نگاهي به تاريخچه ي ترانه در ايران
نگاهي به تاريخچه ي ترانه در ايران

نگاهي به تاريخچه ي ترانه در ايران بخش پنجم چگونگي برپايي جشن مهرگان در گذشته با نگاهي با آثار بجا مانده از بزرگان و دانشمندان و مورخاني چون فردوسي، بيروني، اسدي توسي، کتزياس، دوريس، استرابون و همچنين آثار شاعراني چون رودکي، فرخي، منوچهري دامغاني، ناصرخسرو، سعد سلمان و بسياري ديگر مي‌توان به راحتي شيوه ي […]

نگاهي به تاريخچه ي ترانه در ايران

بخش پنجم

  • چگونگي برپايي جشن مهرگان در گذشته

با نگاهي با آثار بجا مانده از بزرگان و دانشمندان و مورخاني چون فردوسي، بيروني، اسدي توسي، کتزياس، دوريس، استرابون و همچنين آثار شاعراني چون رودکي، فرخي، منوچهري دامغاني، ناصرخسرو، سعد سلمان و بسياري ديگر مي‌توان به راحتي شيوه ي برگزاري جشن مهرگان در دوران گذشته را دريافت.

«کتزياس»16 يوناني، از پزشکان ويژه ي دربار هخامنشي مي‌نويسد: «… پادشاهان هخامنشي به هيچ گونه نبايد مست شوند، مگر در روز جشن مهرگان که لباس‌هاي ارغواني گرانبهايي مي‌پوشند و همراه با مردم و دسته‌هاي نوازندگان و خنياگران در باده پيمايي همگاني شرکت مي‌جويند …»

اين تنها روز در ايران هخامنشي بوده که مردم مي‌توانستند در حضور پادشاهان به صورت همگاني باده گساري کنند.

تاريخ نگار ديگري به نام «دوريس»17 مي‌نويسد: «… پادشاهان در اين جشن پايکوبي و دست افشاني مي‌کردند …»

«استرابون»18 آورده است «خشتره پاون»19 (ساتراپ ارمنستان)، در جشن مهرگان بيست هزار کره اسب به رسم پيشکشي به دربار شاهنشاه هخامنشي گسيل مي‌داشت… اردشير پاپکان (بابکان) و خسرو انوشيروان در اين روز تن پوش نو به مردم مي‌بخشيدند… در اين روز موبد موبدان خوانچه اي که در آن ليمو، شکر، نيلوفر، سيب، به، انار و يک خوشه‌ي انگور سفيد و هفت دانه مورد گذاشته بود، واج گويان (زمزمه کنان) نزد شاه مي‌آورد. هفت مورد و هفت چيز ديگر که در خوانچه مي‌گذاشتند، همان هفت چين20 بود که جزو تشريفات جشن نوروز و مهرگان به حساب مي‌آيد….

ابوريحان بيروني نوشته است: «… گويند مهر، نام خورشيد است و در چنين روزي پديدار گشته، از اين رو، نام مهرگان را به او نسبت داده اند. پادشاهان در اين روز تاجي به شکل خورشيد که در آن دايره اي مانند چرخ چسبيده بود بر سر مي‌گذاشتند و مي‌گويند که در اين روز فريدون بر بيوراسپ (ضحاک ماردوش) دست يافت. چون در چنين روزي فرشتگان از آسمان به ياري فريدون پايين آمدند، لذا در جشن مهرگان به ياد آن روز، در سراي پادشاهان، مردي دلير مي‌گماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا مي‌داد، اي فرشتگان به سوي دنيا بشتابيد و جهان را از گزند اهريمنان برهانيد».

