تاريخچه احزاب (1)
تاريخچه احزاب (1)

(توضيح: با توجه به اهميت ونقش احزاب درنظام هاي سياسي مردم سالار،ازاين شماره برآنيم تا نگاهي هرچند اندک به پيدايش احزاب درکشورهاي مختلف ازجمله ايران داشته باشيم وتاريخچه پيدايش احزاب سياسي را بازگو نماييم ونقش آنها را در اداره سياسي کشورها جستجو نماييم ،باشد تا با بهره گيري از تجارب مفيد احزاب در روند دمکراسي […]

(توضيح: با توجه به اهميت ونقش احزاب درنظام هاي سياسي مردم سالار،ازاين شماره برآنيم تا نگاهي هرچند اندک به پيدايش احزاب درکشورهاي مختلف ازجمله ايران داشته باشيم وتاريخچه پيدايش احزاب سياسي را بازگو نماييم ونقش آنها را در اداره سياسي کشورها جستجو نماييم ،باشد تا با بهره گيري از تجارب مفيد احزاب در روند دمکراسي واداره جامعه ،مانيز بتوانيم سهم شايسته تري درانجام وظيفه نقش شهروندي خود ايفانماييم)
رابطه احزاب با نظام دموکراسي امري است آشکار؛ چنانکه ماکس وبر احزاب را فرزند دموکراسي مي نامد. اين رابطه گسيخت ناپذير است و لازمه ي پيدايش و رشد يک نظام دموکراتيک مي باشد.
حزب به مفهوم گروه و دسته يعني به مفهوم عام آن هميشه وجود داشته است، ولي به مفهوم ويژه آن يعني حزب سياسي پديده ي تازه اي است. بنابراين منظور ما در اين نوشتار حرب به مفهوم جديد آن مورد نظر مي باشد.
تاريخ ايران ، ورق به ورق تاريخ نهضت هاي عقيدتي ، جنبش هاي اجتماعي کوچک و بزرگ و خيزش فرقه هاي سياسي و مذهبي گوناگون است. از جنبش مزدک و ماني گرفته تا قيام ابومسلم خراساني، قيام دهقاني سندباد مغ در نيشابور، قيام استا دسيس، قيام سرخ علمان گرگان و سپيد جامگان ماوراالنهر تا خيزش تنگستاني ها در جنوب، همه در تعريف حزب به معناي دسته و گروه در مفهوم عام آن است.
پيدايش اولين احزاب درکشور انگليس:
حزب به مفهوم جديد آن براي اولين بار در کشور انگلستان و سپس در فرانسه بروز و ظهور نمود. انگليسي ها به خوبي توانستند به دور از هيجان هاي انقلابات که قاره اروپا را در مي نورديد؛ بين نظام پادشاهي و نظام نمايندگي برخاسته از آراء اکثريت کشور خود را اداره نمايند. انگلستان اتحادي از اقوام و ملل مختلف است ( اسکاتلند،ولز،ايرلند،گال هاواتحاديه هاي داخلي انگليس)، که هريک داراي ويژگي هاي مخصوص خود مي باشند و حتي از نظر قوانين انتخاباتي و نظام هاي انتخاباتي ، تفاوت هاي زيادي با هم دارند. فزون بر اختلاف ها و چندگونگي جغرافيايي، اختلافات شديد مذهبي، شکاف عميقي را در صفوف مردم انگلستان پديد آورد. پس از تشکيل کليساي انگليکان و اعلام استقلال آن از کليساي کاتوليک در سال هاي 1534تا 1563 ، اختلاف مذهبي در اين کشور شکل آشکاري بخود گرفت و سه کليساي مختلف در مقابل هم صف آرايي کردند. کليساي آنگليکان که کليساي دولتي انگليس بود و اعضاي آن عضو مجلس لردها مي باشند، در مقابل کليساي کاتوليک که در برگيرنده ي وفاداران به کليساي روم مي باشد، قرار مي گرفت و هردو کليساي ياد شده خود را