حکومت گران قاجار در نيشابور
حکومت گران قاجار در نيشابور

حسينعلي ميرزا نيرالدوله سلطان حسين ميرزا يکي از نوادگان فتحعلي شاه قاجاربود .پدرش پرويز ميرزا (1305-1229ه.ق)پسر پنجاه وسوم فتحعلي شاه و لقب نيرالدوله داشت که پس از مرگش اين لقب (نيرالدوله) به پسرش حسين ميرزا رسيد. نيرالدوله که ازغلام بچه هاي اندرون ناصرالدين شاه محسوب مي شد مدتي درشغل غلام بچه باشي خدمت کرد وسپس […]

حسينعلي ميرزا نيرالدوله

سلطان حسين ميرزا يکي از نوادگان فتحعلي شاه قاجاربود .پدرش پرويز ميرزا (1305-1229ه.ق)پسر پنجاه وسوم فتحعلي شاه و لقب نيرالدوله داشت که پس از مرگش اين لقب (نيرالدوله) به پسرش حسين ميرزا رسيد.

نيرالدوله که ازغلام بچه هاي اندرون ناصرالدين شاه محسوب مي شد مدتي درشغل غلام بچه باشي خدمت کرد وسپس ترقي کرده وبه سمت پيش خدمت حضورهمايون منصوب شد وضمنا حکومت نيشابور هم ابوابجمع اوبود

نيرالدوله در دو سفر ناصرالدين شاه به اروپا با عنوان شاهزاده پيش خدمت همراه وي بود ودر سال 1299ه.ق ، علاوه برپيش خدمتي ، رسيدگي به امور باغ وعمارت دوشان تپه وباغ وحش آنجا به وي واگذار شد .

اعتماد السلطنه در يادداشت هاي خطي خود مي نويسدکه دوشنبه 11شعبان 1305 ه.ق ؛پرويز ميرزا پسر خاقان مغفورکه غالبا درخراسان بود وحکومت سبزوار ونيشابور را داشت مرحوم شد. لقب اورا به پسرش سلطان حسين ميرزا معروف به پيش خدمت دادند. درسال 1309ه.ق تا چند سال بعد حکومت سبزوار و سرولايت وغيره ضميمه حکومت نيشابور گرديد ومنطقه وسيعي بين نيشابور و قوچان و سبزوار جهت آباداني جزو تيول او بود که در آمد آن بخشي از هزينه هاي حکومتي منطقه را تئمين مي کرد.گفتني است که در آن زمان براي ايالات بودجه دولتي نبود و حکام جهت گرداندن منطقه و قشون دفاعي و غيره متکي به در آمد مناطق تحت تيول و خراج مردمي بودند.

نيرالدوله در سال 1318 ه ق وپس ازدرگذشت رکن الدوله برادر ناصرالدين شاه ، به جاي وي به حکومت خراسان منصوب گرديد.نويسندگان معاصر چنان مي نويسند که انگار او اين منصب را در مقابل رشوه کسب کرده است .حقيقت اينست که در آن زمان به علت خالي بودن خزانه شاهي و نبود يک رويه ايجاد بودجه مرکزي به هر بهانه اي (درقبال القاب و انتصاب حکام و مسئولين )دربار براي تأمين هزينه هاي سنگين سلطنتي از حکام و مسئولين پول مي گرفت .. نيرالدوله تا سال 1321اين پست را حفظ کرد.

در دوره حکومت نيرالدوله برخراسان قحطي بزرگي پس از يکسال خشکسالي کامل رخ داد. اين قحطي قرباني بسيار گرفت. و قيمت گندم در مشهد به 50 تومان ترقي کرد، مرگ و مير قحطي زدگان از 500 نفر در روز بيشتر شد.

دراين شرايط بعضي از اعيان مشهد از موقعيت استفاده کرده به احتکار آرد و گندم پرداختندوشهر مشهد دراين مدت ناآرامي زيادي را پشت سرگذاشت. رياضي هروي درباره اين شورش مردم مشهد که در سال 1321 ه.ق/ 1903 م روي داد چنين نوشته است:«بلوايي بي جهت اغلب مردم مشهد بر ضد ايالت کبري – نيرالدوله – به دستورالعمل چند نفر از اعيان که سابقه عداوت با شاهزاده معظم اليه داشتند و با احتکار گندم و آرد به گراني نان اقدام نموده و به تحريک اهالي پرداختند .مردم مشهد در جريان اين شورش ابتدا به منزل يوسف خان بيگلر بيگي و سپس به خانه نقيب الاشراف رکن التوليه سرکشيک ريختند، اسباب و اموال آن ها و نيز گندم و جوي احتکار شده و ظروف فلزي آن ها را به غارت بردند و آسيب فراوان به منازل و وسايل اين افراد رساندند. نوشته اند هر شب حدود 1000 نفر زن و مرد به جلو در حرم مي رفتند تا نيرالدوله والي را هنگام خروج از حرم به باد کتک بگيرند که موفق نمي شدند. در اين ميان تعدادي روحاني و طلبه نيز که در ميان آنان بودند در صحن رضوي بست نشستند .در پيشاپيش بلواييان آدم نامي اي که بشود شناخت نبود.

