شادي
شادي

شادي يكي از تمايلات و استعدادهاي دروني انسان ميل و نياز به سرور، بهجت و لذت در زندگي است. اضطراب‌هاي فكري و تنش‌هاي رواني از مشكلات جدي انسان عصر تكنولوژي است كه منجر به كاهش احساس شادي در وي شده است. در دنياي امروز عوارض رو به تزايد زندگي ماشيني كه در حال بلعيدن همه […]

شادي

يكي از تمايلات و استعدادهاي دروني انسان ميل و نياز به سرور، بهجت و لذت در زندگي است. اضطراب‌هاي فكري و تنش‌هاي رواني از مشكلات جدي انسان عصر تكنولوژي است كه منجر به كاهش احساس شادي در وي شده است.

در دنياي امروز عوارض رو به تزايد زندگي ماشيني كه در حال بلعيدن همه احساسات، هيجانات، انسانيت و سلامتي انسان است، غير قابل كتمان مي‌باشد. اضطراب‌هاي فكري و تنش‌هاي رواني نيز از مشكلات جدي انسان عصر تكنولوژي است كه منجر به كاهش احساس شادي در وي شده است‏.

يكي از مباحثي که در سال‌هاي اخير در رويکرد روانشناسي مثبت مورد توجه قرار گرفته است، مبحث شادي است. واژه شادي مفهومي روان‌شناختي است که داراي تعاريف و ابعاد مختلفي مي‌باشد .در واژه نامه ها شادي با واژه‌هايي همچون خوشحالي، شادکامي، خوشي و نشاط هم معنا دانسته شده است. امروزه شادي به عنوان يك معيار اصلي در تشخيص سلامت رواني محسوب مي‌شود. شادي افزايش دهنده آگاهي، خلاقيت و فعاليت فرد است، تسهيل گر روابط اجتماعي است و موجب حفظ سلامت و افزايش طول عمر افراد مي‌گردد. فرد شادکام، فردي سالم، فرهيخته، برونگرا، مذهبي و خوش‌بين است‏.

الف) شادي از ديدگاه روانشناسي

شادي يك حالت ذهني يا احساسي است كه مانند خشنودي، رضايت، لذت و خوشي توسط انسان ادراك مي‌شود. در تحليل مفهوم شادي نظريه‌پردازان بيشتر به دو مؤلفه شناختي و هيجاني اشاره نموده‌اند .مؤلفه شناختي بيشتر بر رضايت از زندگي و مؤلفه هيجاني بيشتر بر حالت‌هايي مانند خنديدن، شو خ طبعي و همچنين تعادل ميان هيجان‌هاي مثبت و منفي، دلالت دارند. متفكران مذهبي و فلاسفه معمولاً شادي را به عنوان زيستن در چارچوب يك زندگي مطلوب تعريف کرده‌اند. از اين ديدگاه، شادي صرفاً يك هيجان نيست بلكه نوعي شكوفايي و دست يابي به حقيقت محسوب مي‌شود. امروزه روانشناسان با اشاره به اصطلاحاتي چون بهزيستي و كيفيت زندگي درباره پديده‌هايي بحث مي‌کنند كه محور اصلي آن‌ها شادي است و شادي تجربه‌هايي را شامل مي‌شود كه فلاسفه از آن به عنوان لذت يا كام جويي ياد مي‌کنند‏.

تعريف ارسطو از شادي فعاليت روح با تقوا و پرهيزكار انسان بر اساس شعور و استدلال بود. شادي از ديد ارسطو، تنها با به‌کارگيري عقل و منطق در كنار تلاش براي گام نهادن در طريقت معنوي امكان پذير مي‌شود.

افلاطون شادي را حالت تعادل ميان سه عنصر استدلال، هيجان و اميال مي‌داند.

روانشناسان تنها پس از محبوب شدن نهضت روانشناسي مثبت نگر و طي چند دهه گذشته به بحث و بررسي علمي درباره مفهوم شادي علاقمند شدند.

