«قهرمان» مردم اند نيشابور پس از سال ها انتظار، حالافرماندار جدید نیشابور خود شده است. مهندس غلامحسين مظفري کليددار عمارت فرمانداري شهري شده است که پيش از اين و در ميانه دهه هفتاد، در اوان جواني خود و در بهار دولت اصلاح طلب سيدمحمد خاتمي، يک بار کليد تدبير و هدايت آن را به دست […]
«قهرمان» مردم اند
نيشابور پس از سال ها انتظار، حالافرماندار جدید نیشابور
خود شده است. مهندس غلامحسين مظفري کليددار عمارت فرمانداري شهري شده است که پيش از اين و در ميانه دهه هفتاد، در اوان جواني خود و در بهار دولت اصلاح طلب سيدمحمد خاتمي، يک بار کليد تدبير و هدايت آن را به دست گرفته بود و خاطره مردم نيشابور حاکي از ايجاد فضاي نشاط اجتماعي و فرهنگي و سياسي در آن دوران است. شور و شوق همشهريان در روز دوشنبه گذشته در استقبال از «فرزند نيشابور» به وجود اين خاطره گواهي مي دهد. اما در اين باب چند نکته قابل توجه است:
يک) فرماندار تازه نيشابور پيش از قبول اين سمت در معاونت سرمايه انساني و توسعه مديريت استانداري تهران و با حفظ سمت، رياست بر مرکز جذب و سرمايه گذاري استان تهران مشغول به خدمت بود و البته سوابق چندسال گذشته او در سطوح عالي مديريتي، کم تر اين گمانه را به ذهن متبادر مي کرد که مظفري بارديگر، به اصطلاح، کيلومترشمار خود را صفر کند و سمتي را که نخستين تجربه مديريتي او را در حدود يک و نيم دهه پيش شکل داده و نخستين پله موفقيت هاي بعدي او بود، بار ديگر عهده دار شود. آن چه علت العلل اين رخداد شد، مي توان در سايه علاقه و عِرق او به زادبوم خويش، نيشابور به تحليل نشست. خاصه اين که در همين روزها که بسياري در حال گرم کردن خود براي ورود به ساحت رقابت هاي انتخاباتي مجلس آينده هستند، اين انتظار وجود داشت که مظفري شانس و گزينه اي جدي براي نمايندگي مردم نيشابور در مجلس باشد.
به اين ترتيب، اعلام آمادگي وي براي خدمت به مردمان اصيل و فرهنگ مدار نيشابور در سنگر فرمانداري را بايستي اولويت دادن به اصالت خدمت به جاي اصالت قدرت دانست. چه خوب است که ديگراني هم که در خود قابليت براي خدمت به مردم مي بينند، به جاي «رنگ و ابعاد کُرسي خدمت»، معيار خود را رضايت مردم و تلاش در جهت باز کردن هر گرهي که از عهده شان ساخته است قرار دهند.
دوم) گفته اند که ارزش جايگاه ها، در قدر و مرتبه کساني است که بر آن تکيه مي زنند و اين جايگاه نيست که مي تواند به انسان «قدر» دهد، هرچند او را بر «صدر» بنشاند. با تاسف در ساليان گذشته شاهد لوث شدن بسياري از مسئوليت ها به سبب کوته بيني و پيش پانگري و ضعف بينش مديران و بر صدر نشستگان در نيشابوري بوده ايم که به اندازه تاريخ ايران، در خود ستارگان علم و تمدن و فرهنگ و سياست پرورده است. ترميم جايگاه فرمانداري نيشابور را بايد نخستين دستاورد حضور يک مدير لايق و بومي، که تجربيات ملي را در کارنامه اش دارد، بدانيم. گو اين که فقدان گزينه هاي مطرح و شناخته شده که قامت آن ها برازنده رداي فاخر مسئوليت و حکم راندن بر امور اجتماعي و اداري و سياسي نيشابور باشد، به عنوان يکي از دلايل تاخير در باز شدن گره مديريت نيشابور در چند ماه گذشته عنوان مي شود، اما اتفاقا پرسش همين جاست که چرا در سال هاي گذشته ميدان براي بروز استعدادها و قابليت هاي انساني اين شهر چندان تنگ و ضيق بوده که مديران شايسته و کارآمد بومي از ميان فرزندان اين شهر برکشيده نشده اند؟ پايان دادن به تنگ نظري ها و نگاه هاي جناحي و قبيله اي و تنها دنبال نکردن اهداف و منافع فردي در ميان زعماي شهر و باز کردن فضا براي ابراز توانمندي هاي جوانان آگاه و مستعد تنها راه غلبه بر اين چالش است تا در آينده در جست و جوي مديران اجرايي «کاسه چه کنيم؟» در دست ها نباشد.
سوم) اميد بسياري از فعالان سياسي و اجتماعي باز شدن فضاي خسته و گره خورده فعاليت هاي جمعي در اين شهر مورد ستم واقع شده است. جبران کاستي ها و مشکلات ديرمانده و رسيدن نيشابور به جايگاه شايسته اش قطعا مورد انتظار همه نيشابوري هاست. اما فراموش نبايد کرد که انتصاب فر مانداري، حتي با قابليت هاي مظفري، به معناي رسيدن فوري به اين خواسته ها نيست. هرچند ماها عادت کرده ايم که از اشخاص قهرمان بسازيم و سپس چشم انتظار معجزه گري قهرمانان مان دست بر روي دست نهاده و چشم انتظار فرج عاجل بر در بدوزيم، اما همه مي دانيم که بخشي از علل حال و روز امروزمان، دستاورد همين نوع نگاه است. فراموش نکنيم که برخاستن ققنوس نيشابور از ميان خاکستر گرفتاري هايش نيازمند همت جمعي و همدلي در جهت منافع عمومي شهر و تعهد به سخت کوشي براي ساختن نيشابور است. امروز «قهرمان» مردم اند و مردم هستند که مي توانند دست در دست يکدگر، شهر و سرزمين خود را ققنوس وار از نو بسازند. ققنوس، روح جمعي مردم است و به بيان نمادين عطار نيشابوري: سيمرغ يعني جان يگانه مردمان!
احسان اسحاقی