گفت وگويي با اسماعيل تهراني، نوازنده، رهبرارکستروشهروندافتخاري نيشابور : گوش جان بايد که معلومش کنداسراردل
گفت وگويي با اسماعيل تهراني، نوازنده، رهبرارکستروشهروندافتخاري نيشابور : گوش جان بايد که معلومش کنداسراردل

گفت و گو: سيدهاشم مداح/ گفتگوی هنری/ با تشکر ازشما: گفت وگو را با اين پرسش آغاز مي کنيم که پيشينه  ي موسيقي اصيل ايران به چه دوره اي بر مي گردد ؟ آنچه از موسيقي کهن ايران و به صورت سينه به سينه به ما رسيده است مديون کوشش هاي علي اکبر خان فراهاني […]

گفت و گو: سيدهاشم مداح/

گفتگوی هنری/

12با تشکر ازشما: گفت وگو را با اين پرسش آغاز مي کنيم که پيشينه  ي موسيقي اصيل ايران به چه دوره اي بر مي گردد ؟

آنچه از موسيقي کهن ايران و به صورت سينه به سينه به ما رسيده است مديون کوشش هاي علي اکبر خان فراهاني و برادرش آقا غلامحسين مي باشد واز سوي ديگر فرزندان علي اکبر خان ( ميرزا عبداله و آقا حسينقلي ) نيز پس از فوت پدر دانسته هاي اورا  نزد عمويشان آقا غلامحسين آموزش ديدند و اين دو برادر بعد ها به استاداني بي رقيب تبديل شدند . در حقيقت موسيقي اصيل معاصر ايران توسط خانواده ي فراهاني و در دوره ناصري به  شکوفا يي رسيد .اين فعاليت ها  با کوشش هاي ميرزا قلي خان هدايت دنبال شد و موسيقي اصيل توسط او مکتوب شد . پس از ايشان کلنل علي نقي وزيري ،ابوالحسن صبا ،موسي معروفي ، محمود کريمي و عبداله دوامي  هر کدام به سهم خود از اين ميراث ماندگار پاسداري کردند و آن را ارتقا دادند.

شما چگونه و کي با موسيقي اصيل و ساز سنتور آشنا شديد؟

من در دوره تحصيلات ابتدايي  با شنيدن صداي سه تار احمد عبادي و پيانو مرتضي محجوبي از راديو با موسيقي ايراني آشنا شدم . سپس با ديدن پخش  برنامه ي زنده ي  تلويزيوني تک نوازي سنتور روانشاد حسين ملک براي اولين بار با ساز سنتور الفتي يافتم  .چندي بعد با تشويق هاي پدر در سال 1339 در هنرستان ملي  موسيقي ثبت نام کردم و با انتخاب ساز سنتور وارد دنياي موسيقي ايراني  شدم . هنرستان ، ابتدا در خيابان سزاوار ، روبه روي دانشگاه تهران ، قرار داشت و سپس به خانه ي دکتر مصدق (خيابان کاخ) منتقل شد .استادان ما در آن دوره عبارت بودند از:سنتور: حسين ملک، تنبک : حسين تهراني ، پيانو: خانم حق نظريان،ويولونسل: داود جعفري و… در نهايت در سال 46موفق شدم ديپلم موسيقي را از هنرستان اخذ کنم .

در چه سالي وارد دانشکده هنرهاي زيبا شديد ؟

در سال 47وارد دانشکده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران شدم و با انتخاب رشته آهنگ سازي ، زير نظر استاداني همچون : پرو فسور کريستين ديويد ، دده کقونيک و عليرضا مشايخي دوره چهارساله ي آهنگ سازي را به پايان بردم .

اهم فعاليت هاي هنري تان در دوره دانشجويي چه بود ؟

مهمترين فعاليت من در آن دوره تدريس ساز سنتور در زمان مديريت استاد دهلوي در هنرستان موسيقي بود .ارزش اين تجربه از آن جهت بود که در کنار استاداني همچون فرامرز پايور ، محمد حيدري و خانم ارفع اطرايي فعاليت مي کردم .لازم به ذکراست که استاد اصلي من در دوره هنرستان محمد حيدري بود . در دوران دانشجويي بيشتر فعاليت من در رشته آهنگ سازي دنبال مي شد . و ضمن تدريس سنتور در هنرستان موسيقي، اجراهاي موسيقي عديده اي نيز در تالارهاي موسيقي فارابي ، دانشکده هنرهاي زيبا ،دانشگاه تهران ، تالار وزارت فرهنگ و هنر و… د اشتيم .

در چه سالي در شهر اصفهان ساکن شديد و چرا؟

در اسفند سال  50 در مقام رياست هنرستان موسيقي اصفهان به خدمت مشغول شدم و به آموزش موسيقي به جوانان اين استان مي پرداختم.حدود سه سال در اين پست خدمت کردم و خاطره ي خوشي که از آن دوره در ذهنم باقي مانده آشنايي با اشراقي ، مدير کل فرهنگ و هنر آن زمان استان اصفهان بود که شخصي فرهنگي بود و دغدغه ي مسايل فرهنگي و هنري داشت و خالصانه در خدمت جوانان آن شهر بود . ضمناً يکي از شاگردانم به نام رضايي که ساز سنتور کار مي کرد بعدها از شاگردان شاخص  استاد پايور شد و به شهرت رسيد .

