«پوپوليسم»قربانگاه خردورزي
«پوپوليسم»قربانگاه خردورزي

«پوپوليسم»قربانگاه خردورزي: آيا انتخابات مجلس دهم شيشه ي عمر عوامفريبان را خواهد شکست؟ در عالم سياست «پوپوليسم» به کنش هاي «عامه پسندي» اشاره مي کند که به جاي تکيه بر عقلانيت و حل خردمندانه و ريشه اي مشکلات اجتماعي، مدعي حل فوري آنها توسط راه هاي ساده و گاه مبهم مي باشد. به دليل ادعاهاي […]

«پوپوليسم»قربانگاه خردورزي:

آيا انتخابات مجلس دهم شيشه ي عمر عوامفريبان را خواهد شکست؟

در عالم سياست «پوپوليسم» به کنش هاي «عامه پسندي» اشاره مي کند که به جاي تکيه بر عقلانيت و حل خردمندانه و ريشه اي مشکلات اجتماعي، مدعي حل فوري آنها توسط راه هاي ساده و گاه مبهم مي باشد. به دليل ادعاهاي خيالي و بزرگ عده اي آن را با عوام فريبي يکسان مي دانند. دولت مردان با اهداف متفاوتي به اين رويکرد گرايش مي يابند. گاه براي پيشگيري از آشوب و اغتشاش اعضاي ضعيف جامعه به اين ترفند متوسل مي شوند ولي در زمان انتخابات دسترسي به قدرت و تصاحب ثروت هاي عمومي، مهمترين انگيزه ي رفتارهاي پوپوليستي است. از نظر تاريخي، کاربرد اين اصطلاح به طغيان دهقانان نيويورک در قرن نوزدهم که با مساعدت بعضي از سياست مداران بر عليه سرمايه داران بزرگ صورت گرفت بازمي گردد. امروزه به کاربردن سياست هاي پوپوليستي توسط رجال سياسي نسبي است ولي اين تناسب در کشورهاي درحال توسعه به ويژه کشورهاي آمريکاي لاتين، به نفع سياست هاي عوام فريبانه سنگيني مي کند. برعکس، در ممالک توسعه يافته به دليل آزادي مطبوعات، آگاهي مردم و ترس از رسوايي، در تعاملات سياسي کفه ي واقع نگري و عقلانيت سنگين تر است. افزايش آگاهي و شناخت مردم نسبت به نتايج ويرانگر اين رويکرد به مدد رسانه هاي آزاد انديش اساسي ترين عامل اجتناب از شايع شدن سياست هاي پوپوليستي در جوامع است.

سياست مداران پوپوليست با ادعاهاي بزرگ يا دروغ هاي «گوبلزي» براي جلب توجه و آراي طبقات عادي اجتماع به سمت خود سود مي جويند. اين گروه معتقد اند دروغ هرچه بزرگ تر باشد باور آن ساده تر خواهد بود. به همين دليل به يکباره مدعي ايجاد سالانه دو و نيم ميليون شغل در جامعه مي شوند. يا خيلي ساده انگارانه از مديريت جهاني حرف مي زنند که براي رويا پردازان مناسبت دارد. طرفداران اين ديدگاه از خرافه گرايي مردم کم سواد(نگاه داشته شده) نهايت بهره برداري را مي کنند و به جاي اصلاح خرافه گرايي و از بين بردن جهل، همه ي يافته هاي علمي بشر را زير سوال مي برند. مثلادر 14 شهريور 1391 در کرمان ادعا مي کنند: «ما همين الان، در ايران فردي را داريم که مياد سطح زمين رو نگاه مي کنه، علف ها رو نگاه مي کنه، تمام معادن اعماق زمين رو به شما معرفي مي کنه؛ تضميني، همين الان!»(روزنامه ي شرق، همان تاريخ)

عوام فريبان از نارضايتي مردم و احساسات آنها نسبت به يک موضوع بيشترين بهره را مي برند و با تحريک عواطف عدالت جويانه و مبارزه با فقر و نابرابري موج ايجاد کرده، بر موج ايجاد شده سوار شده و اهداف ناجوانمردانه ي خود را عملي مي سازند. در اين راستا، دائم دم از دفاع از مردم ندار و فقير مي زنند و با پوشيدن و نوشيدن و خوردن مثل مردم، خود را مخالف صريح خداوندان زر و زور مي نمايانند. «در يک کلام پوپوليست نيرويش را از سرخوردگي آن توده‌هايي از اجتماع مي‌گيرد که کمبودها را با پوست و گوشت و استخوانشان احساس مي‌کنند، اما به دليل کم يا بي‌سوادي گول پوپوليست‌ها را مي‌خورند و بر اين گمان اند که نجات‌دهنده را يافته‌اند.»(ناصر غياثي، روزنامه شرق، 1392)

