دنياي کتاب در هفته ي آخر سال
دنياي کتاب در هفته ي آخر سال

دنياي کتاب در هفته ي آخر سال از قاچاقچي هاي افغان تا لوليتاخواني در تهران! درود! در آخرين شماره خيام نامه در سال 1393 کلي خبر تر و تازه از دنياي کتاب داريم از جمله انتشار دو کتاب توسط نشر شادياخ نيشابور و نيم نگاهي هم مي کنيم به مجموعه کتاب هايي که در اين […]

دنياي کتاب در هفته ي آخر سال
از قاچاقچي هاي افغان تا لوليتاخواني در تهران!
درود! در آخرين شماره خيام نامه در سال 1393 کلي خبر تر و تازه از دنياي کتاب داريم از جمله انتشار دو کتاب توسط نشر شادياخ نيشابور و نيم نگاهي هم مي کنيم به مجموعه کتاب هايي که در اين سال توسط مولفين نيشابور منتشر شدند. پيش از هر چيز سري مي زنيم به کشور دوست و همسايه، افغانستان، که اين روزها جاني تازه به بازار نيمه جان کتاب در ايران بخشيده است! برويم ببينيم ماجرا از چه قرار است:
قاچاق کتاب از افغانستان به ايران!
ماجرا اين است که بسياري از کتاب هاي ممنوعه در ايران، به راحتي در افغانستان چاپ مي شوند و بعد به صورت قاچاق به ايران برمي گردند! چاپ کتاب در افغانستان کاملاً آزاد است و ضوابط و محدوديت خاصي ندارد، همين امر موجب شده کشوري که روزي وارد کننده ي کتاب از ايران بود حالا شده صادر کننده! بعد از حمله ي آمريکا به افغانستان و روي کار آمدن دولت حامد کرزاي گفته مي شد به دليل فقر فرهنگي و نبود کتاب در آن کشور، کاميون هاي کتاب از ايران راهي آن جا شده و با استقبال خوبي هم روبرو مي شدند. البته اين کتاب ها با سليقه ي خاص مسئولان محترم ما دست چين شده و عمدتا کتاب هاي ايدئولوژيک را شامل مي شد. حالا اما با بهتر شدن شرايط در افغانستان، اين کشور با آزادي کامل چاپ و نشر و با قيمتي ارزان تمامي کتاب هاي ممنوعه ي فارسي زبان را چاپ و منتشر مي کند و کار به جايي رسيده که مسئولان محترم و دلسوز ما به فکر راهکاري براي جلوگيري از قاچاق کتاب از افغانستان به ايران افتاده اند و مانده اند با اين بحران بزرگ چگونه مقابله کنند. راستي آيا بهتر نيست، آقايان به جاي دل نگراني هاي بيهوده و خرج بودجه هاي گزاف براي جلوگيري از ورود کتاب به کشور، به فکر بهبود شرايط نشر در ايران باشند و با اهل فکر و قلم اين قدر تنگ نظرانه برخورد نکنند؟!
لوليتا
در ادامه ماجراي گفته شده بد نيست اين خبر را هم با هم بخوانيم: «روابط عمومي معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در پاسخ به مطلب منتشرشده در برخي رسانهها مبني بر انتشار ترجمه رمان «لوليتا» (نوشته ولاديمير ناباکوف) جوابيهاي منتشر کرد:
1.اين کتاب خارج از ايران و از سوي يک ناشر افغان و بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به انتشار رسيده و از طريق مجاري غيررسمي وارد کشور شده است.
2. کتاب مذکور طي دو مرحله از سوي دو ناشر براي کسب مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارايه شده که پس از بررسيهاي انجامشده مغاير با ضوابط نشر شناخته شده و هيچگونه مجوزي از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به اين کتاب داده نشده است.
3.علاقمندان به ماجراي اين کتاب، مي توانند فيلم کامل و بدون سانسور آن را که دو بار توسط دو کارگردان معروف ساخته شده، با زيرنويس فارسي از پياده روهاي حاشيه خيابان انقلاب تهيه کنند. البته توصيه ي ما نسخه استنلي کوبريک است چون فيلم آدريان لين خيلي کيفيت خوبي ندارد.
