بازخواني جنبش صنفي معلمان در سال 1340
بازخواني جنبش صنفي معلمان در سال 1340

به بهانه 12 ارديبهشت ؛ روز معلم بازخواني جنبش صنفي معلمان در سال 1340 «معلم اند، نه اخلال گر» از اولين اعتراضات وسيع و تاثيرگذار معلمان ايران كه براي مطالبات صنفي و احقاق حقوق خود به خيابان‌ها آمدند، بيش از نيم قرن مي‌گذرد.در بهمن سال 1339 تشكل صنفي آن روز معلمان يعني «كلوپ مهرگان» به […]

به بهانه 12 ارديبهشت ؛ روز معلم

بازخواني جنبش صنفي معلمان در سال 1340

«معلم اند، نه اخلال گر»

از اولين اعتراضات وسيع و تاثيرگذار معلمان ايران كه براي مطالبات صنفي و احقاق حقوق خود به خيابان‌ها آمدند، بيش از نيم قرن مي‌گذرد.در بهمن سال 1339 تشكل صنفي آن روز معلمان يعني «كلوپ مهرگان» به رياست آقاي درخشش بيانيه‌اي صادر و در آن خواهان افزايش حقوق آموزگاران شد. در پي اين بيانيه آموزگاران سراسر كشور با جمع‌آوري طومارهايي به پشتيباني از اين بيانيه پرداختند. در مقاله اي که در اسفند 39 در روزنامه ي کيهان به چاپ رسيده چنين نوشته شده بود:

« معلمين مي گويند حقوق يک دبير سابقه دار ليسانسه کم تر از حقوق يک مستخدم جزء در سازمان برنامه يا شرکت ملي نفت است و ما خودمان مکرر نوشتيم که حقوق يک معلم کم تر از حقوق يک راننده دولتي و به مراتب کم تر از يک راننده ي تاکسي است.»

« … يک ليسانسه در وزارت فرهنگ ماهي 400 تومان مي گيرد ولي ليسانسه ديگر با همان تحصيلات و پايه معلومات در يک سازمان دولتي ديگر 2500 تومان دريافت مي کند…»هستند کساني که «… بعد از 8 سال خدمت 273 تومان حقوق مي گيرند. در حالي که در همين زمان پرتقال دانه اي سه ونيم تا 12ريال، موز دانه اي 4 تا هفت و نيم ريال، گندم کيلويي 205 تا 220 ريال، شکر روسي هر کيلو 20 ريال، قند کله ورامين 21 ريال. …

در کيهان23 اسفند 39 درخبري چنين آمده است:» بنا به تصويب هيات دولت حقوق معلمين ترميم شد. حقوق کليه ي معلميني که کم تر از 600 تومان مي گيرند به 600 تومان مي رسد. «محل تامين بخشي از اين اضافه حقوق معلمين به نوشته کيهان 25 اسفند39 اين گونه انتخاب شد:

« از سال آينده دبيرستان هاي دولتي شهريه مي گيرند. کليه ي دبستان ها به شهرداري ها واگذار مي شود و هزينه آن را شهرداري هاي هر محل تامين خواهند کرد.»

ونيزدرکيهان 27 اسفند 39 آمده بود:«درسال آينده از دانش آموزان 100 تا400 ريال شهريه گرفته مي شود.»

در روزهاي آغازين ارديبهشت ماه، طومارهاي معلمين در حمايت از طرح باشگاه مهرگان بيش تر و بيش تر شد. و در پي بي‌توجهي دولت وقت به اين اعتراضات، آموزگاران تهران دست به اعتصاب زده و در مقابل مجلس گرد آمدند. روز 12 ارديبهشت با اعلام اعتصاب، کليه ي مدارس تهران تعطيل شد. معلمان از اوايل صبح دسته دسته به ميدان بهارستان آمده و جلوي مجلس جمع شدند.جمعيت هر لحظه افزوده مي شد. بنا بر گفته‌ها تجمع حدود چهار هزار معلم در تهران آن روز در مقايسه با ميزان جمعيت معلمان آن روز كاري بزرگ و تشكيلاتي بوده است و اين نشان از نفوذ و تاثيرگذاري باشگاه مهرگان بر معلمان و مسئول آن يعني محمد درخشش داشته است.

روزنامه اطلاعات حوادث روز12ارديبهشت را اين گونه گزارش کرده است:

«ساعت 5/8 معلمين به ميدان بهارستان رسيدند و چون جلوي خيابان اکباتان قبلا توسط ماموران انتظامي بسته شد، در خيابان شاه آباد و اول بهارستان بر روي زمين نشستند. ماموران از ماشين آب پاش براي متفرق کردن استفاده کردند. معلمان علي رغم اين که خيس شده بودند از جاي خود بلند نمي شدند. … پس از مدتي اولين برخورد صورت گرفت. عده اي به طرف ماشين ها رفتند تا سر لوله هاي آب را به سمت ديگر بازگردانند….»

