با مشارکت 70 درصدي مردم اتفاق افتاد:  رأي قاطع نيشابور به تغيير و اصلاح
با مشارکت 70 درصدي مردم اتفاق افتاد:  رأي قاطع نيشابور به تغيير و اصلاح

     تنها نامزد اصلاح طلبان با رأي قاطع اول شد.   نخستين نماينده زن نيشابور برگزيده شد. حميد گرمابي و هاجر چناراني به عنوان نمايندگان مردم نيشابور و فيروزه در دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي انتخاب شدند. به گزارش خيام نامه، مردم نيشابور با 70 درصد مشارکت در دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، […]

 

rffvghfv

 

 تنها نامزد اصلاح طلبان با رأي قاطع اول شد.  

نخستين نماينده زن نيشابور برگزيده شد.

حميد گرمابي و هاجر چناراني به عنوان نمايندگان مردم نيشابور و فيروزه در دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي انتخاب شدند.

به گزارش خيام نامه، مردم نيشابور با 70 درصد مشارکت در دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، حميد گرمابي و هاجر چناراني را به ترتيب با 75686 و 75384 رأي به عنوان نمايندگان خود در دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي برگزيدند.

در نتيجه اين رقابت انتخاباتي، که روز جمعه 7 اسفندماه، با حضوري کم سابقه در زمينه مشارکت مردم در انتخابات همراه بود، تنها نامزد اصلاح طلبان (علي رغم فرصت کم تبليغاتي و الزام به رعايت زمان و ضوابط قانوني تبليغات) توانست با کسب بيش از 75 هزار راي مردم شهرستان بر رقبايي پيروز شود که هر يک از ماه ها قبل فعاليت انتخاباتي و تبليغ چهره به چهره خود را آغاز کرده بودند و برخي از آنان با هزينه هاي ميلياردي و پذيرايي و اطعام سعي در جلب آراي مردم نموده بودند.

هاجر چناراني نيز به عنوان نخستين نماينده زن نيشابور، که البته از نظر فرصت تبليغات وضعيتي به مراتب بهتر از نامزد اصلاح طلبان داشت و او نيز از ماه ها قبل تبليغات خود را آغاز کرده بود، در حالي توانست رقباي خود را از پيش رو بردارد که او تا پيش از شمارش آرا تهديدي براي اصولگرايان حاکم بر مجلس به شمار نمي رفت.

جريان پيروز انتخابات

اصلاح طلبان و حاميان دولت، که در پي رد صلاحيت چندين چهره ثبت نام کرده خود، تا کم تر از دو هفته به آغاز راي گيري دست خالي به نظر مي رسيدند، در عرض ده روز توانستند حميد گرمابي، استاد دانشگاه صنعتي اميرکبير و رئيس دانشکده پليمر آن دانشگاه را، که از وجهه و اعتبار علمي و اجتماعي بالايي برخوردار بود و به گفته خودش درپي خالي شدن صحنه انتخابات نيشابور از حاميان دولت و اصلاح طلبان، با اصرار اين گروه از حاميان خود در صحنه مانده بود، تا حد کسب بيش از 75هزار راي حمايت کنند و در بازگشتي پيروزمندانه به بازي انتخابات، دومين پيروزي خود را در دو سال گذشته، پس از انتخابات سال 92 رياست جمهوري، در نيشابور کسب کنند.

اصلاح طلبان و حاميان دولت اعتدال، در اين رقابت با تمام توان به ميدان آمده بودند و در نيشابور حتي چهره اي مانند حسين انصاري راد، که مورد اقبال بسياري از اقشار تحول خواه و حتي گروه هاي سنتي مردمي است که خاطره او را در انقلاب اسلامي و ادوار پنجم و ششم مجلس به ذهن سپرده اند، به ميدان آمد تا در ايفاي نقشي تاريخي به پيروزي آنان کمک کند.

از سوي ديگر هاجر چناراني، که گفته مي شود در فرم ثبت نام نامزدي در فرمانداري، در مقابل گزينه گرايش خود، واژه اصلاح طلب را نوشته است، در واقع فعاليت انتخاباتي خود را به صورت مستقل سازمان داده بود. شايد اگر اصولگرايان مي دانستند که او مي تواند اين ميزان از آرا را به خود اختصاص دهد، به جاي سرمايه گذاري روي کانديداهاي اسم و رسم داري همچون سبحاني نيا و مروي، روي جذب چهره اي جديد کار مي کردند. کاري که اصلاح طلبان پس از حذف نامزدهاي شناخته شده تر خود انجام دادند و البته به نتيجه هم رسيدند.

بازندگان صاحب امکانات

اصول گرايان، که مي توان آن ها را بازنده بزرگ رقابت براي کسب اعتماد مردم قلمداد کرد، در اين دوره سرمست از حذف زودهنگام رقيب در مرحله بررسي صلاحيت ها، با چندين نامزد و دست کم دو فهرست رسمي وارد انتخابات شده بودند.