يكي از مورد قبول‌ترين تعاريف توسط «روت وين هوون» هلندي ارائه شده است. وين هوون مي‌نويسد: شادي به طور كلي به ميزان و درجه اي از مطلوبيت گفته مي‌شود كه انسان بر اساس آن كيفيت زندگي فردي خود را به عنوان يك كل ارزيابي مي‌کند. به عبارت ديگر، مقدار علاقه فرد به زندگي شخصي خود، ميزان شادي فرد محسوب مي‌شود. واژگان كليدي كه در اين تعريف كلي از آن‌ها استفاده شده است، شامل موارد ذيل مي‌شود:

1) ميزان و درجه:

واژه شادي نشان دهنده درك كمال مطلوب زندگي نيست بلكه نشان دهنده مقدار و ميزان كيفي است. هنگامي كه مي‌گوييم فردي شاد است، اين بدين معني است كه وي زندگي خود را بيش از آنكه نامطلوب بداند، مطلوب مي‌پندارد.

2) فردي بودن:

واژه شادي تنها براي تشريح حالت يك نفر قابل استفاده است و نمي‌توان آن را درباره جمع به كار گرفت.

3) ارزيابي يا قضاوت كردن

واژه شادي هنگامي استفاده مي‌شود كه انسان درباره كيفيت زندگي خويش دست به يك ارزيابي كلي بزند، اين قضاوت خود نشانگر يك فعاليت عقلاني است.

پس شادي صرفاً مجموعه اي از لذت‌ها نيست بلكه نوعي ساخت و ساز شناختي نيز محسوب مي‌شود كه افراد با كنار هم قرار دادن تجربه ها به آن مي‌رسند. وين هوون از اين مفهوم سازي نتيجه مي‌گيرد كه واژه شادي براي افرادي كه ذهن آن‌ها از پويايي و استدلال كافي برخوردار نباشد، قابل استفاده نيست.

4) زندگي به عنوان يك كل:

شادي به رضايت از كل زندگي اشاره دارد.

5) مطلوب بودن:

مطلوب بودن احساس خوشايندي است كه از يك تجربه عاطفي مستقيم ناشي مي‌شود و در حقيقت جزء عاطفي شادي را تشكيل مي‌دهد.

مؤلفه هاي شادي

محققان عوامل متعددي را در به وجود آمدن و پايدار ماندن شادي موثر دانسته‌اند از جمله آن‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره کرد: برقراري و حفظ روابط بين فردي منسجم و داشتن تماس اجتماعي مداوم و پايدار، ازدواج و زندگي زناشويي، مذهب و معنويت، بخشايش، ثروت و پول، عوامل زيست محيطي چون آب و هوا و موقعيت جغرافيايي، وضعيت جسماني، اوقات فراغت، رضايت شغلي، تحصيلات، سن و… ‏.

ب) شادي از ديدگاه مكتب اسلام

از زيباترين و كارسازترين نعمات خداوند بر انسان نعمت شاد بودن، مهر و محبت و عشق ورزيدن است. در منابع ديني و فرهنگي غني اسلام، به موضوع خوشي، خرسندي و شادماني عنايت خاص شده است. تعريف و تمجيد از مقوله هاي شادي در چهارچوب کاملاً منطقي و دور از افراط و تفريط و كنترل هيجانات اعم از خشم و غضب، شادي و شادماني از شاهكارهاي آيين محمدي (ص) است. اسلام بهره گيري از شادي، لذت از زندگي و رضايت‌مندي از آن را طي آموزه هاي سهل و آسان آموزش مي‌دهد، تا جايي كه حتي تبسم به چهره ديگران را پاداش داده و عملي داراي ثواب مي‌شمارد و به اين ترتيب به شادي عمق بخشيده و آن را دروني و پايدار مي‌نمايد تا تشنگي انسان را نسبت به اين مقوله پاسخگو باشد. از طرفي نيز از شادي‌ها و لذت‌هاي زودگذر و كاذب به شدت جلوگيري نموده و معتقد است كه اين گونه شادي‌ها، تنها بخش بسيار كوچك و سهم ناچيزي از شادي‌هاي واقعي است‏.

فائقه غنمی ـ محمدرضا برزنونی