«…قرار بود که هيأتي از معلمان با رئيس مجلس ملاقات کنند. اما سير حوادث به گونه ديگري رقم خورد.معلمان فرياد مي زدند و شعار مي دادند. مأموران پليس تير هوايي شليک مي کردند و با باتوم معلمان را مي زدند. صداي تيراندازي و شعارهاي معلمان در صحن علني مجلس شنيده مي شد. مجلس در حال بررسي لايحه اشل حقوق معلمان بود که يکي از نمايندگان مخالف از جاي خود برخاست و خطاب به رئيس مجلس گفت: در بيرون معلمان را مي کشند و ما اينجا لايحه حقوق معلمان را بررسي مي کنيم. جلسه متشنج شد…»

پس از مدتي، معلمان با پيکر خونين سه معلم روبرو شدند. دو نفر توسط چاقو زخمي شده بودند و يک نفر از ناحيه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .سرگرد شهرستاني، رييس کلانتري با اسلحه ي کمري خود به سر دکتر خانعلي شليک کرده بود. پيکر دکتر خانعلي بر روي دست معلمان با شعار« کشتند يک معلم را» به بيمارستان بازرگانان منتقل شد. و متاسفانه اقدامات پزشکان موثر واقع نشد و دکتر خانعلي فوت نمود. موج اعتراضات و انزجار از اين حادثه سراسر کشور را فرا گرفت. مدارس تعطيل شد. تشييع جنازه باشکوهي براي وي برگزار شد.

«…. روز چهارشنبه 13 ارديبهشت، هزاران معلم در خيابان اسکندري تجمع کردند. تابوت معلم شهيد بر دوش معلمان از مسير خيابان شاه (جمهوري) به سمت ميدان بهارستان توسط هزاران معلم و دانشجو و قشرهاي ديگر مردم تشييع شد. معلمان اشک مي ريختند و با فرياد بلند خواستار استعفاي شريف امامي و محاکمه قاتل معلم دانشمند بودند. گزارش اين راه پيمايي و اعتصاب نامحدود معلمان در مطبوعات منعکس شد. مردم به هيجان آمدند، احزاب سياسي، گروه هاي صنفي و سنديکاهاي کارگري با صدور اطلاعيه حمايت خود را از معلمان اعلام کردند. خواسته هاي معلمان ديگر تنها اضافه حقوق نبود. آنان خواستار برکناري دولت، تعقيب قاتل دکتر خانعلي، وعذرخواهي از معلمان بودند.

در کيهان 14 ارديبهشت در مقاله اي با عنوان
« معلمند نه اخلال گر» چنين آمده است:

« در مملکتي که روغن يک من 60 تومان، گوشت سي يا سي و سه تومان است، چگونه يک عايله مي تواند با ماهي 200 تومان زندگي کند. آن هم خانواده اي که فهم دارد. شعور دارد و وضع ديگران را مي بيند…»

در ادامه در خصوص تفاوت حقوق معلمان با مديران رده بالا چنين نوشت:

«… با اين همه تبعيض البته صدا درمي آيد، اعتصاب مي شود، بچه هاي مردم در خيابان ها ولو مي شوند. امتحانات متوقف مي شود..طبقه اي که روح ملت و مملکت در دست اوست بايد راضي شود. بايد محترم باشد و بيش از همه بايد خون او محترم باشد. کساني که روي مغز معلم تير خالي کرده بايد پيدا شود…مامور دولت بايد بين طبقه ي معلم و دزد و راهزن فرق بگذارد…»

تظاهرات معلمان و کشته شدن دکتر خانعلي فضاي سياسي ايران را از رکود خارج کرد. شاه که بار ديگر پايه هاي تخت خود را لرزان مي ديد، دست به دامن علي اميني ؛ اشرف زاده قجر؛ و سياست مدار كهنه كار واستخوان دار شد که شخصيتي اصلاح طلب و در عين حال ضدکمونيست بود.

روز 15 ارديبهشت ماه 40، شريف امامي نخست وزير در حالي که برخي نمايندگان مجلس در صدد استيضاح او بودند به حالت قهر مجلس را ترک کرد و بعد از ظهر همان روز استعفانامه ي خود را به دربار فرستاد. شاه با استعفاي او موافقت کرد و فرداي آن روز علي اميني را مأمور تشکيل کابينه کرد.

