کودکان قداره بند در روزگار غدار
کودکان قداره بند در روزگار غدار

دستبندهاي بزرگ بر دست هاي کوچک: کودکان قداره بند در روزگار غدار زنگ هشدار کاهش سن بزهکاري که مدتي است در فضاي اجتماعي جامعه ي ما طنين انداز شده است در فضاي عمومي شهر ما – نيشابور- هم چندي است به گوش مي رسد. زورگيري و باجگيري چند کودک و نوجوان 15 تا 19 ساله […]

دستبندهاي بزرگ بر
دست هاي کوچک:

کودکان قداره بند در روزگار غدار

زنگ هشدار کاهش سن بزهکاري که مدتي است در فضاي اجتماعي جامعه ي ما طنين انداز شده است در فضاي عمومي شهر ما – نيشابور- هم چندي است به گوش مي رسد. زورگيري و باجگيري چند کودک و نوجوان 15 تا 19 ساله در نيشابور جديدترين مواردي است که باعث ايجاد نگراني در افکار عمومي شده است. اين زورگيران کم سن و سال با لباس هاي يکدست و هم رنگ با قمه و چوب به صورت تيمي اقدام به باجگيري مي کردند. حال زورگيران کوچک ما به جاي حضور در مدرسه و نشستن پشت نيمکت هاي مدرسه پشت ميله هاي زندان به انتظار فرجام نشسته اند.

بايد متذکر شوم که در بروز يک پديده اجتماعي که در اين جا انحراف به طور عام و بزهکاري به طور خاص است علل و عوامل متعددي نقش دارند و نمي توان صرفا يک عامل را به عنوان تنها عامل بروز آن پديده معرفي کرد. در اين قضيه هم مجموعه اي از عوامل فرهنگي، اقتصادي و فردي مي توانند نقش آفرين باشند. يکي از عللي که در بروز اين ناهنجاري نقش دارد ناهماهنگي وتعارض بين اهداف و ارزش ها با ابزارها است. اگر در جامعه اي بين اهداف و ارزش هاي موجود در جامعه و ابزارهاي رسيدن به اين اهداف ناهمخواني وجود داشته باشد احتمال بروز دو واکنش در فرد وجود دارد: انزواگرايي و طغيان. نوجوان و جوان جامعه ي ما زماني که مي بيند در جامعه اي که در آن زندگي مي کند يک سري اهداف و ارزش ها وجود دارد که ابزارهاي رسيدن به آن اهداف در اختيار او قرار ندارد و راهها براي او بسته است، يا به کنج عزلت مي نشيند و گوشه نشين مي شود يا طغيان مي کند و در برابر آن ارزش ها مقاومت مي کند. اين طغيان خود را به شکل سازماندهي خرده گروه هاي خلافکار و بزهکار نشان مي دهد و اعضاي اين گروهها تلاش مي کنند ارزش هاي موجود را تغيير دهند.

يکي ديگر از عواملي که باعث جذب کودکان و نوجوانان در خرده گروه هاي بزهکار مي شود اختلافات و تنش ها در درون خانواده مي باشد. اختلافات بين والدين باعث ايجاد تعارض و سردر گمي در نوجوان مي شود. و نوجوان به خاطر عدم آرامش و اطمينان خاطر در خانواده و بي توجهي از طرف والدين به دنبال کسب توجه و حمايت در محيطي خارج از خانه مي باشد و مجموعه ي اين عوامل جذب کودک و نوجوان را در گروه هاي بزهکار تسهيل مي کند.

در يک جمع بندي مي توان به عواملي اشاره کرد که با رفع آن ها حداقل از بزهکاري نوجوانان و جوانان کاست. مسايلي مانند وجود فضاي بي اعتمادي و سوء ظن در خانواده، سردي و بي مهري با کودک و تحقير وي، محروميت، فقر، بي سوادي، تبعيض، بدهي مالي خانواده ها و فشار اقتصادي، نداشتن الگوي مثبت براي همانند سازي و مخالف نکردن با رفتار ضد اجتماعي و ضد اخلاقي نوجوان توسط والدين از اين موارد است.

البته نمي توان عوامل بروز بزهکاري را در اين موارد خلاصه کرد؛ چنانکه پروفسور اسميت استاد دانشگاه مي گويد: اگر چه عوامل اجتماعي و رواني در بروز روحيه خشونت آميز در نوجوانان تاثير دارد اما تنها اين عوامل نيستند و عوامل ديگري از جمله ترکيبات موجود در رژيم غذايي مي توانند موثر باشند.

عبدالرضا قندهاری