*بند سوم بعدا تکذيب شد!
* يک کتاب ديگر هم داريم به نام «لوليتا خواني در تهران» که آذر نفيسي نوشته و آن هم ممنوع الانتشار مي باشد!
دختران لولي وش، پسران شوخ و شنگ!
حال که از لوليتا گفتيم کمي هم از دخترکان لولي وش بگوييم البته به روايت استاد ماکان! محمد بقايي ماکان، نويسنده، مترجم و «اقبال» شناس که مجموعه 34 جلدي آثار و افکار علامه اقبال لاهوري را منتشر کرده است در تازه ترين سخنانش که معلوم است حسابي دل پردردي از اوضاع کنوني فرهنگي دارد مي گويد: «در دهههاي اخير ما به مسائل و موضوعات فرهنگي به معناي واقعي توجه نشان ندادهايم. عدم اين توجه را ميتوان از نامگذاري خيابانها در تمامي شهرها ديد. در همه شهرهاي فعلي نامهايي ميبينيم که خيلي تکرار ميشوند درحالي که در تهرانِ به اين عظمت، نام دهخدا که بعد از فردوسي دومين چهره بزرگ فرهنگي ماست، در کوچهها و خيابانها نيست. همين موضوع ميتواند معياري بر اين باشد که چه ميزان به مسائل فرهنگي بيتوجهي نشان داده شده است. او افزود: در شرايطي که متأسفانه 130 فرستنده راديو تلويزيوني در کشور وجود دارد، چنانچه بايد، به مسائل فرهنگي توجه نشان داده نميشود. در اين شبکهها از قضايايي صحبت ميکنند که کاملا حسابشده است و توجه آنها به فرهنگ داخلي بسيار اندک است. از همينروست که جوانان ما خيلي از ارزشهاي برآمده از فرهنگ و سرزمين خودشان را نميشناسند. به همين علت است که در روزهايي که به ولتناين معروف شده است جوانان تمام فروشگاهها را مورد هجوم قرار ميدهند. حال آنکه سه روز بعد اين تاريخ ما روز «سپندارمذگان» را داريم که گويا ولنتاين از روي آن کپيبرداري شده است. «سپندارمذگان» روز مهر و دوستي و ابراز محبت به دوستان و اهداي هديه و گل به آنهاست.
جوانان ما به خاطر همين بيتوجهي دچار خودگمکردگي و خودرميدگي شدهاند که باعث شده جذب فرهنگ غربي شوند و حاصل آن در خيابانها در قالب دختراني لوليوش و پسراني شوخ و شنگ مشاهده شود که شوربختانه الگوهاي زندگي آنها مانکنهاي غربي است. همه اين مسائل پيش از آنکه متوجه نسل کنوني باشد به مديريت فرهنگي برميگردد؛ مديريتي که باعث شده حتي در کوچه پس کوچههاي بسياري از شهرهاي کوچک که داراي چهرههاي فرهنگي هستند نامي از آنها ثبت نشده باشد. و از همين کملطفيهاست که ميبينيم پس از 30 سال از درگذشت مرحوم فروزانفر، قبر او را فقط به علت گذشت 30 سال به قيمت يک دوچرخه اسقاطي به يک شخص بازاري ميفروشند و شخصيتي مثل فروزانفر در وطن خودش نيز مزاري ندارد.»
