همه بايد براي کاهش سرطان تلاش کنيم ( به بهانه هفته پويش مقابله با سرطان )
همه بايد براي کاهش سرطان تلاش کنيم ( به بهانه هفته پويش مقابله با سرطان )

دکتر محسن عظيمي نژاد  – پزشک و استاد دانشگاه – رئيس دانشکده علوم پزشکي نيشابور بخش اول آمار جهاني نشان مي دهد که شيوع ابتلا به سرطان در همه نقاط جهان درحال افزايش است. يکي از مهم ترين علل افزايش شيوع سرطان، افزايش سن جامعه است. به طوري که در کشورهاي پيشرفته که از وضعيت […]

دکتر محسن عظيمي نژاد  – پزشک و استاد دانشگاه – رئيس دانشکده علوم پزشکي نيشابور

بخش اول

آمار جهاني نشان مي دهد که شيوع ابتلا به سرطان در همه نقاط جهان درحال افزايش است. يکي از مهم ترين علل افزايش شيوع سرطان، افزايش سن جامعه است. به طوري که در کشورهاي پيشرفته که از وضعيت رفاه بهتري برخوردارند شاخص اميد به زندگي به بيش از هشتاد سال افزايش يافته است. طبيعي است که پيري سلول هاي بدن در نتيجه افزايش سن، شانس دگرگوني هاي سلولي و سوق آن به سمت سرطان را افزايش مي دهد به طوري که علل مرگ ناشي از سرطان در سنين پيري سهم عمده اي را در کشورهاي توسعه يافته به خود اختصاص داده است.

سرطان هاي ريه، روده بزرگ و راست روده، کبد و پروستات در کشورهاي مذکور در سنين بالا شايع تر هستند و ميزان مرگ و مير بيشتري را به خود اختصاص داده اند.

اما در کشورهاي در حال توسعه، سن ابتلا به سرطان کاهش يافته است. اگر چه در کشور ما شيوع سرطان به سبب به جوان بودن جمعيت کم تر از کشورهاي داراي جمعيت پير است اما آن چه نگران کننده است بروز سرطان در سنين پايين است. امروز مواردي از سرطان را در دهه پنجم عمر مي توان به راحتي در جمعيت پيدا کرد. واقعيت اين است که حدود 90 % از سرطان ها رابطه مستقيم با عوامل محيطي و سبک زندگي ما دارند. نحوه تغذيه، طريق طبخ غذا، کيفيت مواد غذايي، چاقي و بي تحرکي، استعمال دخانيات، مصرف الکل، کمبود ميزان مصرف سبزيجات و ميوه در رژيم غذايي و بيماري هاي عفوني نظير ابتلاي کبد به ويروس هاي هپاتيت C، B و. .. از عواملي است که در جوامع در حال توسعه، از جمله جامعه ما، در بروز سرطان نقش مهمي برعهده دارند.

اگر به لحاظ اقتصادي نگاهي به آمارهايي که اخيراً توسط وزير محترم بهداشت اعلام شد داشته باشيم، نشان مي دهد سالانه حدود ده هزار ميليارد تومان هزينه هاي مستقيم و غيرمستقيم سرطان در کشور است. فقط حدود 1500 ميليارد تومان سالانه در کشور صرف واردات داروهاي شيمي درماني براي سرطان ها مي شود و از طرف ديگر ميزان بقاي بعد از انجام شيمي درماني در کشور ما با اين همه هزينه هاي هنگفت با شاخص مشابه آن در کشورهاي پيشرفته داراي تفاوت معني داري است. به طوري که ميزان بقاي پنج ساله در سرطان پستان در آمريکا 89 درصد و در ايران 70 % است. ميزان بقاي پنج ساله براي سرطان روده بزرگ در آمريکا حدود هفتاد درصد و در ايران حدود چهل درصد است. اگر چه علل اين موضوع نيازمند بررسي هاي بيشتر است ليکن آن چه در ابتدا به ذهن متبادر مي شود اين است که يا داروهاي شيمي درماني کيفيت مناسبي ندارند يا خدمات موردنياز توسط بيماران به خوبي دنبال نمي شود که خود نيازمند آسيب شناسي ديگري است.

آن چه مي توانم به عنوان يک پزشک و يک مدير سيستم سلامت بگويم اين است که زيرساخت هاي شناسايي زودرس سرطان در کشور ما به خوبي توسعه نيافته است. ناگفته نماند در دولت يازدهم قدم هاي مهم و ارزشمندي در اين راستا برداشته شده است ولي نمي توان انتظار داشت که کمبودها و غفلت هاي چهل ساله را چهار ساله جبران کرد. اما سوالي که به وجود مي آيد اين است که آيا بايد حداقل نيمي از مدت مورد غفلت يعني بيست سال، آن چنان که در دولت يازدهم براي سلامت کشور تلاش شد، تلاش شود تا اين کمبودها جبران شود؟ البته که بايد دولت مردان و سياستمداران ما اين استراتژي هاي کلان را براي سلامت مردم دنبال کنند؛ ولي سؤال دوم که به ذهن متبادر مي شود اين است که پس نقش خود مردم در اين زمينه چيست؟

