کتابي به لهجه ي ريواس هاي نيشابور
کتابي به لهجه ي ريواس هاي نيشابور

کتابي به لهجه ي ريواس هاي نيشابور درود! به کلبه ي کتاب خوش آمديد. اگرچه فروردين رو به پايان است اما کماکان سال 1394 را شادباش گفته و آرزومنديم در اين سال، بازار نيمه جان کتاب اندکي رونق بگيرد. خبرهاي خوبي از برگزاري نمايشگاه بين المللي کتاب تهران به گوش مي رسد که قرار است […]

کتابي به لهجه ي ريواس هاي نيشابور

درود! به کلبه ي کتاب خوش آمديد. اگرچه فروردين رو به پايان است اما کماکان سال 1394 را شادباش گفته و آرزومنديم در اين سال، بازار نيمه جان کتاب اندکي رونق بگيرد. خبرهاي خوبي از برگزاري نمايشگاه بين المللي کتاب تهران به گوش مي رسد که قرار است همچون هميشه در اوايل ارديبهشت برگزار شود. گويا برخي ناشرانِ قهر کرده و بعضي ناشرانِ قهر شده! قرار است امسال در نمايشگاه حاضر باشند و البته با دست پُر هم بيايند. از قرار معلوم، کتاب هاي زيادي را در پستوها پنهان کرده اند که در روزهاي نمايشگاه رو کنند! منتظريم ببينيم اوضاع چطور پيش مي رود. اما در کلبه ي خودمان اين هفته سه تا خبر داريم که دوتايش شعر است و يکي ديگر هم که نثر است از يک شاعر است! برويم ببينيم چه خبر است:

به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت

«به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت»، مجموعه اي است از شعرهاي خانم «نرگس کرخي» که در آخرين روزهاي اسفند 1393 منتشر شد. اين کتاب سه بخش دارد که شامل اشعار سپيد، غزل و سروده هايي با عنوان هاشور است. ويراستاري اشعار را آقاي بهروز ونداديان انجام داده و طراحي جلد کتاب هم به عهده ي خانم شکوفه شجاعيان بوده است. خانم نرگس کرخي را در حروف نگاري کتاب، فرزندانشان، سيدمحسن، نيکتاسادات و نيکنازسادات افخمي همراهي کرده اند. اين کتاب را نشر شادياخ نيشابور با همکاري کلبه کتاب کليدر در 176 صفحة قطع رقعي منتشر کرده است. با سليقه ي مولف، زمينه ي صفحات ابتدايي کتاب که غزل هاي ايشان را در بر مي گيرد به رنگ صورتيِ شکوفه هاي بهاري، شعرهاي سپيد همچون شکوفه هاي سپيد و صفحات پاياني کتاب که سروده هايي به عنوان هاشور آمده است به رنگ آبيِ آسمان و دريا درآمده اند که در نوع خود جذابيت خاصي به کتاب بخشيده است. «به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت» با شمارگان هزار نسخه و قيمت 10500 تومان منتشر شده است. يکي از شعرهاي اين کتاب را مي خوانيم:

جارو مي كند/ شب را/ با حوصله ي نقره اي اش/ ماه!

و مي آيد فانوس در دست/ تا اتاق من

با اتفاقي ساده/ دنبال مي كنيم/ تا آسمان با هم/ پروانه اي را که از پنجره/ صدايم کرده است.

دارد صبح مي رسد/ بايد بر گردم/ به گلدسته هاي نيشابور/ در طيف ماه …

رونمايي تازه ي مريم حيدرزاده

بعد از مدت ها که از حضور کتاب هاي تازه ي مريم حيدرزاده و از خودش در ايران خبري نبود، سرانجام باخبر شديم که ايشان با کتابي تازه به نام «تو را در حضور همه دوست دارم» که شعر نيست و نثر است، با مجوز رسمي وزارت ارشاد به کتاب فروشي ها آمده است. اين کتاب را نشر معين منتشر کرده است و خانم حيدرزاده مي گويد: «تو را در حضور همه دوست دارم، مجموعه نثري عاشقانه است که بر خلاف بسياري از کتاب‌ها براي شخص حقيقي نوشته شده و تجربه کوتاهي از زندگي خودم است.» به هر حال نگارنده يادش نمي رود که سال ها پيش و در روزهايي که نمايشگاه کتاب در مصلي نبود بلکه در باغي خوش آب و هوا برگزار مي شد، يکي از غرفه هاي هميشه شلوغ، از آنِ مريم خانم حيدرزاده بود و انبوه هواداران ايشان، گِرد اين شاعر نابيناي عاشقانه سرا حلقه مي زدند و کتاب ها و کاست هاي شعرهاي او را مي خريدند. خوشحاليم که وزارت ارشاد در اين مورد، تنگ نظرانه عمل نکرد و به دليل حضور مريم خانم در برخي شبکه هاي ماهواره اي و در کنار ستارخان، ممنوع النظم و ممنوع النثرش نکرد!

گروس

مجموعه شعر «پذيرفتن» سروده گروس عبدالملکيان منتشر شد. اين کتاب که شامل 38 قطعه شعر از تازه‌ترين سروده‌هاي اين شاعر است در 96 صفحه و با قيمت 6500 تومان در نشر چشمه به چاپ رسيده است. بر پيشاني صفحه‌ نخست اين کتاب نوشته شده است:

«انسان دو بار به ناداني مي‌رسد، يک بار پيش از دانايي و يک بار پس از آن؛ و تنها تفاوتِ اين دو در پذيرفتن است.»

اما آيا مي دانيد چرا پدر گروس، يعني محمدرضا عبدالملکيان که خودش هم شاعر است، نام فرزندش را گروس گذاشته است؟ از خودش بشنويم: «اسم گروس را به دو دليل براي او انتخاب کردم؛ يکي اين‌که پدرم اصالتا متعلق به منطقه‌ي بيجار گروس در کردستان است و دوم اين‌که در همين نهاوند، کوه سر به فلک کشيده‌اي به نام «گروس» وجود دارد که علاقه‌ي من به آن و ارادتي که به پدرم داشتم، باعث شد نام فرزندم را گروس بگذارم.»

راستي آيا در نيشابور ما هم کسي نام «بينالود» را بر فرزند خود گذارده است؟! من که نشنيده ام.