ناگفته هاي زرندي از پشت پرده برکناري
ناگفته هاي زرندي از پشت پرده برکناري

گفت و گوي صريح و بي پرده خيام نامه با شهردار برکنارشده نيشابور: ناگفته هاي زرندي از پشت پرده برکناري يک جريان سياسي که حياتش را در نيشابور رو به پايان مي بيند، از طريق پادوهايش در شورا به دنبال به دست گرفتن شهرداري تا انتخابات مجلس است احسان اسحاقی محمدحسن زرندي، که حالا بايد […]

گفت و گوي صريح و بي پرده خيام نامه با شهردار برکنارشده نيشابور:

ناگفته هاي زرندي از پشت پرده برکناري

يک جريان سياسي که حياتش را در نيشابور رو به پايان مي بيند، از طريق پادوهايش در شورا به دنبال به دست گرفتن شهرداري تا انتخابات مجلس است

احسان اسحاقی

محمدحسن زرندي، که حالا بايد او را شهردار سابق بخوانيم، هفته گذشته در پي ماه ها کشمکش ميان او و اعضاي شوراي شهر در اولين جلسه شورا در سال جديد، که به صورت غيرعلني برپاشد، از کار برکنار شد تا حبيب اله بتويي، برادر حجت اله شريعتمداري عضو شورا، به عنوان سرپرست در اتاق او مستقر شود. زرندي حرف هاي زيادي درباره حاشيه هاي عزل خود و مسايل پشت پرده اي که منجر به اين عزل شد، دارد. واکنش هاي شهروندان و سوالاتي که در اذهان عمومي درباره چرايي و چگونگي اين تصميم ناگهاني شوراي شهر، ايجاد شده، ما را بر آن داشت تا پاسخ اين سوالات را از زبان خودش بشنويم. شهردار سابق که حالا ملاحظات دوران مسئوليت را ندارد، صريح تر از قبل، پاسخگوي سوالات «خيام نامه» بود.مشروح گفت و گوي ما را با محمدحسن زرندي بخوانيد.

* آقاي زرندي، فکر مي کرديد در اولين جلسه شورا در سال جديد برکنار شويد؟ قبلا علامت يا هشداري درباره دستور کار اولين جلسه شورا دريافت نکرده بوديد؟

اصلا ! پيش بيني نمي کردم. هيچ سيگنالي به من نرسيده بود. در روزهاي پاياني سال به دوستان در شورا و فرمانداري گفته بودم که بعد از شروع سال جديد چون بازنشستگي ام قطعي است، آماده ام که اگر آقايان در مورد جايگزين من به نتيجه رسيده اند، کنار بروم. نظر دوستان فرمانداري اين بود که تا پس از برگزاري روزهاي ملي عطار و خيام بمانم تا کارها پيش برود. اين بود که حتي برنامه ي سه ماهه اي هم تنظيم کرده بودم و براي تقاطع غير هم سطح جاده ي باغرود، قرار بود سه روز در هفته در محل کارگاه مستقر شوم تا کارها زودتر پيش رود. اين را هم بگويم که صبح سه شنبه اي که جلسه غير علني شورا در عصر همان روز برگزار شد، چهار نفر از اعضاي شورا مي روند خدمت آقاي مظفري، فرماندار، و از ايشان نظر مي خواهند. گويا آقاي مظفري به آنها مي گويد در تصميم شورا دخالت نمي کنم ولي اگر تصميم خودتان را گرفته ايد، بگذاريد شهردار کارش را بکند و بعد از آن که به يک گزينه ي مطلوب رسيديد، استعفاي ايشان را همزمان با انتصاب شهردار جديد، اعلام کنيد. تا جابه جايي همزمان باشد، به اين صورت هم شهر معطل نمي شود و هم دوران برزخ «سرپرستي»، که کارها از روال خارج مي شود و به مشکل خواهيم خورد، به وجود نمي آيد. روزي که من به شورا رفتم قرار بود گزارش سفر وزير کشور را به شورا بدهم. اما اعلام کردند که مي خواهيم جلسه را غيرعلني کنيم. فهميدم که تصميم خودشان را گرفته اند، لذا با غيرعلني کردن جلسه مخالفت کردم ، اما آنها گفتند که مي خواهيم حرف هاي «محرمانه»! بزنيم. البته باز هم فکر مي کردم که با توجه به صحبت هايي که صبح همان روز سه شنبه با آنها شده، قضيه را مديريت خواهند کرد. گفتم اجازه بدهيد گزارش سفر وزير را بدهم که اعلام کردند اين موضوع براي ما اهميتي ندارد.در نهايت آقاي هوشمند گفت: زودتر برو! مي خواهيم حرف محرمانه بزنيم.