 

بخش دوم

در بخش اول صحبت از آمار و ارقام ابتلا به سرطان و وضعيتي که کشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته دارند اشاره شد ولي سؤالي که مطرح شد اين است که نقش خود مردم در پيشگيري و درمان سرطان چيست؟

زماني که براي تحصيل دوره دکتراي تخصصي در فرانسه بودم، در بيمارستان دانشگاهي نانسي بر سردر ساختماني بزرگ به اندازه بيمارستان حکيم ما در نيشابور، تابلويي خودنمايي مي کرد: «دپارتمان سرطان و سرطان شناسي». البته بنا نيست در اين سياهه به مشخصات فيزيکي کل بيمارستان و جمعيت تحت پوشش آن بپردازيم، اما آنچه مي خواهم به مردم شريف و نوع دوستان بگويم اين است که اکثريت دستگاه هاي گران قيمت تشخيصي موجود در آن ساختمان توسط نهادهاي خيريه و انسان هاي خيّر اهدا شده بود. نام اهداکننده دستگاه روي پلاکي برنجي حکاکي شده بود و روي دستگاه نصب شده بود . خوب است بدانيم جمعيت شهر نانسي تفاوت زيادي با جمعيت شهر ما نداشت. دولت به تناسب اين همت خيرين، پزشکان ورزيده سرطان شناس و پرسنل متخصص بيمارستان مذکور را تأمين کرده بود و چقدر عاشقانه اين پزشکان بيماران را همانند وابستگان خود ويزيت و پذيرايي مي کردند.

اخيراً سفري براي مذاکره با خيرين نيک انديش نيشابوري به سوئيس داشتم. همه مي دانيم سوئيس در رفاه اجتماعي و سلامت جزو کشورهاي برتر جهان است. آقاي دکتر محمد شمس شرق، که قرار است همراه با برادران وارسته و فرهيخته خود مرکز پزشکي ناباروري و سلامت مادر و جنين را براي همشهريان خود بنا کنند، به من اطلاعيه اي را داد که در آن يک سمن (سازمان مردم نهاد non governmental organization (NGO) ) مبارزه با سرطان از مردم خواسته بود براي درمان سرطاني ها کمک کنند (تصوير پايين را ملاحظه کنيد). يکي از مهم ترين رسالت هاي سمن هاي سلامت برگزاري کمپين هاي اطلاع رساني و آموزش همگاني است. سمن هاي سلامت چون برخاسته از مردمي است که خود مبتلا به آن عارضه يا بيماري هستند، عاشقانه تلاش مي کنند تا بتوانند در حد توان شيوع و بروز بيماري ها را در جامعه کاهش دهند.

وقتي که ما مي دانيم با اصلاح سبک زندگي مي توان از ابتلاي به هفتاد درصد سرطان ها پيشگيري کرد، وقتي مي دانيم در صورت مراجعه به موقع و شرکت در برنامه هاي غربالگري، حتي به صورت داوطلبانه، مي توانيم از تشخيص ديرهنگام سرطان جلوگيري کنيم و در صورت شروع سرطان در مراحل اوليه آن را به راحتي و با هزينه کمتر و با اميد به زندگي خيلي بيشتر درمان کنيم، چرا براي آموزش همگاني و اطلاع رساني کاري نمي کنيم؟ مگر بيماران سرطاني برادران و خواهران ديني و هم نوعان ما در خلقت نيستند؟ آموزش و اطلاع رساني که نياز به دستگاه هاي گران قيمت ندارد! اگر سمن هاي سلامت و مبارزه با سرطان در شهر ما که آمار بيشتري از ميزان مرگ و مير ناشي از سرطان را داراست تشکيل شود و عالمانه و هدفدار تلاش نمايند، مي توانيم به ميزان قابل توجهي در پيشگيري و شناسايي زودرس سرطان پستان در خانم ها، سرطان معده و روده در آقايان موفق شويم.

اين جانب به عنوان يک پزشک آمادگي دارم تا در صورت تشکيل سمن هاي مذکور، آ نچه در ساليان متمادي تحصيل در داخل و خارج کشور آموخته ام را به آن ها انتقال دهم. به عنوان مدير نظام سلامت منطقه آنچه تاکنون در توان داشته ام مصروف نمايم و براي حمايت از سازمان هاي مردم نهاد و رسالت هاي فوق الذکر، به عنوان مشاور، يار و مددکار آن ها باشم.

البته همه سازمان ها و نهادهاي دولتي و غيردولتي در اين راستا انگيزه کافي را دارا هستند؛ همان طور که در هفته «پويش» نشانه هايي از آن در دانشگاه آزاد اسلامي ديده شد.

به اميد روزي که بتوانيم در اين عرصه مهم به پيشگيري و تشخيص زودرس سرطان قدم هاي ارزشمندي برداريم. انشاءا…