فهرست فراگير اصول گرايان حسين سبحاني نيا و علي مروي را به عنوان نامزد هاي اصلي خود به مردم معرفي کرد. دو نامزدي که در تبليغات زود هنگام و چهره به چهره، مي توانستند از موقعيت نمايندگي خود استفاده کرده و با اجراي برنامه هاي روستاگردي در غياب رقيبان و دادن وعده به مردم براي حل مشکلات لاينحل مانده آنان، دست بالا را داشته باشند. حربه اي که در بهترين وضعيت جايي بهتر از راي سوم براي علي مروي براي شان در پي نداشت و حسين سبحاني نيا، که همواره در غياب رقباي اصلاح طلب و قدرتمند، يکي از دو نماينده راه يافته به پارلمان بوده است، اين بار جايي بهتر از پنجم در ميان نامزدها نيافت.

اما شکست فهرست ديگر اصولگرايان در نيشابور، از ائتلاف فراگير آن ها هم فاحش تر بود. گروه نزديک به جبهه پايداري که علي مروي را در اشتراک با ائتلاف فراگير در فهرست خود گنجانده بود، از محمدرضا سوقندي هم اعلام حمايت کرد. حمايتي که براي مروي و سوقندي گران تر از آن تمام شد که فکر مي کردند. چرا که نه تنها مروي را وادار کرد که از کرسي خود در مجلس خداحافظي کند، بلکه حتي سوقندي را در جايي پايين تر از محمدمهدي کرماني، در جايگاه هفتم نشاند. اگر راي مروي را حاصل جمع  آراي ائتلاف فراگير اصول گرايان و پايداري ها بدانيم، جدا از رايي که هر کدام ممکن است به لحاظ پايگاه شخصي داشته باشند، راي سوقندي را مي توان سقف راي پايداري در نيشابور در اين دوره ارزيابي کرد.

در نهايت اين رقابت تنگاتنگ به حذف هر دو نماينده فعلي و اصولگراي نيشابور در مجلس انجاميد و بنا بر اعلام فرمانداري نيشابور، علي مروي با 56397 راي جايگاه سوم را به خود اختصاص داد و از دور رقابت کنار رفت و حسين سبحاني نيا، نماينده اصولگراي شش دوره مجلس، نيز به رده پنجم اکتفا کرد و نتوانست اعتماد مردم نيشابور را براي وکالت آنان احراز کند.

هاجر چناراني؛ پايان تلخي براي اصولگرايان

در مورد شکست اصول گرايان، فارغ از دلايل گوناگون آن، مي توان يک دليل روشن ارايه داد و به قول نامزد ناکام شان: «آفتاب آمد دليل آفتاب»: اصلاح طلبان و حاميان دولت، به خاطر نداشتن تعداد کافي نامزد در صحنه، تنها مي توانستند براي يک کرسي رقابت کنند و اتفاقا در کسب همين يک کرسي کارايي بالاي خود را نشان دادند. اما محافظه کاران ديروز، که امروز خود را اصولگرا مي نامند، با چندين نامزد کهنه کار و امکانات تبليغي فراوان و هزينه هاي مالي اي که چندين برابر رقيب شان بود، براي کسب همان يک کرسي هم، که آن را حق مسلم خود مي دانستند، با سر به ديوار نامزد کمتر شناخته شده اي به نام هاجر چناراني برخوردند و قافيه را به او باختند.

اصولگرايان، حتي نامزدي مانند محمد مهدي کرماني هم در صحنه داشتند، که اگر چه او را در فهرست خود قرار نداده بودند، با ماشين تبليغاتي اي که هزينه آن صدها ميليون تومان برآورد مي شود، هم نتوانستند جايي در مجلس دهم بيابند. البته از اين هم نبايد غافل شد که گروه زيادي از مردم هم قصد داشتند به هر قيمتي، به مخالفان دولت، «نه» بگويند. روز جمعه گذشته اين «نه» را کساني شنيدند که حتي پس از شکست در انتخابات رياست جمهوري هم از مخالفت با دولت دست برنداشته و تلاش کردند حاميان اصلاح طلب و حتي اعتدال گراي حسن روحاني را با حربه هاي مختلف و القاب و عناوين و بهانه هايي مانند فتنه گري، از ميدان به در کنند.

نيشابور؛ هواي تازه

به هر روي به نظر مي رسد شرايط تازه اي در نيشابور در حال رقم خوردن است. اصلاح طلبان در کوران مشکلات چندساله، پخته تر شده اند و خون تازه اي را با اقبال به علم و دانش و تخصص و معرفي چهره هاي جديد به رگ هاي اصلاح طلبي تزريق کرده اند. اتفاقي که کم ترين دستاورد آن، «اجتماعي» شدن اصلاح طلبي و يافتن افراد و چهره هاي تازه اي است که مي توانند بيان گر خواسته هاي بدنه اجتماعي آن ها باشند. حالا اصلاح طلبي از حالت صرفا «سياسي» خارج شده و براي انتقال پيام «اجتماعي» خود به لايه هاي قدرت، علم، تخصص، خردگرايي و عمل گرايي را در پيش گرفته است.

از سوي ديگر، اصولگرايان، در ادامه شکست هاي خود، چهره هاي قديمي و سنتي صاحب امکانات خود را شکست خورده مي بينند و بعيد است که در آينده هم بخواهند، روي آن ها حساب باز کنند و دست به قمار سياسي بزنند. آن ها هم نياز به گفتماني تازه را روز هفتم اسفند با تمام وجود احساس کرده اند. گفتماني که ناچار است خود را روي ريل منافع و مصالح عمومي تنظيم کند و دست از منفعت طلبي هاي گروهي بردارد.

از روز هشتم اسفند 94 نيشابور در هواي متفاوتي نفس خواهد کشيد.