تراکم دانش آموزي،سوء مديريت يا کج سليقگي:  از فرش قرمز براي وزير تا کلاس هاي کانکسي نيشابور
تراکم دانش آموزي،سوء مديريت يا کج سليقگي:  از فرش قرمز براي وزير تا کلاس هاي کانکسي نيشابور

  رضا مهرداد/ روزنامه نگار و کارشناس ارشد علوم سياسي/ باورم نمي شد سخن ش صحت داشته باشد! به همين سبب تصميم گرفتم خودم  گزارش را تهيه کنم. جاي دوري نيست، شهر نيشابور، غرب بلوار بهشتي که روزگاري نه چندان دور کانون کشت محصولات کشاورزي بود امروز  اما لبريز از انسان هايي که به دلايل […]

 

رضا مهرداد/

روزنامه نگار و کارشناس ارشد علوم سياسي/

1باورم نمي شد سخن ش صحت داشته باشد! به همين سبب تصميم گرفتم خودم  گزارش را تهيه کنم. جاي دوري نيست، شهر نيشابور، غرب بلوار بهشتي که روزگاري نه چندان دور کانون کشت محصولات کشاورزي بود امروز  اما لبريز از انسان هايي که به دلايل مختلف به شهر مهاجرت کرده اند و به دنبال ماوايي براي زيستن اند. امروز  در شهرهاي ايران و از جمله نيشابور؛ حاشيه بر متن غلبه يافته است اما مهاجرانِ عمدتا حاشيه نشين از مشکلات گوناگون رنج مي برند. در حالي که مدارس روستايي کم کم از دانش آموز خالي مي شود! کمبود فضاهاي آموزشي به ويژه در حاشيه ي  شهرها شرايط اسف باري را براي نونهالان اين بوم رقم زده است. اين گزارش گوشه اي از اين مشکل را مورد بررسي قرار مي دهد.

ساعت از 16 گذشته؛ آفتاب در حال غروب کردن است که سرانجام مدرسه را در کوچه هاي شلوغ غرب بلوار بهشتي مي يابم. داخل خودروم منتظر تعطيل شدن مدرسه مي مانم. با نمايش اشعه هاي سرخ گون؛ متوجه غروب خورشيد مي شوم. از طرف ديگر افزايش تعداد والدين منتظر حکايت از گاه تعطيلي مدرسه ي دو شيفته دارد. در اين ميان صداي هم همه ي نوباوگاني که رنگِ رخسارِِ والدينِِ منتظرشان حکايت از سِرِّ درون آن ها دارد؛ خبر از تعطيلي شيفت دوم مدرسه دارد. براي تهيه ي گزارش و عکس از خودرو ام پياده مي شوم.

از طرف ديگر براي جلوگيري از هر گونه حساسيت به صورت غير رسمي سراغ والدين مي روم، از آن ها در خصوص وضعيت مدرسه مي پرسم. اکثرا قانع هستند و تنها مشکل را در شلوغي کلاس ها مي دانند. برخي ديگر اما زبان به گلايه مي گشايند که: چرا بايد بچه هاي ما داخل «يک اتاقک فلزي» درس بخوانند؟ بچه هاي ما چه گناهي کرده اند؟ اگر فرزندان مسئولان در چنين شرايط سختي تحصيل کنند خوابشان خواهد برد؟ هر چند برخي والدين ابراز اميدواري مي کنند پس از بيش از دو سال سختي با افتتاح مدرسه اي در آن نزديکي در آينده اي نه چندان دور؛ مشکل دو شيفته بودن و کلاس هاي «کانکسي»  حل شود.

در حالي که غير رسمي با والدين گفتگو مي کنم معلم ها و مدير به سرعت مدرسه را ترک مي کنند! در اين جا جاي آقاي «فرزين» رئيس مدرسه ي خودمان را در سال 1356 خالي مي کنم که تا رفتن آخرين دانش آموز جلو مدرسه مي ايستاد تا ماندنش و شايد حضور هيبت کلامش؛ مانع از هر گونه مشکل براي دانش آموزان شود. وارد حياط مدرسه مي شوم؛ واقعا با صحنه ي غريبي واجه مي شوم. دو کانکس سفيد رنگي که جلو سرويس هاي بهداشتي! قرار گرفته اند(البته بعدا گويا مکان شان عوض شد) فاقد هر گونه امکانات قابل قبول هستند و حکايت از تشکيل دو کلاس درس پايه ي دوم در آن ها دارد.