گزارش کنسولگري هاي روس و انگليس در مشهدالبته نشان از سوء عملکرد نيرالدوله دارد. تلگراف کنسول انگليس درباره بلواي نان در مشهد چنين است: «در اين جا به واسطه کميابي نان اغتشاش است. ديروز جمعي از زن ها مي خواستند داخل قنسولگري ما و قنسولگري روس ها بشوند… اغتشاش به واسطه اين است که گندم…(را) به قيمتي که معين شده است نمي فروشند. از جاي ديگر مي شنوم که اشخاص ذيل گندم دارند. قائم مقام آستانه، نقيب آستانه، ميرزا حبيب، ميرزا ابراهيم امام جمعه، رئيس التجار، معين الاياله ، حسن خان شاهزاده… فعلا خانه بيگلربيگي را غارت کردند. تمام دکاکين بسته شده است. ….»

نامه سفير روس هم که بر مبناي گزارش کنسول روس در مشهد براي مشيرالدوله وزير خارجه ارسال شده نيز حکايت از شورش گسترده مردم مشهد و محاصره کنسولگري هاي روس و انگليس و بانک ها و نيز تعطيلي بازار و اعتراض به گراني نان دارد.

هيجان مردم 13روزطول کشيد،ودر نتيجه اين بلوا و شورش درسال 1321قمري نيرالدوله پس از چهار سال از حکومت خراسان معزول گرديد. وبه تهران آمد . مثبوت است که پسرش از همسر اولش ، به نام سلطان حسن ميرزا فتح السلطنه درب سيلوهاي حکومتي را باز و به مردم در طول آن مدت نان و آرد مجاني مي داد که پس از آرام شدن اوضاع ، فتح السلطنه ظاهراً به تحريک سالار همايون شوهر عمه اش براي توضيح به تهران احضار و با همکاري چند نفر ديگر به قتل مي رسد. مدفن او در حرم شاه عبدلعظيم حسني بود و نام مسببان مرگش بر روي سنگ قبرش حک شده بود که پس از انقلاب و توسعه اطراف حرم اين سنگ برداشته شد و ديگر به جايش نگذاشتند .

نيرالدوله درسال1323ه.ق وپس ازاعتراضات مردمي درآستانه نهضت مشروطيت که به عزل علاءالدوله از حکومت تهران انجاميد،توسط مظفرالدين شاه به جاي وي حاکم تهران شد که با اعتراضات مردم روبروشد ودر اعتراض به نصب وي به حکومت تهران،مردم کوچه وبازارتصانيف زيادي ساختند وازجمله مي خواندند:

خسروا خبط کردنت تا کي؟

نيرالدوله و حکومت ري؟

يک نشابور او زيادش بود

به به و عجب عجب، هي هي

درزمان پيروزي انقلاب مشروطه وي همچنان حاکم تهران بودوبه گفته مخبرالسلطنه هدايت در اجراي نظام نامه انتخابات تهران تعلل داشت چون نظام نامه انتخابات براي وي چندان روشن وشفاف نبودوبه تعبير هدايت ،نيرالدوله آن رانمي فهميد.چندي بعدازپيروزي انقلاب مشروطه اگرچه نام او درليست پيشنهادي براي حکومت آذربايجان قرار داشت ولي قرعه واليگري اصفهان به نام او درآمد وپس از نظام السلطنه ، به حکومت اصفهان منصوب شد. وي درسال 1325 وارد اصفهان شد و حکومت هشت ماهة خود را آغاز کرد. حکومت نيرالدوله در اصفهان نيز با چند مشکل عمده مواجه بود، از جمله مسئلة کمبود نان، عدم امنيت راه هاي اطراف شهر و همچنين شايعة بازگشت ظل السلطان به اصفهان، به اين ترتيب اعتراض ها بالا گرفت، روزنامه ها به انتقاد از حکومت وي پرداختند، جمعيت فوق العاده از مردم شهر در چهل ستون اجتماع کردندو سرانجام نير الدوله طاقت نياورد و در 11 محرم 1326 بي سر و صدا راهي تهران شد.