خلف تبريزي نيز بخشي از مراسم جشن مهرگان را چنين توصيف مي‌کند: «… و گويند که اردشير بابکان تاجي که بر آن صورت آفتاب نقش کرده بودند در اين روز بر سر نهاد و بعد از او پادشاهان پارس نيز در اين روز همچنان تاجي بر سر اولاد خود نهادندي و روغن «بان» که آن درختي است و ميوه ي آن را «حسب البان» گويند به جهت يُمن و تبرک بر بدن ماليدندي و اول کسي که در اين روز نزديک پادشاهان پارس آمدي موبد موبدان و دانشمندان بودي و هفت خوان از ميوه همچو ترنج و سيب و به و انار و عناب و انگور سفيد و کُنار با خود آوردندي، چه عقيده ي پارسيان آن است که در اين روز از هر هفت ميوه ي مذکور بخورند و روغن بان بر بدن بمالند و گلاب بياشامند و بر خود و دوستان خود بپاشند …»

«کومون»21 شرق شناس بلژيکي در کتاب خود به نام «آيين ميترا» چنين اظهار مي کند:«.. جشن مهرگان در کشورهاي روم باستان، روز پيدايش خورشيد ناميده مي‌شد و آن را «سُل ناتاليس اين وِکتي»22 مي‌گفتند که به بيست و پنجم ماه دسامبر کشيده شد و شماري زياد از مسيحيان پيش از عيسي به آيين مهرپرستي گرويدند و پس از گسترش دين مسيح در اروپا، روز زايش مسيح قرار داده شد. چون مسيحيان نمي‌خواستند اين روز را جشن بگيرند به نام زاده شدن عيسي جشن گرفتند».

در واقع بايد گفت که کريسمس مسيحيان بر پايه‌ي مهر روز و شايد هم جشن سده ي ايرانيان باستان است.

دکتر «ذبيح اله صفا» در مقاله اي23 چنين مي‌نويسد: «در روزهاي مهرگان و نوروز، پارسيان، مُشک و عنبر و عود هندي به يکديگر مي‌دادند …. رسم و آيين و آداب جشن مهرگان همانند بزرگواري روز نخست نوروز بوده است».

ابومسلم خراساني، برمکيان و دولتمردان عباسي، در گرفتن جشن مهرگان پافشاري داشتند.

در کتاب «تلمود»24 هم از جشن مهرگان سخن رفته است و اين نشان مي‌دهد که اين جشن در بسياري از مناطق دنياي باستان برگزار مي‌شده است.

واژگان «مهرجان»(مهرجانات) و «نيروز» که معرب شده‌ي مهرگان و نوروز است و اکنون نيز در بسياري از کشورهاي عرب زبان حاشيه‌ي خليج فارس و برخي از کشورهاي شمال آفريقا به مفهوم جشنواره (فستيوال)، کاربرد دارد و وارد زبان و قلمرو فرهنگي کشورهاي مسلمان و عرب زبان گرديده است نيز نشانه ي ديگري از فرّ و شکوه اين دو جشن باستاني ايراني است.

  • چگونگي برگزاري جشن مهرگان در عصر مدرن

امروزه در ايران فقط زرتشتيان و کليميان هستند که چند روز مانده به مهر با خانه تکاني به پيشواز پاييز و مهرگان مي‌روند. در آن روز جلوي در خانه‌ها را آب پاشي و جارو کرده و پس از آن با رفتن به نيايشگاه‌ها و گردهم آمدن و با تهيه ي خوراک‌هاي سنتي از يکديگر پذيرايي مي‌کنند و با سخنراني، خواندن سرود و شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادي برپا مي‌کنند.

در برخي روستاهاي کشور، جشن مهرگان همراه با اجراي موسيقي سنتي همراه است بدين گونه که در روز پنجم پس از مهرگان، گروهي از اهالي روستا که بيشتر آنان را جوانان تشکيل مي‌دهند در تالار مرکزي يا نيايشگاه مرکزي روستا يا سرچشمه و قنات، گرد هم مي‌آيند و «گروه ساز» را تشکيل مي‌دهند. هنرمندان روستايي نيز با سُرنا و دف گروه را همراهي مي‌کنند، آن‌ها با هم حرکت کرده و از يک سوي روستا و از نخستين خانه مراسم بازديد از اهالي روستا را آغاز مي‌کنند و با شادي وارد خانه‌ها مي‌شوند؛ کدبانوي هر خانه مانند همه ي جشن‌هاي ايراني، نخست آينه وگلاب مي‌آورد و اندکي گلاب در دست افراد ريخته و آينه را در برابر چهره ي آن‌ها نگه مي‌دارد و سپس از ميهمانان با آجيل «لــُرَک»25 همراه با شربت و چاي پذيرايي مي‌شود.

