زنجیرها و براده های مقدس
زنجیرها و براده های مقدس

قسمت چهاردهم از ویژگی های قرون وسطا ، قداست داشتن خیلی از اشیاء و مفاهیم بود. یکی از افرادی که در همان قرون اولیه ی وسطا سعی بلیغ نمود تا دنیای مسیحی و پیروان آن را از خردورزی و اندیشه پروری دور نماید، گرگوریوس بود. او روحانی اعظم کلیسا در اواخر قرن ششم میلادی بودکه […]

قسمت چهاردهم

از ویژگی های قرون وسطا ، قداست داشتن خیلی از اشیاء و مفاهیم بود. یکی از افرادی که در همان قرون اولیه ی وسطا سعی بلیغ نمود تا دنیای مسیحی و پیروان آن را از خردورزی و اندیشه پروری دور نماید، گرگوریوس بود. او روحانی اعظم کلیسا در اواخر قرن ششم میلادی بودکه به مقام پاپی نیز رسید. وی نه یک فیلسوف و نه یک عالم الهی مانند قدیس آگوستینوس بود، و نه استادی در سبک نگارش مانند هیرونوموس؛ لکن نوشته های وی چنان قطعی و سطحی بود که به راحتی توانایی جذب افکار توده ی مردم را داشت، چرا که بیشتر مردمان چندان حوصله ی اندیشیدن ندارند. بیشتر مردم تمایل دارند سخنان یقینی بشنوند تا کمتر دچار شک شوند. کتاب های دینی عامه پسندی که گرگوریوس به نگارش در آورد، برای مردم ساده لوح و کم سواد حکم حقیقت را پیدا نمود. گرگوریوس چندین اثر دراین حوزه از خود به جا گذاشت که از آن جمله می توان به: مقاولات، هشتصدنامه، ماگنامورالیا و… اشاره نمود.در خلال این آثار، شگفت انگیزترین داستانهای الهامات غیبی، پیشگویی ها، و معجزات قدیسان به عنوان تاریخ ذکر شده بود. با خواندن این کتاب ها خواننده در می یافت که چگونه صخره های عظیم به برکت دعا و نیایش حرکت می کردند، چگونه قدیسی می توانست خودش را نامرئی سازد، چه سان آدمی با تمسک جستن به آرامگاههای قدیسان و دخیل بسته شدن در آن از بیماری ها و مشکلات رهایی یابد، چطور با اشاره ی صلیب، زهرها بی اثر می شد، آذوقه به چه ترتیب به طرزی معجزه آسا فراهم و فراوان می گردید، بیمار چگونه شفا می یافت و مرده چگونه از نو جان می گرفت. در خلال تمام این گفتگوها ، رازها و نیایش ها قدرت اشیاء مقدس و متبرک که از اولیای دین، قدیسان و حواریون بجا مانده بود نمایان می شد؛ اما هیچ چیز از حماسه ی آن روز که مسیح را به صلیب کشیدند و شلاق هایی که بر تن او زدند، تاج خاری که برسرش نهادند، میخ هایی که بر دست و پای او کوبیدند؛ برای تسخیر افکار مردمان توسط دستگاه کلیسا کارآمدتر نبود، همچنین از زنجیرهایی که تصور می رفت دست و پای پولس و پطرس؛ دو حواری بزرگ مسیح را با آنها بسته بودند شگفت انگیزتر نبود گرگوریوس معجزه ی تسخیر کردن مردم و حیرت افکنی در میان آنان را با این داستان ها خوب می دانست. او با احترام فراوان، زنجیرهای بکار رفته در تنبیه حواریون را عزیز می شمرد و براده هایی از آنها را به عنوان تحفه و شفابخشی نزد دوستان و کلیساهای بزرگ می فرستاد. در یک مورد، مقداری از آن را برای یکی از پیروانش که مبتلا به چشم درد بود فرستاد و خطاب به وی نوشت: “بگذار قدری از این براده ها را پیوسته در چشمت کشند، زیرا از همین تحفه معجزات بسیاری به وقوع پیوسته است. گرگوریوس حتی به نشیمن گاههایی که مدعی بود مسیح یا یکی از حواریون برآن نشسته ، یا در سفری از آن محل عبور نموده بود، برای تسخیر اذهان ؛ دستور ساخت یادبودهایی بر آن محل ها صادر کرد. مسیحیت دیگر نه بعنوان روح رهایی انسان از استبداد و استثمار؛ بلکه خود تبلور عینی استحمار شده بود. مسیحیت تبدیل به یک دین حکومتی برای توجیه انحصار طلبی ، ثروت اندوزی و رانت خواری مقامات کلیسا و روحانیت وابسته به مقام پاپ شده بود. مسیحیت پاپی، عقل توده ها را با قلم آن مقام منیع! در چنگ خود گرفته بود و فرصت هر گونه اندیشیدن و تفکر را از مردم سلب نموده بود.گرگوریوس هر خط و آیه از کتاب مقدس را به عنوان تاریخ واقعی قبول می کند، اما در عین حال در هر جمله به دنبال رمزی یا تمثیلی است. دین در نظر او سرچشمه ی همه ی علوم و پیش بینی کننده ی همه ی حوادث عالم است ، و خارج از متن کتاب مقدس علم واندیشه ای نمی تواند تصور شود. آنچنانکه ادیان در متون مقدس خود، همت را بر کلی گویی نهاده اند؛از این کلی گویی ها هر حادثه ای را می توان تعبیر و تفسیر نمود. هر خط و جمله از کتاب مقدس را می توان با یک حادثه یا رویدادی منطبق ساخت و آن نتیجه ای را که مقامات دستگاه دینی دوست دارند استنتاج نمود. پاپ گرگوریوس معتقد بود باید همه ی علوم دینی شوند و از کانال دین به مردم همه چیز آموخته شود. وی اعتقاد راسخ داشت هیچ کس نباید با خواندن آثار کلاسیک یونان و روم باستان وقت خود را ضایع و اخلاق خود را فاسد کند. او کتاب مقدس را چنان پیچیده می دانست که باید اذهان کار آزموده ی مورد تایید پاپ و دستگاه کلیسا آن را تفسیر نمایند. پاپ و کلیه ی مبلغان دستگاه او ، خود را پاسدار نظام مقدس دینی می دانستند ، به همین سبب تنها مرجعی که می توانست کتاب مقدس را به طرز صحیحی تفسیر و تاویل نماید ، آنان بودند. اگر فرد یا گروهی به خود اجازه می داد بدون رخصت کلیسا و مقام پاپ دست به این اقدام زند با شدیدترین شکل ممکن با آنان برخورد می شد و چه راهی بهتر از تکفیر شدن، ضد پاپ خوانده شدن و ….

منابع :     تاریخ تمدن – عصر ایمان – ویل دورانت

تاریخ تمدن – هنری لوکاس

تاریخ جهانی – دولاندلن

تنظیم : جوادحسینی کارشناس ارشد تاریخ و مدرس دانشگاه

Javadhoseini2009@gmail.com