مريم عارفي پور- کارشناس باستان شناسي و خبرنگار / با ورود تکنولوژي به زندگي بشر و گسترش ارتباطات و سهولت آن و در گذار از سنت به تجدد، به تدريج آدمي از ذات فرهنگي و بستري که در آن باليده و رشد يافته دور شده و به آرامي پيوندهاي ذهني و عاطفياش با جهان گذشته […]
مريم عارفي پور- کارشناس باستان شناسي و خبرنگار /
با ورود تکنولوژي به زندگي بشر و گسترش ارتباطات و سهولت آن و در گذار از سنت به تجدد، به تدريج آدمي از ذات فرهنگي و بستري که در آن باليده و رشد يافته دور شده و به آرامي پيوندهاي ذهني و عاطفياش با جهان گذشته و ميراث پدرانش کمرنگ و سست شده است و گاه مي توان نمود آن را در سردي روابط ميان مردمان ديد. به جرأت ميتوان گفت امروزه ديگر کمتر شاهد دورهميهاي دل نشين خانه ي مادربزرگ هستيم.
در سنت گاهشماري ايرانيان باستان، هر سال از دو فصل زمستان و تابستان تشکيل ميشد. آغاز فصل سرما با انقلاب زمستاني و شروع فصل گرما با انقلاب تابستاني مقارن بود. انقلاب زمستاني که در تقويم کنوني ما اول دي ماه است زماني است که کوتاه ترين روز و بلندترين شب را در سال تجربه ميکنيم.
يلدا، بهانه اي براي مبارزه با اهريمن
هر فرهنگ و آييني، قطعا ريشه و بن مايه اي دارد و بدون دانستن اين ريشه، عمل به آن جذاب نيست و بيشتر شبيه تقليد خواهد بود، بنابراين موضوع گزارش يلداي امسال به فرهنگ پيشين اين آيين اختصاص دارد و دنبال يافتن ريشه ي آن هستيم.
فاطمه جهانپور کارشناس ارشد فرهنگ و زبان هاي باستاني در اين راستا مطالعات زيادي داشته و به ما کمک مي کند تا بتوانيم ريشه اين آيين اصيل ايراني را دريابيم.
علت اهميت شب يلدا براي ايرانيان از قديم الايام، مسئله گاه شماري و تقويم است. نياکان ما مردمي با اقتصاد شباني و کشاورز بودند. ضرورت هاي اين زندگي ايشان را وادار نمود که سرزمين زادگاه شان را که بنا به متون اوستايي مناطقي بسيار سرد بوده ، ترک کرده و کم کم شروع به مهاجرت به مناطق گرم تر و جنوبيتر کنند.
به گفته ي جهانپور؛ در گذشته، سال را به دو فصل گرما و سرما، تابستان و زمستان تقسيم ميکردند اما فصل سرما براي مردم طولانيتر بوده چرا که شبهاي بلند و سرماي شديد را در پي داشته، از طرفي مردم ايران علاقهي زيادي به خورشيد و گرماي آن داشته و آن را نمادي اهورايي و مظهر خوبي ها دانستهاند و برعکس آن، سرما، شب و تاريکي را نماد اهريمن و بدي ها ميدانستند.
با توجه به اين موضوع، هر چه به شب يلدا نزديکتر مي شويم، طول شب درازتر و سرماي آن شديدتر ميشود و اين موضوع براي اجداد ايراني ما رعبآور بوده است . به همين دليل با نزديک شدن به شب يلدا، آن را نوعي پيروزي اهريمن بر نيروهاي اهورايي ميدانستند و سرما را غالب بر گرما و مهر ميديدند و در تلاش براي کمک به خوبيها بر ميآمدند. اين نگرش سبب ميشد براي غلبه بر دشمن، با کنار هم بودن و متحد شدن اين شب سرد و زمستاني و اهريمني را آسودهتر پشت سر بگذارند.
جهانپور همچنين گفت: اجداد ايراني ما با روشن کردن آتش به جنگ سرما و اهريمن مي رفتند و نگران اين بودند که مبادا خورشيد دوباره طلوع نکند، بنابراين تمام شب را با گرم کردن زمين و گرم نگه داشتن خود به انتظار خورشيد مي نشستند و فرداي يلدا را تولد دوباره ي خورشيد دانسته چرا که به تدريج شب ها کوتاه مي شد و روزها بلند. از ديگر سو شب يلدا را شب چله هم مي گويند زيرا که آغاز چله ي بزرگ است و چله بزرگ پيام آور سردترين ايام سال است و پس از آن چله ي کوچک شروع مي شود که نويدبخش پيروزي نور بر تاريکي اهريمني و نزديکي فصل گرما و بلندشدن روزهاست و هستي و طبيعت آمادهي استقبال از بهار مي گردد .
ورود دين، به آيين هاي يلدا
اگر بخواهيم از منظر ديني به يلدا نگاهي داشته باشيم؛ از دو سو قابل بررسي است، يکي آيين هاي ميتراييسم و مهر پرستي و ديگري زرتشتي.
به گفته ي جهانپور؛ در دوره اي باورهاي مهري در ايران رواج داشته و معتقد بودند که شب يلدا به خداي مهر مرتبط است چرا که ما خداي مهر را به نوعي در کنار خداي خورشيد داشتيم، در واقع مهر همان خداي خورشيد نيست اما وظايف و کارهايشان به هم نزديک است.
جهانپور درباره ي معني لغوي يلدا و علت نام گذاري آن گفت: اين ارتباط مهر و خورشيد با هم، و از طرفي اعتقاد به زايش دوباره ي خورشيد در فرداي يلدا، و از سوي ديگر با ورود مهرپرستي به روم و اعتقاد روميان به قائل شدن تشخص انساني و خارجي براي خداي مهر، سبب شد که براي آن روز تولدي در نظر بگيرند به همين خاطر تولد اين شخصيت را در همان شب يلدا قرار دادند و معني يلدا هم تولد است و از ريشه ولد گرفته شده است.
