهميت مي‌دهم و مي توانم آرامش را به جمع مان بازگردانم. به جاي آنکه به الينور بگويم: «گريه نکن، تو دوست داري حمام کني!» مي‌توانستم بگويم: « تو داري از بازي کردن لذت مي‌بري، براي همين با آنکه وقت حمام رفتن است، نمي‌خواهي بروي حمام.» اين روش بسيار کارساز بود و به من نشان داد که بيشتر ناکامي بچه‌ها از اين که ناچارند کاري را انجام دهند نيست، بلکه علتش آن است که احساس مي‌کنند مورد بي توجهي واقع شده اند.»

 

اي کاش قبل از ازدواج ميدانستم!

101 نکته که اي کاش قبل از ازدواج مي‌دانستم، نوشته ليندا و چارلي بلوم، انتشارات نسل نو انديش:

مثل اينکه اين هفته وزنه روانشناسي سنگين تره. حالا که يکم شاد شدين، اگه مجرد هستين بعضي وقتا يکي دوتا از اين کتابا هم بخونيد بد نيست. اين کتاب طوري نوشته شده که نيازي نيست از اول بخونيد. بلکه بسته به حال و حوصله و کنجکاوي خودتون ميشه از هر فصل انتخاب کرد و مستقيم رفت سر اصل مطلب. همونطور که گفته شده، صد و يک نکته هست. و البته خيلي هم حجم زيادي نداره. تعداد صفحاتش 245 هست و مي‌تونيد با خيال راحت شبي يک نکته مطالعه کنيد. چون ديگه اين ته صفحه جايي نمونده براي اطلاع از کتاب هاي تازه منتشر شده برويد و از کانال تلگرام @klidar  ديدن کنيد. تا ديداري ديگر بدرود.