*با وجود اينکه به نظر مي رسد در طول دوران مديريت تان به برخي اعضاي شورا براي ورود به مباحث داخلي شهرداري ميدان داديد ، اما چه شد که با آنها هم به تفاهم نرسيديد و نهايتا حتي اين دسته از اعضا هم راي به برکناري شما دادند؟

من به آنها احترام مي گذاشتم . به اصطلاح رايج مرام مي گذاشتم و تصورم اين بود که انتظارشان محدود است و به اين شکل شايد جلو مختل شدن امور در شهرداري گرفته شود. اما واقعا انتظارات برخي افراد در شورا حالت زياده خواهانه پيدا کرده بود و بيش از اين براي من امکان همراهي با اين خواسته ها وجود نداشت.

* نمي خواهيد مصداقي تر به اين زياده خواهي ها ، به صورت شفاف اشاره کنيد؟

ببينيد، اين که يک عضو شورا براي برنامه و يا همايشي فاکتورهاي غيرشفاف و مستندات مبهم بياورد و مازاد بر اعتبار مصوب براي اين برنامه درخواست پرداخت داشته باشد، يا آن يکي دنبال استخدام پسرش در شهرداري باشد، يا براي يک پرونده بيش از يک ميليارد توماني دنبال تخفيف به اتاق من بيايد، يا مثلا فلان عضو شورا از طريق بستگان ش براي پيگيري پرونده تراکم و عوارض و ساير مبالغ متعلقه به ساخت و سازها از افراد مختلف وکالت بگيرد و در شهرداري دنبال کار اين ها راه بيافتد، يا احدي از اعضاي شورا در حاشيه طرح هاي توسعه معابر ملک بخرد و از من تقاضاي تسريع در پروژه هايي که خودش منتفع مي شود، را داشته باشد. من اين ها را مصداق زياده خواهي مي دانم و وقتي عمل نکنم آنها در شورا عليه من موضع مي گيرند. حتي يکي از اعضا براي پرداخت عوارض مازاد و جريمه ساخت و سازهايش، که پرداخت نکرده، با من اختلاف پيدا مي کند. به هر حال من نمي توانم کاري کنم که فردا نتوانم پاسخگو باشم. مردم از شهردار انتظار امانتداري دارند.

* از پروژه ها گفتيد، ماجراي پل غيرهمسطح باغرود به کجا رسيد؟ يک اختلاف جدي بين شما و شورا بود که گويا پروژه را به تعطيلي هم کشاند؟

تقاطع امام رضا(ع) وارد فاز اجرايي مرحله دوم شده و پيمانکار کارش را شروع کرده است. فاز اول پروژه برآورد تقريبي 7 تا 7 و نيم ميليارد توماني شده بود، اما نهايتا با 5.5 ميليارد جمع شد. ولي برخي اعضا دست گذاشتند روي پروژه و به مناقصه ايراد گرفتند. يک عضو غير بومي شورا خودش يک بار به من گفت که من اين پروژه را تعطيل مي کنم. گفتم که روند کار و مناقصه ي انجام شده هيچ موردي ندارد و شما نمي توانيد اين کار را بکنيد. قضيه را به شورا بردند و کار را مدتي، که البته بهترين فصل کار هم بود، متوقف کردند. يک مشاور (غيررسمي)، که همشهري اين آقا بود گرفته بودند و از او خط مي گرفتند. با دلايلي، که بعد هم از توي آن چيزي درنيامد، کار را متوقف کردند. ما هم مناقصه مجدد گذاشتيم که هيچ نکته ابهامي باقي نماند. الان هم پيمانکار کارش را شروع کرده، اما با اين شرايط مالي شهرداري و اعتبارات، خيلي کار سخت شده است. اين پروژه براي شهريور پارسال بايد به اتمام مي رسيد، اما حالا زمان خيلي زيادي مي برد.

* در کنار اعضايي که قصد استفاده از موقعيت برکناري شما براي تکميل نفوذ خود در شهرداري داشتند، برخي هم به عملکرد شما نقدهاي جدي داشتند، چه شد که توقع اين گروه دوم برآورده نشد؟

اين افراد خودشان هم در ميدان کساني بازي کردند که براي آينده شهر طراحي سياسي کرده اند. برخي اختلافات من با اين دسته از منتقدان اختلاف در سليقه اجرايي بود، اما آنها هم بايد مي پذيرفتند که بنده شهردار هستم و به جاي نظارت، دخالت نمي کردند. يکي از اعضاي شورا، که از نظر سلامت کاري به او اطمينان دارم، نگراني خود را از امتيازاتي که همکارانش از شهرداري مي گيرند، ابراز مي کرد و از من انتقاد مي کرد. ايشان حالا خودش قضاوت کند که با جرياني که پس از برکناري من در موضوع سرپرستي شهرداري پيش آمد، آيا توسط همان همکاران ش فريب نخورده است؟ من بارها به ايشان و يکي دو عضو ديگر شورا گفته ام که اين افراد که اکثريت را در شورا گرفته اند و حتي در برکناري هيات رييسه قبلي شورا، با طراحي و نقشه حساب شده آن هيات رييسه را دور زدند، دنبال منافع شخصي هستند و قابل اعتماد نيستند.