به نظر مي رسد بايد مستند سازي کنم در غير اين صورت ممکن است با چاپ گزارش مدير آموزش و پرورش اينجا و آنجا خبرهاي خيام نامه را سراسر«کذب محض» بداند! به همين سبب و در ميان کنجکاوي سرايدار؛ چند تا عکس آماتور با گوشي از اين کلاس هاي شبه«کَپَري» گرفتم و  در حالي که ديگر از هم همه ي نوباوگان خبري نبود قبل از خارج شدن از مدرسه با ديدن تابلو نمازخانه به آن سرکي کشيدم تا ببينم در شرايط سخت موجود آيا نمازخانه به کلاس تبديل نشده است؟ که البته پاسخ منفي بود!

ادامه از صفحه 8

براي تکميل گزارش و بيان مشکل دنبال فرصتي براي مصاحبه با مديران آموزش و پرورش نيشابور بودم که اين گفتگوي غير رسمي در حاشيه ي جلسه اي شکل گرفت. مدير آموزش و پرورش نيشابور تشکيل کلاس در کانکس را پذيرفت و علت آن را در تراکم جمعيت دانش آموزي حاشيه شهر مي داند. وقتي از ايشان مي پرسم که چرا براي کاستن از رنج نونهالان چرا دستور نمي دهيد نمازخانه ي مدرسه موقتا به کلاس درس تبديل شود؟ طفره مي رود و اين تبديل وضعيت را به مدير مدرسه و معاون مرتبط (پرورشي) حوالت مي دهد! البته کج سليقگي مدير را در مکان يابي نادرست کانکس و نزديکي آن ها به سرويس هاي بهداشتي مي پذيرد که گويا روزهاي بعد جابجايي مختصري صورت مي گيرد. قوامي نژاد قول مي دهد به زودي با افتتاح مدرسه اي در همان نزديکي مشکل حل شود.

 تحليل خبر:

اگر مديريت را «علم و هنر برنامه ريزي، سازمان دهي، هدايت و رهبري، نظارت و کنترل و ايجاد هماهنگي  استفاده از امکانات موجود براي رسيدن به هدف يا اهداف از پيش تعيين شده سازمان» تعريف نماييم به نظر مي رسد مشکل مورد اشاره اين گونه قابل تحليل باشد:

 عدم استفاده بهينه از امکانات موجود براي اداره ي بهتر مجموعه

هر چند برگزاري نماز جماعت در نمازخانه امري پسنديده است اما بايد پرسيد چرا بايد بخشي از فضاي مسقف مدرسه که براي تشکيل کلاس مناسب تر است؛ به عنوان نمازخانه از کاربري آموزشي عملا خارج شود؟ اخذ تصميم در اين خصوص توسط چه کسي بايد صورت پذيرد؟ آيا هماهنگي سازماني براي حل اين مشکل وجود دارد؟ آيا امکان برگزاري نماز جماعت در سالن مدرسه وجود ندارد؟

