دلواپس مذاکرات يا کرسي هاي مجلس
دلواپس مذاکرات يا کرسي هاي مجلس

نقدي بر رفتار منتقدان تفام نامه لوزان دلواپس مذاکرات يا کرسي هاي مجلس ؟ نوروز 94 روزهاي خاطره انگيزي براي ايرانيان بود. تاريخ اين کشور کمتر برهه زماني را به ياد دارد که مردم تا اين اندازه درگير و پيگير يک مساله کلان باشند تا آنجا که بحث مهم بسياري از ديد و بازديدهاي نوروزي […]

نقدي بر رفتار منتقدان تفام نامه لوزان

دلواپس مذاکرات يا کرسي هاي مجلس ؟

نوروز 94 روزهاي خاطره انگيزي براي ايرانيان بود. تاريخ اين کشور کمتر برهه زماني را به ياد دارد که مردم تا اين اندازه درگير و پيگير يک مساله کلان باشند تا آنجا که بحث مهم بسياري از ديد و بازديدهاي نوروزي به جاي تعارفات معمول، متوجه مذاکرات هسته اي و اخبار و تحليل هاي مرتبط با آن بود تا سر انجام در شامگاه 13 فروردين ، صدا و سيما و تلويزيون هاي بين المللي خبر از انتشار «بيانيه اي مطبوعاتي» مشترک ايران و طرف هاي مذاکره دادند و قرائت متن مشترک که چهارچوب مذاکرات براي رسيدن به توافق نهايي را تعيين مي کرد را به صورت مستقيم مخابره کردند.به زعم بسياري از کارشناسان سياسي دنيا ، تفاهم لوزان گامي اساسي و سرنوشت ساز در راستاي حل مناقشه اي است که براي حدود يک دهه به بزرگترين چالش ايران در تقابل با قدرت هاي جهاني تبديل شده بود .

اما همانطور که پيش بيني مي شد از همان ثانيه هاي اول ، موضع گيري هاي شديد عليه تفاهم لوزان آغاز شد. تا آنجا که در خلال ويژه برنامه شبکه خبر براي پوشش کنفرانس خبري ، مهمان برنامه ، عابديني ،همان مجري برنامه هاي انتخاباتي صدا و سيما در سال 92 که در مصاحبه تلويزيوني با روحاني توسط رييس جمهور منتخب شديدا به دروغ گويي درباره برنامه هسته اي متهم شد، درقالب يک کارشناس سياسي عنوان کرد که متن قرائت شده توسط خانم موگريني ،به عنوان نماينده 1+5و متني که ظريف خواند متفاوت است!!! اين موضع گيري دهشتناک و بي اساس ،موضع مخالفان دولت را کاملا آشکار کرد و نشان از قصد جدي آنها براي ضربه زدن و عقيم گذاشتن سياست خارجه و تفاهم لوزان مي داد.

سخنراني هاي بي شمار ، برنامه هاي تلويزيوني متعدد و تجمعات و ميتينگ هاي بسياري توسط مخالفان به خصوص جبهه پايداري و به اصطلاح «دلواپسان « تدارک ديده شد و مرتبا اعلام مي شد که تفاهم لوزان شکست و عقب نشيني محض بوده است و در اين مسير حتي از مايه گذاشتن از پدر دانشمند شهيد هسته اي ، احمدي روشن، براي مخالفت با برنامه هسته اي هم دريغ نکردند تا اين طور جلوه دهند که ما در ازاي محدود کردن برنامه هسته اي ، چيزي به دست نياورده ايم و واويلا راه انداختند که دست آوردهاي هسته اي بر باد رفته و کل مملکت را به ثمن بخس بخشيده ايم و ترکمانچاي ديگري رقم خورده است.

جدا از اينکه نگراني هاي آنها ، آن هم قبل از انعقاد توافق نهايي، تا چه اندازه به جا و منطقي است ، بايد به اين نکته اشاره کرد که نحوه ورود آنهابه نقد تفاهم نامه لوزان ، باعث شده است تا يک مساله مهم و کلان کشور به بحثي روزمره و در بطن جامعه تبديل شودو مردم خود را محق به اظهار نظر درباره اين مساله حياتي که به صورت مستقيم با کيفيت زندگي آنها گره خورده است، بدانند. «حق مسلمي» که لااقل در سال هاي اخير به خاطر «مگو» جلوه دادن مسايل کلان کشور و نامحرم پنداشتن مردم ، مورد غفلت واقع شده بود.

شايد منتقدين امروز مذاکرات ، نمي دانند که اگر قرار است بر اساس يک حق بديهي که از انرژي هسته اي هم مسلم تر است ، مردم را در جريان مسايل اساسي کشور بگذاريم و نظر آنها را جويا شويم ، نمي توان مردم را از نقد عملکرد دولت گذشته در زمينه پرونده هسته اي نهي کرد .

بي شک دلواپسان مذاکرات اگر بخواهند به ياد مي آورند که تا همين چند سال قبل نقد سياست هاي دولت در پرونده هسته اي تابو به شمار مي رفت و کسي نمي توانست آزادانه از دولت سوال کند که چرا براي به دست آوردن انرژي هسته اي به هر عمليات انتحاري دست زده است ؟ يا به راحتي امروز نمي توانستند جوياي اين علت شوند که چرا قطعنامه هارا ،به عنوان يک سند بين المللي، کاغذ پاره مي ناميدند ولي امروز بر ريزترين جملات يک متن غير حقوقي(بيانيه يا تفاهم لوزان) انگشتمي گذارند ؟

چطور در برهه اي از زمان کشور را آماج تحريم هاي بي رحمانه قرار دادند و امروز با فشار بر بر تيم مذاکره کننده خواهان رفع آني تحريم ها هستند ؟ چگونه بود که بيشترين امتيازي که مي شد از طرف مقابل گرفت تعيين محل بعدي مذاکرات بود و امروز از عقب نشيني از اهداف کشور سخن مي گويند ؟ يا چرا و چگونه قرار بود جناب جليلي و دوستان ايشان در تيم مذاکره کننده ، بدون هيچ تضميني 1200 کيلوگرم سوخت غني شده را به ترکيه بدهند و يک سال بعد سوخت رآکتور تحويل بگيرند ؟

با کمترين ميزان ترديدي مي توان دريافت که دلواپسي اين اقليت نهايتا 4 ميليوني، نه پرونده هسته اي و آينده کشور که بقاي خودشان است ، چرا که در صورت حل و فصل مناقشه هسته اي ، در انتخابات پيش رو چيزي براي ارائه نخواهند داشت.

لذا مرجع دلواپسي براي مسايل کلان کشور، نه دغدغه هاي غوغاسالارانه اين دوستان که مراجعه و توجه به آراي مردم است. آن کسي که بايد نگران عواقب مذاکرات هسته اي باشند مردم هستند نه آنهايي که نان و نام و بقاي شان در دشمن تراشي و ايجاد تنش بين ايران و قدرت هاي جهاني است.

هر چند که مردم در انتخابات 24 خرداد 92 و شادي پس از اعلام «تفاهم لوزان» حمايت خود را از سياست هاي جاري اعلام کرده اند اما در صورت نياز مي توان بر اساس ساز و کارهاي قانوني در قالب «رفراندوم» به آراي عمومي مراجعه نمود.

نوشته شده توسط : پیمان صادقی