طنز خیام نامه
طنز خیام نامه

حوزه ي اختيار روحاني، طبق گفتارهاي سبحاني، يک وجب هست تو نمي داني! هفته ي گذشته علي آقاي مطهري ستون ما را به کلي قبضه کردند و نشد به فرمانده ي محترم نيروي انتظامي نيشابور که تازگي ها حسابي هم سرشان شلوغ است گير بدهيم. ايشان در همين نشريه، دو هفته پيش تر گفته بودند […]

حوزه ي اختيار روحاني، طبق گفتارهاي سبحاني، يک وجب هست تو نمي داني!

هفته ي گذشته علي آقاي مطهري ستون ما را به کلي قبضه کردند و نشد به فرمانده ي محترم نيروي انتظامي نيشابور که تازگي ها حسابي هم سرشان شلوغ است گير بدهيم. ايشان در همين نشريه، دو هفته پيش تر گفته بودند تصادفات فوتي درون شهري در نيشابور نسبت به سال گذشته 59 درصد کاهش داشته اند. راستش براي ما که همچين يک علامت ابهام بزرگي ايجاد شد! مگر در اين يک سال چه اتفاقي افتاده که اين قدر آمار کاهش پيدا کرده است؟ يعني اگر پارسال 100 نفر براثر تصادف فوت کرده اند امسال 41 نفر فوت کرده اند. ما که عميقا و شديدا بر اين باوريم که يک جاي کار مي لنگد. مگر مي شود که اين همه تفاوت در آمار تصادفات همين طور يکهويي رقم بخورد. در اين يک سال خيابان هايمان بهتر شده اند آيا؟ پليس هاي مان زيادتر شده اند؟ رانندگان مان راننده تر شده اند؟ اورژانس مان اورژانسي تر شده است؟ خب نهايتا پارسال صدتا بوده امسال مي شود نودتا حالا بگير هشتادتا اما 49 تا يک کم مشکوک مي زند! – جان؟ دوستان از اتاق فرمان اشاره مي کنند بقيه ي خبر هفته ي قبل را نخوانده اي. خب مي خوانم… آها جناب سرهنگ گفته اند: با ابتکار و خلاقيت پليس در حوزه ي فرهنگ سازي به رانندگان خانم محجبه در سطح شهر، چادر اهدا مي کرده اند. آهان! حالا فهميدم! پس قضيه اين بوده. يعني عامل اين همه تصادف فوتي پارسال مربوط به رانندگان زن بي حجاب بوده و پس از اين خلاقيتي که پليس به خرج داده آن ها هم محجبه شده و بعد آمار يهويي کاهش پيدا کرده. گرفتم الان. گفتم بي سبب نبوده.

پول بدهيد حلّه!

اين روزها که با سقوط قيمت نفت، کفگير بودجه در بعضي جاها به تهِ ديگ خورده است مسئولان محترم صراحتا مي گويند: «همينه که هست! پول دارين بدين تا درستش کنيم.» نمونه اش نوشته اي است که اگر گذارتان به حوالي اورژانس بيمارستان 22 بهمن افتاده باشد لابد ديده ايد. نوشته اند: «ببخشيد که اينجا کوچيکه و جا نميشين و ناراحتين. باور کنين خداوکيلي ما هم از ناراحتي شما ناراحتيم!» بعد هم زيرش يک شماره حساب نوشته اند: «پول بدهيد تا بزرگش کنيم.» حالا شايد متن نوشته يک خورده تفاوت داشته باشد ولي اصل مطلب همين است که گفتم.

هميشه در صحنه

اما اين ملت هميشه در صحنه اين روزها در استراليا هم سنگ تمام گذاشته اند. (اميدوارم تا موقع چاپ اين مطلب، تيم ملي فوتبالمان حذف نشده باشد.) هر ورزشگاهي که اين دلاوران، نام آوران مي رفتند انبوه تماشاچي هاي ايراني هم حي و حاضر بودند. گزارشگر مي گفت از بس دارن تيم رو تشويق مي کنن فوتباليستاي ما انگار دارن توي ايران بازي مي کنن. خب اين خيلي خوبه اما هي ما را به فکر فرو مي برد که چرا اين همه ايراني در استراليا هستند و چرا تيم هاي ديگر انقدر تماشاچي ندارند. يادم هست در فرانسه و آلمان هم وضع تماشاچي هاي ما بد نبود. در کره جنوبي و مالزي هم، در سنگاپور و قطر هم …. بي خيال! لابد سطح رفاه مردم آن قدر بالا رفته که همش در حال خوش گذراني در بلاد کفر هستند.

شانديز کردن

يک مغازه دو در سه متري که مي خواهي توي يک پس کوچه بزني هزار تا فيلتر و صافي را بايد رد کني تا بهت مجوزبدهند اما يک آقاي پهلواني مي آيد شب و روز در تلويزيون ملي تبليغات مي کند و پول مردم را شانديز مي کند اما هيچ کس نمي رود بپرسد عموجان حالا درسته پهلوان هستي و پديده هستي اما آيا زورت به اين بار مي رسه که ميخواي بلندش کني؟ نکنه زير اين بار، زرتت قمصور شود و مال مردم را هم بزني نفله کني! اين ماجرا هيچ ربطي به آن ماجرا ندارد و ما هم هيچ اسمي از آن نمي بريم. شانديز کردن هم يک اصطلاح کوچه بازاري است به معناي تُخُل پُخُل کردن که اين يکي هم چندي پيش در شوراي شهر نيشابور شنيده شد.

رفراندوم بي رفراندوم

و سرانجام اين که جناب دکترنماينده حجت الاسلام سبحاني نيا نماينده ي شريف مردم نيشابور و عضو هيات رييسه ي مجلس شوراي اسلامي… (يک ليوان آب لطفا) به تازگي در تيتر اول يکي از نشريات محلي حضور يافته و گفته اند: «فرمان رفراندوم در حوزه اختيار روحاني نيست.» ايشان که با روي کار آمدن دولت تدبير و اميد گاه و بي گاه سعي داشتند با دم زدن از اعتدال، يک جورايي نعل و ميخ را با هم مورد تفقد قرار دهند گويا ديگر حسابي جوش آورده اند و نتوانسته اند جلوي خود را بگيرند. اين يادآوري ايشان به رييس جمهور که نمي تواند فرمان رفراندوم بدهد در واقع نشان مي دهد که با اين حرفِ آقاي روحاني کل جناح مخالف حسابي جوشي شده اند! خب يعني فکر مي کنند رييس جمهور خودش نمي داند که شرايط رفراندوم چيست و حرفش را مي زند؟ حالا چرا اين قدر از مراجعه ي شفاف به آراي مردم مي ترسيد؟ کي الان مي خواست رفراندوم برگزار کند؟ آقاي رييس جمهور هم شايد مي خواست فقط نهيبي به آن ها بزند که خودشان در کرسي هاي گرم قدرت، خوش نشسته اند و بي توجه به خواسته هاي اکثريت مردم، مي دوزند و
مي بُرند و مي بَرند.