سمفوني قورباغه ها
پس از وقفه اي که در برگزاري جايزه ي داستاني مهرگان پيش آمده بود مراسم پاياني دورههاي سيزدهم و چهاردهم جايزه مهرگان ادب، اسفند ماه برگزار شد. اگر به خواندن رمان و داستان کوتاه علاقه داريد اين نام ها را به خاطر بسپاريد: «مردگان جزيره موريس» نوشته فرهاد کشوري، «گراف گربه» نوشته هادي تقيزاده و «سمفوني قورباغهها» نوشته کرم رضا تاج مهر(دريکوندي). هيات داوران اين دوره از جايزه در بخش رمان و داستان بلند با اکثريت آرا، رمان «مردگان جزيره موريس» نوشته فرهاد کشوري از نشر زاوش را به دليل برخورد آميخته با تخيل با رويدادهاي تاريخي و تاکيد ضمني بر ارزش ادبيات و نوشتن خاطرات، به عنوان بهترين رمان فارسي انتخاب کرد و آن را شايسته دريافت تنديس مهرگان ادب و جايزه نقدي دانست. همچنين هيات داوران با اکثريت آرا رمان «گراف گربه» نوشته هادي تقيزاده از نشر روزنه را به دليل نوآوري در فضاهاي علمي، تخيلي و امر خيالي شايسته دريافت لوح تقدير مهرگان ادب و کسب عنوان رمان تحسينشده هيات داوران دانست. در بخش مجموعه داستان کوتاه نيز هيات داوران به اتفاق آرا مجموعه داستان «سمفوني قورباغهها» نوشته کرمرضا تاجمهر (دريکوندي) از نشر قطره را به دليل اجراي فرمهاي متنوع روايت، رعايت ايجاز مصون از حذف و ارائه تصاوير زيباشناختي از دردها و اميدهاي انسان به عنوان بهترين مجموعه داستان کوتاه انتخاب کرد و آن را شايسته دريافت تنديس مهرگان ادب و جايزه نقدي دانست. همچنين هيات داوران، مجموعه داستان «سمفوني قورباغهها» را به عنوان يکي از درخشانترين مجموعه داستانهاي معرفي شده در يک دهه اخير دانست و خشنودي خود را از دست به قلم شدن نويسندهاي جوان در شهري کوچک و دور از تهران، پنهان نکرد.
گروس
مجموعه شعر «پذيرفتن» سروده گروس عبدالملکيان منتشر شد. اين کتاب  که شامل 38 قطعه شعر از تازهترين سرودههاي اين شاعر است در 96 صفحه و با قيمت 6500 تومان در نشر چشمه به چاپ رسيده است. بر پيشاني صفحه نخست اين کتاب نوشته شده است:
«انسان دو بار به ناداني ميرسد، يک بار پيش از دانايي و يک بار پس از آن؛ و تنها تفاوتِ اين دو در پذيرفتن است.»
اما آيا مي دانيد چرا پدر گروس، يعني محمدرضا عبدالملکيان که خودش هم شاعر است، نام فرزندش را گروس گذاشته است؟ از خودش بشنويم: « اسم گروس را به دو دليل براي او انتخاب کردم؛ يکي اينکه پدرم اصالتا متعلق به منطقهي بيجار گروس در کردستان است و دوم اينکه در همين نهاوند، کوه سر به فلک کشيدهاي به نام «گروس» وجود دارد که علاقهي من به آن و ارادتي که به پدرم داشتم، باعث شد نام فرزندم را گروس بگذارم.»
راستي آيا در نيشابور ما هم کسي نام «بينالود» را بر فرزند خود گذارده است؟! من که نشنيده ام.
فريدون جنيدي و ريشه ها
اما بد نيست سري هم به استاد فريدون جنيدي، همشهري شاهنامه پژوه و استاد زبان هاي باستاني ايران بزنيم که سال هاست در تهران و در بنياد نيشابور به کار پژوهش و تدريس مشغول است.  آقاي جنيدي در يکي از تازه ترين گفتگوهاي خود با خبرگزاري ايسنا مي گويد: «توجه به ريشههاي فرهنگ ايران باستان باعث حرکت فرهنگي و شکوفايي شاخ و برگها ميشود، ما ايرانيان گنجي گرانبها به نام «شاهنامه فردوسي» داريم، اما از آن بهره نميبريم؛ در صورتيکه همه ايرانيان بايد «شاهنامه» را بخوانند تا از ريشهها آگاه شوند.» فريدون جنيدي با بيان اينکه رهايي از ريشه ممکن نيست، يادآور شد: «خواهي نخواهي وقتي نويسنده، آگاهي بيشتري از درخت کهنسال فرهنگ داشته باشد، بهتر ميتواند به خلق ادبيات دست بزند. مسئولان ميتوانند براي رشد و بالندگي فرهنگ و ادبيات در مدرسهها و دانشگاهها مقدمات را فراهم کنند اما در مدرسهها و دانشگاههاي ما نه به فرهنگ و نه به زبانهاي باستاني توجهي نميشود.»
