شصت ونهمين سالروز بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي
شصت ونهمين سالروز بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي

شصت ونهمين سالروز بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي در 69 سال قبل در ساعت هشت و پانزده دقيقه صبح روز دوشنبه ششم اوت 1945 به وقت محلي در شهر هيروشيما، کساني که در حومه شهر و در فاصله دورتري از مرکز انفجاري ناشناخته قرارداشتند، نوري پر قدرت تر از تابش خورشيد را شاهد بودند. بعد […]

شصت ونهمين سالروز بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي

در 69 سال قبل در ساعت هشت و پانزده دقيقه صبح روز دوشنبه ششم اوت 1945 به وقت محلي در شهر هيروشيما، کساني که در حومه شهر و در فاصله دورتري از مرکز انفجاري ناشناخته قرارداشتند، نوري پر قدرت تر از تابش خورشيد را شاهد بودند. بعد از انفجار اولين بمب اتمي که تا آن روز ناشناخته بود، شهر هيروشيما با خاک يکسان شد و درهمان لحظه اول حدود 140 هزار نفر جان خود را از دست دادند. در فاصله سالهاي 1946 تا 1951 ، به تعداد تلفات 60 هزار نفر ديگر اضافه شد. بمب دوم، سه روز بعد بر سر اهالي شهر ناکازاکي فرود آمد و تعداد کشته هاي هيروشيما و ناکازاکي در اولين بمباران اتمي در جهان توسط آمريکا، تا دويست و بيست هزار نفر افزايش يافت. قدرت بمب اول را معادل بيست هزار تن تي ان تي برآورد کرده اند که در ارتفاع 548 متري زمين منفجر شد. اما حقيقت آن است که آثار مخرب بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي، به دويست وبيست هزار کشته محدود نشد و بعدها که اولين کودک به نام ساداکو، تحت تاثير تششعات بمب اتمي با بيماري سرطان خون از مادرمتولد شد، جهانيان دريافتند که آمريکا چه جنايتي را در حق بشريت مرتکب شده است. در سالهاي بعد، کودکان ناقص العضو يا مبتلا به سرطان خون بيشتري از مادران آسيب ديده از بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي متولد شدند و پس از مدت کوتاهي درگذشتند. پرسشي که آمريکا هرگز به آن پاسخ روشني نداده و تا به امروز نيز مطرح است، اين است که درشرايطي که ژاپن در روزهاي پاياني جنگ جهاني دوم، خود را آماده مي کرد تا به جنگ پايان دهد، چه نيازي بود که آمريکا از سلاح اتمي استفاده کند و گروه کثيري از مردم بي گناه ژاپن را قرباني کند ؟ در اين باره حدس و گمان هاي فراواني مطرح شده و صاحب نظران هرکدام از ديدگاه خود تلاش کرده اند پاسخي نزديک به واقعيت براي اين سئوال بيابند.

«هري ترومن» رئيس جهوري وقت آمريکا که دستور بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي ژاپن را صادر کرد، از موقعيت اجتماعي، اقتصادي و نظامي ژاپن اطلاع داشت و مي دانست که ژاپن توان ادامه جنگ را ندارد. به همين دليل انگيزه ترومن و ساير مقام هاي سياسي و نظامي آمريکا در استفاده از بمب اتمي عليه ملت ژاپن محل بحث باقي مانده است. با اين حال از ميان نظريات مطرح شده متعدد درباره انگيزه ترومن، اين نظر که آمريکا با استفاده از بمب اتمي که تا آن زمان هيچ کشوري به آن دسترسي نيافته بود، مي خواست قدرت آمريکا را به رخ کشورهاي حريف به ويژه اتحاد شوروي بکشد، از قابليت پذيرش بيشتري برخوردار است. آن چه بر مقبوليت اين برداشت در سطح کلي تر کمک کرده، اين است که اتحاد شوروي بلافاصله بعد از بمباران اتمي هيروشيما به ژاپن اعلام جنگ داد. درعين حال بمباران اتمي ناکازاکي و هيروشيما پيامدهاي ديگري، علاوه برفاجعه انساني، داشت و باعث شد روسيه و سپس کشورهاي اروپائي نظير انگليس و فرانسه بطرف توليد بمب اتمي بروند و در عمل، رقابت ها از سطح سلاح هاي متعارف بطرف توليد و تکثير سلاح هاي اتمي کشيده شود.