وي ادامه داد: از طرفي با گسترش مسيحيت در کنار آيين هاي مهري، خيلي از اين آيين ها توسط مسيحيان اقتباس شده چنان که ميبينيم تولد مسيح به شب يلدا نزديک است.
جهانپور گفت: اگر بخواهيم از منظر آموزه هاي زرتشتي به يلدا نگاهي بياندازيم، خواهيم ديد که آيينهاي اين شب خاص در دين زرتشتي جنبه ي ديني ندارد، بلکه سنتي عرفي و آئيني دارد، اما بامداد فرداي يلدا براي زرتشتيان قابل اهميت است از آنجا که در گاهشماري ماهانه زرتشتيان، تقارن و همنام شدن روز ماه با نام ماهها، مبارک و ميمون دانسته ميشد، در روز اول ديماه اين تقارن رخ ميدهد يعني روز هرمزد از ماه دي. و چون دي نام ديگر اهورامزداست، اين روز از اهميت و تقدس زيادي برخوردار بوده و آيينهاي مذهبي را اجرا ميکنند.
جايگاه يلدا در بين ايرانيان
در گذشته که وسايل سرگرمي و ارتباط جمعي همچون رسانهها، تلويزيون و فضاي مجازي وجود نداشته، پدرانمان شبهاي سرد زمستاني و يلداهاي عمرشان را با دورهم نشينيها و ديدار از يکديگر و سر زدن به خانه خويشان و دوستان سپري مي کردند و، ضمن آنکه جوياي حال بستگان ميشدند، براي آنکه آن لحظات طولاني و کشدار را شيرين و دلنشين کنند به نقل روايتها و داستانها و خوانش اشعار شعرا ميپرداختند و با خوردن شبچرههايي که محصول يک سال کار و کشت بر روي زمين و باغ ها بود، اوقاتشان را خوش ميکردند و به اين ترتيب با کنار هم بودن و متحد شدن اين شب را مي گذراندند و به اهورامزدا براي طلوع دوباره ي خورشيد کمک ميکردند.
جهانپور افزود: ايرانيان از قديم در برگزاري آيينها رسم پهن کردن سفره داشتند و به نوعي در مهمانيهاي خود سفرهدار بودند و همچون مراسم مهرگان و نوروز. در آيينهاي شب يلدا علاوه بر پهن کردن سفره، حتما بايد آتش نيز افروخته شود وگفته شده در بعضي مناطق چهل شاخه خشکيده درخت را به نماد چله هرس کرده و شب يلدا آنها را آتش ميزدند.
وي ادامه داد: ايرانيان حتما در سفره ي شب يلدا از محصولات و ميوه هاي متنوع استفاده مي کردند که اين محصولات شامل خشکبار و آجيل، برگهي ميوههاي تابستاني، بوده است . هندوانه که نمادي از گرماي تابستان است نيز سفره را جلوه اي دو چندان مي داده است اين ها ميوه هايياست که از ماهها پيش براي چنين شبي نگهداري و انبار ميشد.
وي گفت: در کنار اين سفره آيينهاي ديگري همچون نقالي کردن، روايت کردن داستانهاي زيبا و دلکش، تفأّل زدن به ديوان حافظ وجود داشت و همه ي اينها به خاطر گذراندن اين شب سرد بود.
از ديگر رسوم شب يلدا براي نوعروسان آن بود که داماد براي عروسش در اين شب به همراه خوانچههايي از ميوهها و خشکبار، هديهاي نيز به رسم تيمن و تبرک به اميد پايداري عهد و پيمان زناشويي پيشکش ميکرد. اين رسم پيشينهاي ديني دارد. زيرا شب يلدا به نام ايزد مهر است و اين خدا ناظر بر پيمانهاست و بر مردماني که به عهد و قولشان پايبندند، افزوني و برکت مي بخشد.
يلدا از قديم تا کنون
به گفته ي جهانپور، براي برگزاري شب يلدا از قديم تا کنون، نمي توان بازه ي زماني درستي مشخص کرد و در واقع داده هاي باستاني چيزي در اين مورد به ما ارائه نمي کند، بلکه به نوعي مانند ديگر مباحث تاريخ شفاهي مان، نسل به نسل منتقل شده و اهميت آن براي ايرانيان به اندازه اي بود که بي کم و کاست آن را تا کنون اجرا کرده اندو بدان وفادار ماندهاند.
با بررسي آيين هاي شب يلدا مي توان به اين نتيجه رسيد که يلدا در درجه ي اول از جهت تقويم و زمان آن اهميت داشته و سعي کرده اند با برگزاري آن، غلبه ي خود را بر سرماي زمستان نشان دهند. از جهت ديگر آيين ها و رسوم شب يلدا از اديان مختلف اقتباس شده و به نوعي مي توان گفت، مجموعه اي از عقايد مهرپرستي و زرتشتي را جمع کرده و به آن وجهه ي ايراني بخشيده اند.
حفظ هر آييني با اطلاع از پيشينه ي آن، بسيار دلپذيرتر خواهد بود و شب يلدا نشان از اهميت تاريخ شفاهي ايرانيان دارد که با اينکه هيچ قانون نوشته اي براي آن وجود ندارد اما در سينه ي مردم حفظ شده و تا کنون توانسته شکل گذشته ي خود را حفظ کند، البته ايرانيان در روزگار حاضر، چاشني تجمّل را به آن اضافه کرده اند و آن را به صورت تشريفاتي تر برگزار مي کنند.