آنگاه يکي از افراد گروه ساز که صدايي رسا دارد، نام‌ کساني را که قبلا در اين خانه سکونت داشته و درگذشته اند را باز مي‌گويد و براي همه ي آن‌ها آمرزش و شادي روان آرزو مي‌کند.

پس از آن بشقابي از لرک از اين خانه دريافت مي‌کنند و در دستمال بزرگي که بر کمر بسته اند ريخته و از خانه بيرون آمده و به خانه ي بعدي مي‌روند. چنان که در خانه اي بسته باشد، براي لحظه اي بيرون خانه مي‌ايستند و با بيان نام‌ درگذشتگان آن خانه، بر روان آن‌ها درود مي‌فرستند.

برخي از خانواده‌ها نيز پول و ميوه براي استفاده در جشن مهرگان به گروه مي‌دهند و برخي ديگر نيز نوعي نان مخصوص به نام «لورگ» درست مي‌کنند و گوشت‌هاي بريان شده که به قطعات کوچکي تقسيم شده است همراه با سبزي داخل آن قرار داده به گروه مي‌دهند. پس از پايان مراسم در نيايشگاه، موبد يا کدخدا، آجيل، ميوه و نان و گوشت و سبزي گردآوري شده را در ميان شرکت کنندگان پخش مي‌کند.

مردم تا آنجا که امکان دارد لباس‌هاي ارغواني يا سرخ پوشيده و به شادي مي‌پردازند و هر يک چند نوشته ي شادباش (کارت تبريک) براي هديه به همراه دارند.

  • سفرهي مهرگان

خوان يا سفره‌ي مهرگان نيز همچون سفره‌ي هفت سين نوروز و ديگر سفره‌هاي جشن‌هاي ايراني، هفت چيني از ميوه‌ها و خوراکي‌ها همراه با شاخه‌هايي از درختان «سرو»، «مورد» و «گز» و شربتي از عصاره‌ي «هوم»26 که با شير رقيق شده و نان مخصوص «لورگ» است که روي پارچه‌اي ارغواني دور يک چراغ چيده مي‌شوند. ميوه هاي سفره عبارتند از هفت ميوه همچون سيب، انار، نارنج، سنجد، به، انگور سفيد، انجير، کُـنار، زالزالک، ازگيل، خرمالو؛ آجيل ويژه هم از ترکيبي از هفت خشکبار مانند: مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجير خشک و نخودچي را شامل مي شود. براي اين مراسم آش خاصي پخته مي شود که بايستي از هفت غله ي گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن در آن استفاده شود.

از ديگر اجزاي اين سفره عبارتند از: کاسه اي پر از آب و گلاب، سکه، برگ آويشن، گل‌هاي بنفشه، نازبو (ريحان)، آيينه، سرمه دان، شيريني و بوي‌هاي خوش همچون اسفند، عود و کُندر.

  • مقام موسيقايي مهرگان

خلف تبريزي در «برهان قاطع» براي يکي از مقام‌ها و لحن‌هاي موسيقي سنتي ايران نام «موسيقي مهرگاني» را آورده است که گمان مي‌رود در دوران گذشته در جشن مهرگان موسيقي ويژه اي نواخته مي‌شده که اکنون از آن آگاهي نداريم.

همچنين در ميان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب «موسيقي کبير» ابونصر فارابي، مقام يازدهم با نام مهرگان ثبت شده است و نيز نظامي‌ گنجوي در منظومه‌ي «خسرو و شيرين» نام بيست و يکمين لحن از سي لحن نامبرده شده را «مهرگاني» نوشته است.

ادامه دارد

مهرداد مومنی