شهرام شکيبا در دسترس نيست!
شهرام شکيبا شاعر طنزپرداز است. البته از آن شاعراني که تريبون دارد و به راحتي مي تواند در هر جمع و محفلي به شعرخواني بپردازد. او اما در اظهار نظري جالب از نخود هر آش شدن برخي شاعران انتقاد کرد آن هم با لحني گزنده که بي سانسور در ادامه مي آيد: «در محافل امروزه مشاهده ميکنيم کنار هر پارکي که دستشويي عمومي وجود دارد، يک محفل شعر طنز هم در حال برگزاري است؛ ما به عنوان شاعران طنز نبايد هرجايي براي شعرخواني اقدام کنيم و خود را مانند موجودات مبتذل در دسترس همگان قرار دهيم. ابتذالي که در شعر طنز استاد زرويي همواره از آن ياد ميکنند، محتوايي نيست و محصول بيش از حد در دسترس بودن شاعر طنزپرداز است.»
اسکار مرد پرنده و پرفروش شدن ريموند کارور
با اعطاي چهار جايزه اسکار به فيلم «مرد پرنده» که اقتباسي از داستان کوتاهي از «ريموند کارور» است، فروش کتابي از اين نويسنده افزايش چشمگيري داشته است. آلخاندرو گونزالز ايناريتو داستان کوتاهي از اين نويسنده را دستمايه ساخت فيلمي قرار داد که چهار جايزه اسکار بهترين فيلم، بهترين کارگرداني، بهترين فيلمنامه اوريجينال و بهترين تصويربرداري امسال را برايش به ارمغان آورد و حال با گذشت چند هفته از اکران فيلم، تقاضا براي مجموعه داستان کارور با عنوان «وقتي از عشق حرف ميزنيم، از چه حرف ميزنيم» تا 121 درصد افزايش پيدا کرده است! البته اين آمار مربوط به زادگاه کارور يعني آمريکاست و در ايران که بيشتر آثار کارور ترجمه شده خبر چنداني نيست. جالب اين که پيش از اين دو کارگردان ايراني هم برداشت هاي آزادي از داستان هاي ريموند کارور را به فيلم درآورده اند اما تاجايي که مي دانم جايزه ي اسکار نگرفته اند.
کتاب جنجالي «من اين نسل»
«من اين نسل» کتابي است که محمدرضا اسد زاده نوشته و چون مي دانسته در ايران مجوز نمي گيرد آن را در باکوي آذربايجان منتشر کرده و اتفاقا در آنجا يک جايزه ي ادبي هم گرفته است. اين آقاي نويسنده که به تازگي در وزارت ارشاد و در خبرگزاري کتاب مشغول به کار شده است (و احتمالا تا الان که شما داريد اين مطلب را مي خوانيد از کار برکنار شده است!) حالا و با ورود کتابش به ايران و دست به دست چرخيدن آن حسابي خبرساز شده است. آقاي معاون وزير ارشاد در تازه ترين واکنش ها به اين کتاب گفته است: «اين کتاب کتابي است که در ايران چاپ نشده و توزيع آن نيز در ايران صورت نگرفته و اگر هم عرضه شده به صورت دستي بوده که از نظر ما تخلف است. وي با تأکيد بر اينکه تا به حال هيچکس اين کتاب را به طور رسمي عرضه نکرده است، بيان کرد: محتواي کتاب از نظر ما مشکل دارد به همين دليل مجوز نگرفته و نخواهد گرفت. ضمن اينکه زمان نشر اين کتاب هم به مقطعي برميگردد که آن فرد (نويسنده کتاب) مسووليتي در ارشاد نداشته و الان جايگاهي که دارد در خبرگزاري کتاب است که اين هم هيچ امتيازي براي نشر کتابش نيست.» نوشآبادي با بيان اينکه در اينباره با وزير فرهنگ صحبت کرده و او هم بر چاپ نشدن کتاب تأکيد داشته است، خودش هم دوباره تاکيد کرد: «تاکيد ميکنم اين کتاب همچنان فاقد محتواي سالم براي چاپ است و اگر قبلا براي مميزي و اخذ مجوز عرضه شده با آن مخالفت شده است و الان هم مخالفت ميشود و هيچ دستوري براي مميزي و مجوز دادن به اين کتاب نيست مگر اينکه محتوا و ساختار آن تغيير کند.»