* دخالت هاي بيرون از شورا را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ فکر مي کنيد اين، به قول شما، طراحي ها در بيرون از شورا در بين افراد صاحب قدرت، عقبه دارد؟

در شورا برخي از اعضا، مثل خود من، اهل سياسي کاري نيستند. اينها اگر شّم سياسي داشتند، در زمين طراحي شده يک جريان سياسي خاص، که قصد دارد نفوذش را بر مسايل شهر حفظ کند، بازي نمي کردند. صريحا به شما بگويم که يک جريان سياسي خاص، که با شرايط حاکم شده بر کشور، به ويژه شرايط جديد نيشابور، موقعيت خودش را از دست رفته مي بيند و آن نفوذ سابق را در ادارات ندارد و نگران قضاوت و راي مردم است، قصد دارد از طريق نفوذ در شهرداري تجديد حيات کند تا انتخابات بعدي مجلس را از دست ندهد. هدف اصلي اين ها به دست گرفتن شهرداري و برخي ارکان آن مانند سازمان فرهنگي- ورزشي است. اين جريان هدف ش حفظ موقعيت براي انتخابات آينده مجلس است و اين طراحي ها را از طريق پادوهاي سياسي خودش در شورا پيش مي برد. بخش مهمي از بازي گرداني جريان هاي شورا را يک يا دو فرد خاص انجام مي دهند. البته مردم امروزه به درستي رصد مي کنند و کافي است به اطلاعات درست دسترسي داشته باشند. مردم تصميم درست را خواهند گرفت و اين بازي ها را خود شهروندان خنثي خواهند کرد.

* با اين شرايط فکر مي کنيد انتخاب شهردار بعدي چه سرنوشتي پيدا کند؟

البته اين آقايان، که گفتم طرح و نقشه کاملي داشتند و برايشان هم تامين منافع انتخاباتي اولويت دارد، حتي اگر دوران سرپرستي شهرداري و بلاتکليفي شهر طولاني شود. اما مطلع شدن مردم از شرايط و اطلاع رساني رسانه ها اين نقشه را تا حدي به هم ريخته است. يک موضوع هم اين است که با اين شرايط شورا، گزينه هاي قوي خودشان را ممکن است براي شهردار شدن نامزد نکنند. اگر هم گزينه اجرايي قوي اي بيايد، هم راي آوردن ش سخت است، هم اگر راي بياورد، بايد بتواند جلو رفتارهاي تند شورا تاب بياورد. افراد سياسي کار شورا، آدم هاي تندي هستند. البته با فشاري که افکار عمومي وارد کرده و در اين چند روز برخي بازخورها را شاهد بوده ايم، اميدوارم اعضاي شورا، مخصوصا آن ها که دنبال منافع فردي و گروهي نيستند، به جمع بندي درستي برسند.

* اگر بخواهيد مهم ترين اشتباه خودتان را در دوران شهرداري، که منجر به اين شرايط شد بگوييد، چه چيزي را عنوان مي کنيد؟

من آدم سياسي اي نبودم. صادقانه جلود آمدم، البته ضرر هم نکردم و اين را از لطف همشهريان در اين چند روزه فهميدم. شما اگر منصفانه کارهاي عمراني را قضاوت کنيد، مي بينيد که دوبرابر قبل کار شده است. شايد تعامل و همکاري که با بعضي هايشان داشتم تا جلو پيشرفت کار گرفته نشود، اشتباه بود. هرچند زماني که ديدم دارد حالت سو استفاده پيدا مي کند جلوشان ايستادم. من اهل باج دادن نيستم. يک مورد ديگر هم اين که شايد مي شد کار را مديريت کرد. من به آن دسته از اعضاي شورا که نقدهاي درستي به من داشتند و دنبال منافع خودشان هم نبودند، گفتم اگر بخواهم جلو اين ها را بگيرم بايد کمک کنيد و پاي کار باشيد. اما انسجام و هماهنگي بين آنها نبود و من تنها ماندم. اگر پنج نفر در شورا با هم و در مقابل زياده خواهي ها موضع يکسان مي داشتند و مي توانستيم با هم هماهنگ شويم ، اين اتفاق ها نمي افتاد.

* الان با همان سمت شهردار بازنشسته شده ايد؟

از دهم فروردين ماه بازنشستگي من بلا مانع است. الان پيگير هستم که کارهاي بازنشستگي ام را درست کنم.

* حرف ناگفته اي هم مانده؟

مطالب زيادي هست. سرخط هاي آن را به شما گفتم و هرگاه لازم باشد، حاضرم توضيحات بيش تري به افکار عمومي بدهم. نهايتا اميدوارم براي شهرمان و به خاطر مردم و فرزندان مان و اعتلا و عظمت نيشابور تصميم درستي گرفته شود. مردم هم هوشيارند و در موقع لازم از کانال هاي قانوني مثل انتخابات، اين هوشياري را نشان داده اند.