– مديريت دکوري- آماري

به نظر مي رسد برخي مديران قبل از اين که به اهداف کيفي سازماني بيانديشند به منافع مديريتي و تعاريف مديريتي بر اساس نمودارها مي انديشند. اين دسته از مديران قبل از اين که به دنبال اداره ي بهتر ، کيفي تر و جلب حمايت بيشتر اعضاي مجموعه باشند در صدد جلب رضايت و حمايت حداکثري مديران فرادستي هستند. در فاصله ي حدود سه ساله ي مديريت فعلي شهرستان، چند بار مدير کل وقت و يک بار وزير وقت آموزش و پرورش به نيشابور سفر کردند. آيا بهتر نبود ايشان در کنار بازديدهاي مکرر مسئولين ارشد آموزش و پرورش از مدارس برخوردار از جمله پهن کردن «فرش قرمز» در مدرسه ي بهاره ي سليمي براي جناب مدير کل وقت و وزير وقت؛ بازديد از اين کلاس هاي کانکسي را در برنامه ي ايشان مي گنجانيد تا شايد آنان براي حل اين مشکل چاره اي مي انديشيدند و حد اقل با اختصاص اعتبار مالي براي اتمام مدرسه ي خير ساز اين محل گام مهمي بر مي داشتند؟ آيا اگر آن جنابان از مدارس کمتر برخوردار در حاشيه ي شهر بازديد مي کردند و فرش قرمزي نبود جايگاه مديريتي جناب مدير زير سوال مي رفت؟ آيا ممکن بود اين بازديد باعث نگرفتن جايزه ي مديريتي از دستان وزير وقت شود؟

– دانش آموزان قرباني اصلي

بر اساس يافته هاي علوم تربيتي و روانشناسي وضعيت نامطلوب محتواها و فضاهاي  آموزشي تاثيرات نامطلوبي بر روح و روان نوباوگان برجاي مي گذارد. آيا هم زمان تشکيل کلاس درس در فضاي رسمي(ساختماني) و  کانکس در يک مدرسه؛ خواسته و ناخواسته احساس تبعيض و حقارت را در دانش آموزان و آينده سازان ايجاد نمي کند؟ تاثير اين احساس بر رفتارهاي آتي نوباوگان چيست؟ رابطه ي بين محتوا و فضاهاي نامناسب آموزشي از يک طرف و افزايش خشونت و آسيب هاي اجتماعي چيست؟

– جايگاه آموزش و پرورش نيشابور

حدود سه سال پيش که آقاي قوامي نژاد سکاندار مديريت و شايد مناسب تر است بگوييم «رياست آموزش و پرورش نيشابور» شد به درستي هدف« تبديل کردن آموزش و پرورش نيشابور به عنوان يکي از ده آموزش و پرورش برتر کشور در دو سال آتي»را تبيين نمود. حال بايد پرسيد جايگاه آموزش و پرورش نيشابور کجاست؟ جناب رئيس چند درصد به اين هدف نزديک و يا دور شده اند؟ اصولا چه نسبتي ميان کلاس هاي «شبه کپري» و آموزش و پرورش برتر وجود دارد؟

– مديريت پر حاشيه

هر چند قوامي نژاد به عنوان مدير دولت تدبير و اميد منصوب شد و تلاش هاي زيادي هم براي بهبود شرايط انجام داده است و موفقيت هايي هم داشته است اما به نظر مي رسد «هويت سياسي ژله اي» و تلاش براي جذب و رضايت کانون هاي غير رسمي و غير مسئول قدرت در خارج از آموزش و پرورش، «وابستگي شديد به ميز» و «تلاش براي راضي نگه داشتن مقامات فرادستي» مديريت پرحاشيه اي را براي وي رقم زده است. وي برخي مواقع وارد حوزه هايي شده است که از نقطه نظر مديريتي ارتباطي به وي نداشته است. به عنوان مثال تلاش شکست خورده ي وي براي ساختن«حسينيه» در محيط آموزشي از جمله ي اين موارد است. نتيجه ي اين تلاش نافرجام وارد آمدن ميليون ها تومان خسارت به بدنه ي نحيف آموزش بود. از طرف ديگر تاثير پذيري وي از جريانات خارج از آموزش و پرورش سبب انتصاب برخي مديراني شده است که معدل شايستگي هاي مديريتي آنان قابل قبول نيست و سبب برخي تصميمات و رفتارهاي ضعيف مديريتي شده اند.

جاي پاسخ به اين پرسش ها در خيام نامه محفوظ است، اما کاش مديران پيش از توسل به «قلم»، ابتدا «قدم»ي بردارند و افکار عمومي را به اقدام و عمل قانع سازند.