در اجتماع بزرگ معلمان در 18 ارديبهشت ماه، معلمان با صدور قطعنامه اي روز 12 ارديبهشت ماه را به يادبود اعتصاب موفقيت آميز معلمان و شهادت معلم دانش مند مرحوم دکتر خانعلي روز معلم اعلام کردند و مقرر شد که در اين روز همه ساله کليه ي مدارس و مؤسسات فرهنگي در سراسر کشور تعطيل شوند و مراسم خاصي توسط معلمان اجرا شود. باشگاه مهرگان از چنان اعتباري برخوردار شد که علي اميني روز 19 ارديبهشت در جمع معلمان اعتصابي حاضر شد و خواستار پايان اعتصاب شد.

علي اميني به دل جويي از معلمان پرداخت، سرگرد ناصر شهرستاني از کار برکنار و پرونده او را براي رسيدگي به دادگاه فرستاد و باب گفت وگو با باشگاه مهرگان گشوده شد. محمد درخشش پذيرش هر پيشنهادي را موکل به طرح و تصويب در مجمع عمومي معلمان کرد. مجمع عمومي معلمان، هزاران معلمي بودند که هر روز در باشگاه و بيرون باشگاه اجتماع مي کردند. روز 19 ارديبهشت براي معلمان روزي فراموش نشدني بود.معلمان يک صدا با پيشنهاد نخست وزير مخالفت کردند و خواستار تصويب طرح باشگاه مهرگان براي ترميم حقوق معلمان شدند و اعلام کردند که هيچ کس را به جز محمد درخشش به عنوان وزير فرهنگ قبول نمي کنند. اميني چاره اي جز قبول پيشنهادهاي معلمان نداشت. به اين ترتيب روز بعد جدول حقوقي جديد معلمان به تصويب هيأت دولت رسيد .

کيهان پس ازآن چنين نوشت:

« حقوق معلمين برابر حقوق مهندسين شد. به احتمال زياد اعتصاب معلمين پايان مي يابد و مدارس تا هفته ي آينده باز مي شود. »

حداقل حقوق کمک آموزگاران و آموزگاران 500 و دبيران 600 تومان و حداکثر حقوق از 1050 تومان تا 2220 تومان براي دبيران اعلام شد. و روز 23 ارديبهشت معلمان به اعتصاب طولاني خود پايان دادند.معلمان در اطلاعيه اي پايان اعتصاب خود را اعلام کردند:

«همکاران گرامي، دبيران، آموزگاران و فرهنگيان ايران ،شما در مبارزه ي خود براي تامين حقوق صنفي خود پيروز شديد. اکنون نوبت کار و کوشش صميمانه در راه سعادت دانش آموزان فرا رسيده است…»

اطلاعات 23 ارديبهشت اولين روز آغاز به کار مدارس را چنين توصيف کرد:

« معلم و شاگرد در آغوش هم اشک ريختند. خانم ها با لباس سياه و آقايان با کراوات سياه سرکلاس ها حاضر شدند. درتمام مدارس به احترام شهادت دکتر خانعلي يک دقيقه سکوت شد. امروز شاگردان معلمين خود را گل باران کردند. … امروز کليه معلمين در کلاس ها براي شاگردان خود اعلام کردند که حاضرند يک يا دو ساعت بعدا از ظهر اضافه بر وقت تدريس کنند تا جبران اين مدت که تعطيل بوده است بشود.»

در 26 ارديبهشت1340 باپا فشاري معلمان، محمددرخشش،رئيس کلوپ مهرگان، وزير فرهنگ شد.ودر28 ارديبهشت: نام دبيرستان جامي به نام دبيرستان دکتر خانعلي تغيير کرد.وبدين سان معلمين در54 سال قبل در سايه اتحاد وهمدلي واعتماد به تشکيلات منسجم صنفي واصرار برمطالبات به حق خودتوانستند نخست وزيري را که مانع برآورده نشدن خواسته هايشان بود وادار به استعفا نموده و نيز وزيرفرهنگ را از بين اعضاي انجمن صنفي خود انتخاب نمايند.

… وامروزتجربه دبرور فرارويمان قرار دارد .بکوشيم تا از تجارب گذشته بهترين را انتحاب نماييم.

(تنظيم مقاله: نعمت اله صادقي با استفاده از : مقاله روز معلم چگونه روز معلم شد؟ نوشته : هاله صفرزاده،،سايت آفتاب ونيز رک : روزنامه ها ي کيهان واطلاعات 12 تا28 ارديبهشت 1340ونگاهي به ادوار مجاس قانونگذاري،نگارش يونس مرواريد ص 681، الي 691)