در مقابل پروتستان هاي «ناهمنوا» يافتند. فزون بر اين ، به تدريج نيروهاي سکولار هوادار جدايي دين از سياست به عنوان نيرويي جديد و در عين حال قدرتمند در صحنه هاي سياسي حاضر شدند و در سال هاي 1830 و 1840 به عنوان خطر جدي براي نيرو هاي مذهبي مطرح شدند. به رغم شکاف هاي مذهبي و جغرافيايي که از آن سخن رفت ، انگلستان از دير باز شاهد نظام کامل دو حزبي است و نمونه آشکار آن به شمار مي آيد. پارلمان اين کشور از دير باز صحنه ي چالش ميان دو گروه سياسي بوده است و اين سنت همچنان در انگلستان امروز نيز ديده مي شود. «ويگ‏ها» و «تورى‏هاىِ» ديروز و كارگرها و محافظه‏كارانِ امروز مهم‏ترين نيروهاى سياسى اين كشور را در گذشته و حال را تشكيل داده‏اند. اگرچه نظام دوحزبى انگلستان ريشه در تاريخ اين كشور دارد، ولى به جرأت مى‏توان گفت نظام انتخاباتى اين كشور دست کم موجب نهادينه ‏شدن و پايدارى اين سنّت كهن شد و اگر چنانچه انگلستان نظام انتخاباتى ديگرى را تجربه مى‏كرد، نظام حزبى اين كشور به گونه ديگرى شكل مى‏گرفت. نظام انتخاباتى انگلستان موجب شد تا دو گروه رقيب از طرح مسائل جزئى و منطقه‏اى در انتخابات پرهيز کرده و تنها به ارائه طرح‏هاى كلى براى كشور بپردازند. اين دو گروه رقيب از اين راه توانستند جناح‏هاى مختلف را در دو حزب فراگير متمركز سازند. فراگيربودن دو حزب بزرگ اين كشور، گواهى بر شكننده‏ بودن نظام دوحزبى است و برخلاف آنچه كه ادعا مى‏شود، نظام دوحزبى انگلستان به هيچ وجه كامل نمى‏باشد. آشکارترين دليل اين امر وجود حزب سوّمى از ايرلندى‏ها در اين كشور است كه به عنوان حزب سوم طرفداران فراواني دارد. علاوه بر اين، هر يك از دو حزب بزرگ، خود در برگيرنده جريان‏هاى سياسى رقيبي است كه برخى از آنها در قالب گروههاى مختلف پارلمانى آشکار شده‏اند. علاوه بر اين، مليّت‏هاى مختلف نيز جريان‏هاى سياسى جداگانه‏اى را تشكيل مى‏دهند كه هر يك (ايرلندى، اسكاتلندى‏ها و گال‏ها) از راه رابط منتخب خود با رابط خود در حزب ارتباط دارند.
حزب ويگ: اين گروه جداشدگان از کليساي اسکاتلند در قرن هفدهم ميلادي به کار مي رفت. در سال 1679م . اين نام بر مخالفان انگليسي جانشيني ديوک آو يورک و بعدها جميز دوم که متدين به مذهب کاتوليک بود اطلاق مي شد. اين دسته از قدرت پارلمنت در برابر امتيازات ويژه ي مقام عالي سلطنت حمايت ميکردند.
حزب توري: در سال 1680م. جمعي از اشراف انگلستان و سلطنت طلبان مدافع مقام سلطنت بودند که به تخفيف توري خوانده ميشدند. توري ها قائل به موروثي بودن حق سلطنت بودند.
مي توان اين گونه اظهار داشت که اين دو حزب که تا به امروز در صحنه ي سياسي انگلستان حضور دارند قديمي ترين احزاب در جهان به مفهوم جديد آن مي باشند. هر چند از بدو تاسيس تاکنون تغييرات عمده اي را از سر گذرانده اند.
منابع: تاريخچه احزاب – صفر زماني.
تاريخ احزاب در ايران – عبدالحسين آگاهي.
چالش هاي توسعه سياسي – سيد عبدالعلي قوام.