درسال 1330 حسين ميرزا نيرالدوله به دنبال ويرانگري هايي که پس از آشوب هايي که در مشهد رخ داد و روس ها صحن و گنبد امام رضا(ع) را به توپ بستند، با اختياراتي چند والي خراسان شد و پس از ورود به مشهد در فروردين 1289 شمسي موقع را براي خودمغتنم شمرده وبه خرده حسابهايي که از پيش با بابرخي اشخاص داشت ،پرداخت. و سپس دستور داد تا مسببان شورش دستگير و تبعيد شوند و بعد براي مرمت آستان قدس رضوي اقدام کرد و با دعوت از اعيان و اشراف و اعضاي آستانه به گردآوري کمک هاي مالي پرداخت و علاوه بر سي هزار تومان اهدايي خود تا سقف يکصد و ده هزار تومان جمع آوري شد و مرمت خرابي هاي آستانه آغاز گرديد.

خدمات وي درمدت حکومتش درنيشابور ومشهد :

– تأسيس بيش از 162 رشته قنات در منطقه اي به نام جلگه ماروسک و ساختن8 آسياب آبي و 4 آسياب بادي روي رودخانه آن منطقه حيدري وازآن به بخداين منطقه به عنوان سبد غله خراسان معروف شده بود .

– بخشي از قنات ملکش چهارطاق را وقف شرب مردم نيشابور کرد. موقوفاتش در نيشابور براي انجام مراسم مذهبي عزاي سيد الشهدا و اعزام طلبه به نجف( ليست موقوفات نيرالدوله در دفترچه موقوفات به نام وقايع نيريه در مرکز تحقيقات اسلامي آستان قدس رضوي موجود است.)

– مرمت آرامگاه عطار .

-ساخت و سنگفرش 40 کيلومتر جاده شريف آباد به مشهد که آثار ان هنوز پا بر جاست

– مرمت گنبد مطهر حضرت رضا ع پس از تخريب و به توپ بستن ان توسط روسها

– تأمين آب شرب مشهد از يکي از مزارع به نام چشمه گيلاس در 80 کيلومتري غرب مشهد توسط لوله هاي سفالي که اولين آب لوله کشي در خراسان بود(شرح ماوقع اين طرح بزرگ عمراني و مردمي و عکسهاي مربوط به ان در وقايع نيريه در مرکز تحقيقات اسلامي و مردمي استان قدس رضوي موجود است)

وفات نير الدوله

نير الدوله در هنگام ساخت جاده شريف آباد براي خود در تپه سلام مفبره اي سر راه زوار حضرت رضا ساخت . ولي در سال 1336 پس از فوتش در حالي که راهي منزلگاه ابديش مي شد مردم قدردان مشهد جسد اورا از ميان راه به خاطرقدرداني تامين آب شرب گوارا و نان دوران قحطي وايجاد راه امن بدون خاک توسط او ، برگردانده وبه در خواست مردم در ضلع غربي دارالسيادة دفن شد

پس از مرگش در سال 1336ه.ق او از خود دو دخترو يک پسر از همسر دومش و فرزندان تنها پسر شهيدش سلطان حسن ميرزا و دخترش فصل بهار خانم ايران الودله از همسر اولش که از نوادگان عباس ميرزا نايب السلطنه بود به جاي گذاشت.

مآخذ

  1. قصابيان، محمدرضا. تاريخ و جغرافياي شهر مشهد، انصار، 1386.
  2. طاهري، ابوالقاسم. جغرافياي تاريخي خراسان از نظر جهانگردان، تهران، انتشارات شوراي مرکزي جشن شاهنشاهي ايران، 1348.

3-بامداد،مهدي ،شرح رجال ايران ،انتشارات زوار،تهران 1378

4-روزنامه جهاد اکبردرجريان هاي مشروطه خواهي اصفهان ، الناز بلخاري(سايت کتابخانه وموزه و مرکز اسناد مجلس شوراي اسلامي)

5-عين الوقايع، محمد يوسف رياضي هروي , به کوشش محمد آصف فکرت هروي

6- بانک اطلاعات رجال

7-خاطرات وخطرات ،مهدي قلي هدايت(مخبرالسلطنه)انتشارات زوار،چاپ پنجم،1375

8- انقلاب مشروطيت،دکتر اسماعيل رضواني

9-يادداشت خانم فروزنده ساعد از نوادگان ساعد نيري(نوه نيرالدوله) به درخواست اينجانب

نعمت اله صادقی