چون به وعده ها و دروغ هايي که مي دهند و مي گويند نمي توانند عمل کنند، بايد به فکر چاره باشند. از نظر جامعه شناسي، تهديد خارجي يکي از عوامل مهم ايجاد انسجام گروهي است. براي مثال وقتي چند برادر، علي رغم اختلافات و دعواهاي خانوادگي با تهديد فردي خارج از گروه خود روبه رو شوند، اختلافات خود را کنار مي گذارند و با اتحاد به دفع آن مي پردازند. سياست مداران عوام فريب از اين موضوع به خوبي استفاده مي کنند و با خلق دشمناني فرضي و بزرگ نمايي آن، سعي مي کنند مشکلات مختلف ناشي از ناشايستگي خود در رسيدن به اهداف ادعايي را، به آنها نسبت دهند.

رسانه ها پاشنه ي آشيل گروه هاي پوپوليست هستند. اين گروه ها دو رويکرد نسبت به رسانه ها دارند. با رسانه هاي همسو و هم کاسه به شدت موافق و با دادن امتيازات خاص، بيشترين استفاده را از آنان در جهت استثمار مردم به کار مي برند و در مقابل تيغ تيز کينه و عداوت را بر گلوي رسانه هاي آزاد و مستقل قرار مي دهند؛ «مبادا، خواب خفتگان را آشفته تر سازند». وابستگان اين گروه ها از معجزه ي هزاره ي سوم مي نويسند و حتي اطاعت از اوامر او را با اطاعت از خدا مساوي مي پندارند. در مقابل کوچکترين انتقاد را از سوي نويسندگان آگاه و دلسوز بر نمي تابند و نشريه ي آنها را توقيف مي کنند.

استفاده از رسانه هاي آزاد مي تواند چشم اسفنديار پوپوليست ها را نشانه رود. از اين منظر تفاوت کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه به خاطر وجود رسانه هاي آنان است. چرا در ممالک پيشرفته عوام فريبي و فساد کم است؟ شايد مهمترين دليل وجود رسانه هاي آزاد و منتقدين قدرتمند است که اجازه ي فرصت طلبي به کسي نمي دهند. به قول آقاي رمضان زاده سخنگوي دولت اصلاحات، «در دنيا، مکانيزم کنترل از طريق مطبوعات و منتقدان قدرتمند وجود دارد» و کسي جرات نمي کند خطا کند. آدم ها يکي اند. آدم هاي خود ساخته يا مکانيزم ويژه ي سازماني وجود ندارد. ترس از رسوايي جلو عوام فريبي و سوء استفاده را خواهد گرفت.

به هر حال، عامل زير بنايي ممانعت از حضورپوپوليست ها در عرصه ي نظام سياسي، ميزان خردگرايي و واقع نگري کساني است که در انتخابات شرکت مي کنند. منطق و عقل حکم مي کند براي جبران خسارات وارد شده بر ايران، از شعار دست برداريم و به شعور رجوع کنيم. در انتخابات رياست جمهوري مردم ثابت نمودند علي رغم خواست گروه هاي فرصت طلب، هميشه انتخاب شان بر اساس احساسات و کور کورانه نيست. رئيس جمهوري انتخاب شد که خود را نه معجزه هزاره ي سوم مي دانست و نه مرتبط با نيروهاي آسماني. از دشمن تراشي پرهيز مي کند و تعامل سازند بر اساس منافع ملي، را دکترين خود در ارتباط با ساير کشورها قرار داده است. به دنبال حل ريشه اي مشکلات و معضلات جامعه است و مي داند با شعار؛ مشکل 5 ميليون بيکار، يک طلاق از هر چهار ازدواج و …، حل نمي شود. او درشت گويي را ناصواب و درست گويي را بر اساس منطق و ادب، زمينه ي حل مشکلات کشور و تعامل با جهان مي داند. اميد است مردم نيز در انتخابات اسفند ماه، با انتخاب نمايندگاني که از عوام فريبي پرهيز مي کنند و در راستاي اهداف دولت و نظام، قصد شان برداشتن باري از دوش خسته ي ملت زخم خورده از رفتارهاي پوپوليستي و اختلاس هاي کلان است، در ساختن ايراني آبادتر، نقش خود را به خوبي ايفا کنند. آيا انتخابات مجلس دهم شيشه ي عمر عوامفريبان را خواهد شکست؟                               چنين باد!

حبیب اله قربانی