*من چون فيلترشکن ندارم نتوانستم نسخه ي دانلودي اين کتاب را پيدا کنم. اگر شما داريد و پيدا کرديد لطفا برايم ايميل کنيد. سپاس
دوست داشتن خردمندانه
با اين توضيح که در روزهاي آخر اسفند، چاپ دوم «حسنک وزير» بيهقي به روايت محمود دولت آبادي منتشر شد يکي دو جمله از آخرين گفته هاي استاد ِ خالق کليدر در روزهاي آخر سال را برايتان انتخاب کرده ايم: « مملکت خودمان را هميشه دوست داريم و هميشه يکي از شرطهاي اصلي کارهاي مهم ما در همه هنرها دوست داشتن است. بعضي شديد و عاشقانه دوست دارند و برخي خردمندانه که البته من دومي را ميپسندم، اما به هر صورت دوست داشتن سرزمين و مردم از اصول هنرورزي است اما کساني که خودشان را از مردم متفاوت ميبينند بعيد است که راه دشوار نويسندگي را طي کنند.»
رونمايي تازه ي مريم حيدرزاده
بعد از مدت ها که از حضور کتاب هاي تازه ي مريم حيدرزاده و از خودش در ايران خبري نبود، سرانجام باخبر شديم که ايشان با کتابي تازه به نام «تو را در حضور همه دوست دارم» که شعر نيست و نثر است، با مجوز رسمي وزارت ارشاد به کتاب فروشي ها آمده است. اين کتاب را نشر معين منتشر کرده است و خانم حيدرزاده مي گويد: «تو را در حضور همه دوست دارم، مجموعه نثري عاشقانه است که بر خلاف بسياري از کتابها براي شخص حقيقي نوشته شده و تجربه کوتاهي از زندگي خودم است.» به هر حال نگارنده يادش نمي رود که سال ها پيش و در روزهايي که نمايشگاه کتاب در مصلي نبود بلکه در باغي خوش آب و هوا برگزار مي شد، يکي از غرفه هاي هميشه شلوغ، از آن مريم خانم حيدرزاده بود و انبوه هواداران ايشان، گرد اين شاعر نابيناي عاشقانه سرا حلقه مي زدند و کتاب ها و کاست هاي شعرهاي او را مي خريدند. خوشحاليم که وزارت ارشاد در اين مورد، تنگ نظرانه عمل نکرد و به دليل حضور مريم خانم در برخي شبکه هاي ماهواره اي و در کنار ستارخان، ممنوع النظم و ممنوع النثرش نکرد!
تازه هاي کتاب نيشابور:
به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت
«به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت»، مجموعه اي است از شعرهاي خانم «نرگس کرخي» که در آخرين روزهاي اسفند 1393 منتشر شده است. اين کتاب در سه بخش، شامل اشعار سپيد، غزل و سروده هايي با عنوان هاشور است. ويراستاري اشعار را آقاي بهروز ونداديان انجام داده و طراحي جلد کتاب هم به عهده ي خانم شکوفه شجاعيان بوده است. خانم نرگس کرخي را در حروف نگاري کتاب، فرزندانشان، سيدمحسن، نيکتاسادات و نيکنازسادات افخمي همراهي کرده اند. اين کتاب را نشر شادياخ نيشابور در 176 صفحه ي قطع رقعي منتشر کرده است. با سليقه ي مولف، زمينه ي صفحات ابتدايي کتاب که غزل هاي ايشان را در بر مي گيرد به رنگ صورتيِ شکوفه هاي بهاري، و صفحات پاياني کتاب که سروده هايي به عنوان هاشور آمده است به رنگ آبي آسماني درآمده اند که در نوع خود جذابيت خاصي به کتاب بخشيده است. «به لهجه ي ريواس ها مي خوانمت» با شمارگان هزار نسخه و قيمت 10500 تومان منتشر شده است. يکي از شعرهاي اين کتاب را مي خوانيم:
جارو مي  كند/ شب را/ با حوصله ي نقره اي اش/ ماه!
