ازدواج دوم
ازدواج دوم

       ازدواج دوم بخش اول تولد، مرگ و ازدواج سه اتفاق مهم در زندگي انسان است. شکي نيست که انتخاب پدر و مادر، محل تولد و زمان آن در دست ما نيست و در مورد مرگ هم گذشته از اندک افرادي که با علت ترسو بودن و فرار از مشکلات اقدام به خودکشي مي نمايند […]

       ازدواج دوم

بخش اول

تولد، مرگ و ازدواج سه اتفاق مهم در زندگي انسان است. شکي نيست که انتخاب پدر و مادر، محل تولد و زمان آن در دست ما نيست و در مورد مرگ هم گذشته از اندک افرادي که با علت ترسو بودن و فرار از مشکلات اقدام به خودکشي مي نمايند و يا بدتر از آن کوردلاني که تحت تأثير رهبران مستبد و بنيادگراي افراطي به عمليات انتحاري مبادرت مي ورزند در بيشتر موارد زمان و مکان و نحوه مردن هم از توان انتخاب ما خارج است.

بنابراين ترديدي نيست که مهم ترين رخداد زندگي هر انساني ازدواج است. اما در اين نوشتار قصد پرداختن به ازدواج دوم را دارم. در شماره هاي قبل نشريه در باب معيارهاي انتخاب همسر و شرايط ازدواج مفصل نوشته ام؛ حال اگر ازدواج بر اساس آگاهي نباشد و به طلاق ختم شود يايکي از زوجين فوت نمايد تکليف چيست؟

يکي از مشکلات رايج بعد از طلاق مشکل در تصميم گيري براي ازدواج مجدد و نداشتن اعتماد به نفس براي انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره است. اين ترس کاملاً واقعي است و فرد آسيب ديده توان ايستادگي در مقابل مشکلات جديد را ندارد. بسياري از افراد بعد از شکست در زندگي اول بيشتر به دنبال بيان عيب و ايرادهاي همسر سابق خود هستند و به سهم خود در اين مشکل توجه چنداني ندارند. مظلوم نمايي و قرباني دانستن خود، ويژگي بيشتر اين افراد است. پس لازم است براي آغاز زندگي مشترک براي بار دوم شرايطي را مد نظر قرار دهيم:

1- عجله نکنيد: يکي از شرايط موفقيت در ازدواج دوم اين است که فرد يک بازه زماني قابل قبولي را پس از طلاق سپري کرده باشد. فرصتي براي خودشناسي بيشتر و حل و فصل مشکلات روحي و رواني ناشي از يک زندگي پرتنش به ندرت پيش مي آيد که طلاق ناشي از اشتباه فقط يکي از زوجين باشد. به همين خاطر قبل از ازدواج دوباره بايد در روح و روان خود جستجو کنيد تا رفتارهاي اشتباه گذشته خود را کشف کرده در صدد رفع آن باشيد و ياد بگيريد که چگونه رفتار کنيد تا ازدواج دومتان دوام بياورد.

براي اينکه آماده ازدواج دوباره شويد لازم است مهارت هاي زندگي را به خوبي بياموزيد. يادتان باشد همين تجربه ازدواج ناموفق از شما انسان با تجربه تري ساخته است. هدف شما از تشکيل زندگي مشترک جديد بايد لذت بردن از شرايط ايده آل باشد نه اينکه بخواهيد چيزي را به همسر سابق خود ثابت کنيد و مثلا «روي» ايشان را کم کنيد!

2- صرفا براي فرار از مشکلات ازدواج نکنيد: بسياري از افراد در ازدواج دوم براي فرار از تنهايي، فشارهاي خانوادگي و رفع نيازهاي عاطفي و مالي و… بدون در نظر گرفتن معيارهاي مناسب تن به ازدواج مجدد مي دهند. ازدواج اگر مبناي احساسي داشته باشد خطرناک است فردي که تنها براي فرار از شرايط موجود ازدواج مي کند، کسي که فکر مي کند دير شده و سنش بالا رفته، فردي که به لحاظ احساس هنوز درگير رابطه قبلي است، فردي که معيارهاي تناسب سني، ظاهري، تحصيلي، اقتصادي، فرهنگي، اعتقادي و حتي سلامت جسمي و رواني طرف مقابل را ناديده مي گيرد و فقط به ازدواج فکر مي کند، به طور حتم در زندگي دوم خود نيز با مشکلات زيادي روبرو مي شود.

خبر بد اين است که چنين فردي براي قضاوت نشدن توسط اطرافيان، شرايط سخت را تحمل مي کند در حالي که نمي داند همان اطرافيان دقيقاً متوجه وجود بحران در زندگي ايشان هستند. نمونه بارز در اين رابطه ازدواج پسران جوان و مجرد با خانم هاي مطلقه اي است که چندين سال بزرگتر هستند و اغلب فرزند يا فرزنداني نيز دارند. در اکثر اين موارد انگيزه پسر از اين ازدواج مسائل مالي و انگيزه خانم فرار از تنهايي است.

3- طلاق فرصتي براي خودشناسي: سهم خودتان را از طلاق واقع بينانه معلوم کنيد. يادتان باشد حالا شما با تجربه تر هستيد، سنتان بيشتر است و راحت تر مي توانيد درباره خودتان قضاوت کنيد. مواردي که شما مقصر بوده ايد از مواردي که همسرتان مقصر بوده جدا کنيد.

براي اصلاح رفتارهايي که به نظر خودتان غلط بوده است، همچنين براي ياد گرفتن مهارت هايي که در ازدواج قبلي آن ها را بلد نبوديد اقدام کنيد. اين که شما طلاق قانوني را انجام داده باشيد به معني اين نيست که اماده ازدواج دوم هستيد. شما بايد به اين مرحله برسيد که مرتب به زندگي قبلي فکر نکنيد، غم ناشي از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگي تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهيد از همسر قبلي تان انتقام ذهني بگيريد. اگر احساس مي کنيد براي رسيدن به اين مرحله به زمان زيادي نياز داريد حتماً با يک روانشناس مشورت کنيد

ادامه دارد

نویسنده :عبداله سیرجانی