پس از اتمام خدمت در هنرستان موسيقي اصفهان به کجا نقل مکان کرديد؟

از سال   53 در کانون پرورش فکري  کودکان و نوجوانان ايران به مديريت منصوب شدم .در اين مرکز عمده فعاليت ما تربيت مربيان آموزش موسيقي با شيوه کارل ارف(1) بود .و اين مربيان بعد از آموزش به اقصي نقاط کشور فرستاده مي شدند تا کودکان و نوجوانان مملکت را با شيوه ي درست آموزش موسيقي آشنا کنند .دورا ن فعاليت من در کانون حدود هفت سال به طول انجاميد و کليه ي آموزش ها در آن زمان  به طور رايگان انجام مي شد .اين فعاليت ها تا پنج سال بعد از انقلاب هم ادامه يافت و آموزش  رشته هاي مختلف هنري به کودکان و نوجوانان کشور کماکان دنبال مي شد.از مهمترين شاگرداني من که در اين مقطع زماني تربيت کردم مي توانم از ناصر نظر مدير فعلي  آموزشگا ه و هنرکده پارس، دکتر کيومرث بيگلر ، دکتراي موسيقي و محمد رضا عليقلي آهنگ ساز، نام ببرم .

و پس از آن چه اتفاقي افتاد؟

حدود پنج سال بعد از انقلاب کم کم فعاليتهاي حوزه ي موسيقي محدود و محدودتر شد و در مقطعي کاملا متوقف گرديد. دراين دوران مد ير کانون پرورش فکري عليرضا زرين بود و دکتر محمد بانکي و کمال خرازي معاونين ايشان بودند و بنده در آن زمان مدير توليد موسيقي در  کانون  بودم.

در چه سالي کشور را ترک کرديد و چرا؟

در سال 63 و به دليل محدوديت زياد در زمينه ي  آموزش موسيقي اجباراً کشور را براي ادامه تحصيل در رشته آهنگ سازي و استفاده از تجربيات جهاني به مقصد اطريش (آکادمي موسيقي وين ) ترک کردم و پس از کسب تجربه دراين رشته براي ادامه کار و طي دوره ي رهبري ارکستر به کشور آمريکا مهاجرت کردم و در آنجا به تدريس موسيقي در مدرسه ي بين المللي موسيقي اشتغال داشتم و با تشکيل گروه هاي موسيقي اصيل ايراني همچون گروه عشاق و… به فعاليت هايم در دو رشته آهنگ سازي و رهبري ارکستر ادامه مي  دادم .

و سخن آخر؟

سعديا با کر سخن از علم موسيقي خطاست

گوش جان بايد که معلومش کند اسرار دل

افلاطون مي گويد :موسيقي براي ادامه ي حيات بشر ضروري است وسعد ي در گلستان آورده   است که  :

هنر چشمه ي  زاينده است و دولت پاينده

لذا بر آن شدم حاصل يک عمر فعاليت هنري را در رشته موسيقي به رشته ي تحرير در آورم و آن را در اختيار دوست داران اين  هنر قرار دهم چون بنده شاگرد مکتب صبا بوده ام و ايشان يکي از چهار رکن موسيقي معاصر اصيل ايران، علينقي وزيري ، روح اله خالقي ، ابوالحسن صبا، حسين دهلوي مي باشند. بعد از حدود پانزده سال تحقيق و پژوهش درموسيقي ايراني وآثار استاد صبا به اين نتيجه رسيدم حاصل تجربياتم را در کتابي تحت عنوان« سنتور به گويش صبا» گرد آوري و در اختيار دوست داران موسيقي قرار دهم، باشد که چراغ راهي شود. لازم است اشاره کنم اين کتا ب پس از مراجعت ازآمريکا ودر زمان اقامت در نيشابوربه اتمام رسيده و بايد اعتراف کنم که  آرامش اين شهر وبودن در کنارآرامگاه نوادري همچون خيام و عطار به من کمک زيادي کرد واسباب اتمام اين کتاب را فراهم کرد .

در خاتمه ضمن قدرداني مجدد ازميزباني اهالي مهربان اين شهر، ازهمراهي و ياري خانواده ي مسعود مقيمان وهنرمندان دل سوخته جناب فتحي، نوازنده و سازنده ي سنتور ،آقاي محمود خماريان، نوازنده وسازنده ي تارو سه تار و تنها شاگردم خانم مليکا مقيمان که در رشته موسيقي پيشرفت زيادي داشت و گام در وادي هنرنهاد ، کمال تشکر را دارم .

جناب اسماعيل تهراني ، به تعبير حضرت حافظ:  «وصل تان مايه ي سربلندي بود»

وايوان خيام نامه از ديدارتان منور گرديد .يک ديوان سپاس پيشکش شما باد.

1)Carl orff آهنگساز آلماني مبتکر شيوه اي خاص براي آموزش موسيقي به کودکان بود ،قطعه ي مشهور«کارمينا بورانا»از قطعات موسيقي کلاسيک آوازي جهان اثر اوست.