و مي آيد فانوس در دست/ تا اتاق من
با اتفاقي ساده/ دنبال مي كنيم/ تا آسمان با هم/ پروانه اي را که از پنجره/ صدايم کرده است.
دارد صبح مي رسد/ بايد برگردم/ به گلدسته هاي نيشابور/ در طيف ماه…
مقايسه تراکم مواد معدني استخوان
«مقايسه تراکم مواد معدني استخوان در ورزشکاران نخبه دو و ميداني» عنوان کتابي است که خانم «ربابه محمودي»، نگارنده ي آن هستند. آن طور که در ابتداي اين کتاب آمده است: «تلاش براي حفظ سلامتي ورزشکاران حرفه اي و قهرمانان نخبه ي رشته هاي مختلف ورزشي کشورمان به خصوص ورزشکاران مواد مختلف دو و ميداني که در برخي از مواد از جمله دوهاي استقامت و نيمه استقامت در معرض استئوپروز يا پوکي استخوان قرار دارند از وظايف مهم مراکز علمي- پژوهشي به ويژه دانشگاه ها و مراکز و موسسات آموزش عالي، سازمان ورزش و جوانان و… است. به همين دليل انجام تحقيقات علمي- پژوهشي در همين راستا و ارائه ي راهکارهاي مناسب از طرف محققان مي تواند اطلاعات مفيد و ارزشمندي را در اختيار فدراسيون هاي ورزشي، مربيان و ورزشکاران قرار دهد.»
اين کتاب را نشر شادياخ نيشابور در 192 صفحه ي قطع وزيري با قيمت 12000 تومان منتشر کرده است.
تازه هاي کتاب اسفند ماه
«گربه و ماه»/ نمايشنامه هاي برتر جهان/ ويليام باتلر ييتس/ فريد قدمي/ افراز/ 5500 تومان
«ياغي»/ ياشار کمال/ عليرضا سيف الديني/ نيماژ/ 16500 تومان
«سه گيني»/ ويرجينيا وولف/ منيژه نجم عراقي/ چشمه/ 18000 تومان
«بدوي سرخ پوست»/ مجموعه اشعار محمد الماغوط/ موسي بيدج/ نگاه/ 18000 تومان
«مادر، عشق و ديگر هيچ»/ جمال ميرصادقي/ قطره/ 8500 تومان
«من خوبم، تو خوبي، وضعيت آخر»/ توماس هريس/ بيتا حکمي/ نامک/ 19000 تومان
بابک خرم دين/ مصطفي رحيمي/ نشر همه/ 6000 تومان
مجموعه ي متون مقدس بنيادين از سراسر جهان/ ميرچا الياده/ ماني صالحي علامه/ فراروان/ 45000 تومان
مذاکره/ برايان تريسي/ فاطمه باغستاني/ نسل نوانديش/ 5900 تومان
مرد ماهي/ مجموعه شعر مصور/ کامران رسول زاده/ شيرين غازي/ نيماژ/ 12900 تومان
زير آفتاب هيچ چيز تازه نيست/ ارنست همينگوي/ اسداله امرايي/ افق/ 11500 تومان
دفي از پوست ابليس/ ايرج زبردست/ نيماژ/ 6000 تومان
گفتگو با وودي آلن/ اريک لکس/ گلي امامي/ کتاب پنجره/ 38000 تومان
آدم هاي عوضي/ پوريا عالمي/ مرواريد/ 7000 تومان
کلبه اي در مزرعه برفي/ رسول يونان/ مجموعه داستان/ نيماژ/ 8000 تومان
کلنل پسيان و ناسيوناليسم انقلابي در ايران/ استفاني کرانين/ عبدالله کوثري/ ماهي/ 9000 تومان
گاو/ غلامحسين ساعدي/ فيلمنامه/ نگاه/ 6500 تومان
خروس زري، پيرهن پري/ احمد شاملو/ چشمه/ 10000 تومان