آقازاده اي که گويا مصونيت آهنين دارد؟!
آقازاده اي که گويا مصونيت آهنين دارد؟!

آقازاده اي که گويا مصونيت آهنين دارد؟!   بيش از يک سال پيش خيام نامه خبري کوتاه اما مهم را در ستون « در خبرها نيامده بود که :» چاپ کرد که حکايت از سوء استفاده هاي متعدد « يک آقازاده» از جايگاه رفيع«آقازادگي» داشت. ايشان و شرکا با تاسيس دفتري در خيابان دارايي و […]

آقازاده اي که گويا مصونيت آهنين دارد؟!

 

بيش از يک سال پيش خيام نامه خبري کوتاه اما مهم را در ستون « در خبرها نيامده بود که :» چاپ کرد که حکايت از سوء استفاده هاي متعدد « يک آقازاده» از جايگاه رفيع«آقازادگي» داشت. ايشان و شرکا با تاسيس دفتري در خيابان دارايي و نيز «سوء استفاده» از موقعيت «پدر» و مراجعه ي مردم «مظلوم»،«گرفتار»،«ناآ گاه»؛ به ايشان براي حل مشکلات و برآورده شدن حاجات از جمله
« استخدام، دريافت وام، مشکلات قضايي ،اخذ امتياز،صدور مدرک تحصيلي، قبولي در دانشگاه و …»؛ با دريافت مبالغي ناچيز از «سي ميليون تا يکصد ميليون ريال»!! قصد خدمتگزاري، مهرورزي و کارگشايي!! به سبک آن مردِ «نامحمود» اما مقبولِ «جناب پدر»؛ به مردم « شمال و جنوب ايران!» را داشت.

انتشار اين خبر واکنش سريع «آقازاده: س و شرکا» را به دنبال داشت و از جمله مبادرت به جمع آوري فله اي«خيام نامه» نمودند.از طرف ديگر برخي از«مردمِ مال از کف داده»که با «فروش اسباب، اثاثيه و جهيزيه»خوابِ اشتغال و رفع مشکل؛را هم نديدند! با مراجعه ي به خيام نامه و يا تماس تلفني از«ظلم بر خود کرده» گفتند و نوشتند. ما هم سعي کرديم سنگ صبور باشيم و آگر دست مان به مسئولِ «پاسخگويي»رسيد«بيان کننده ي درد» باشيم که البته بيشتر با ابراز«تاسف»،جمله ي«شکايت کنند» و يا«در بسته» مواجه شديم. مردمان خسته و نا اميد از پي گيري قانوني«قصدِ تجمع بر دکان پدر» را داشتند که ناگاه خبر از غيب رسيد که«اقدام عليه امنيت شهر»ممنوع! و مردمان نااميدتر به اميد فرداها!غرو لند کنان به کنجي خزيدند.

با گذشتِ ماه ها اما خبرهاي جديدي رسيد که«آقا و اعوان»دست به دستِ يکديگر داده تا بخشي از مطالباتِ فقط«مردمِ شريف نيشابور» را پرداخت نمايند؛ البته در همين زمان «طوطيانِ شکر شکن»خبر آوردند که مال باخته اي ديگر؛ چکِ برگشت شده ي«آقازاده،س» بدست؛ با رقمِ ناقابل«پانصد ميليون ريال»؛ يقه ايشان را محکم چسبيده و«مال خويش» مي طلبد. گويا او جزء معدود کساني است که در اين بده بستان؛ سندي «محکم» و «محکمه» پسند از «قهرمانِ پوشالي»قصه ي ما بدست دارد.

«همشهري اميدوار ما» با توصيه ي دوستان؛ چک برگشتي بدست،پناه به دستگاه «قضا» برده تا مال خويش بستاند. مسئولان محترم هم در قدم اول دستور«پي گيري» دادند اما در ادامه ي کار گويا «پرونده» دچار افت و خيز شده و پس از گذشت چند ماه، هنوز در همان«مراحل ابتدايي» باقي مانده است تا آن جا که گويا وکيل پرونده از «معطل شدن» پرونده «شکايت» به «مقامات»برده است. حال به عنوان يک شهروند جسارتا دو تا سوال از محضر مسئولان محترم دارم:

1-اگر يک شهروند عادي مرتکب تخلفاتي همچون «اين آقازاده» مي شدند و از افراد مختلف «کلاه برداري» مي کرد انصافا برخورد شما چگونه بود؟

2- ايا اگر چک «پانصد ميليون ريالي» شهروندي عادي برگشت مي شد روند رسيدگي قضايي به آن اين قدر طولاني مي شد؟و از اين مصونيت برخوردار بود؟

رضا مهرداد