انسان را نمي شود از هنر جدا کرد
انسان را نمي شود از هنر جدا کرد

انسان را نمي شود از هنر جدا کرد موسيقي ايراني شامل دستگاه ها «نغمه ها» و آوازهايي است از صدها سال قبل سينه به سينه به ما رسيده است. موسيقي همواره در متن زندگي مردم جريان داشته است. قديمي ترين مهرنگاره کشف شده از 3400 سال قبل در دزفول تصوير چند نوازنده را نشان مي […]

انسان را نمي شود از هنر جدا کرد

موسيقي ايراني شامل دستگاه ها «نغمه ها» و آوازهايي است از صدها سال قبل سينه به سينه به ما رسيده است. موسيقي همواره در متن زندگي مردم جريان داشته است. قديمي ترين مهرنگاره کشف شده از 3400 سال قبل در دزفول تصوير چند نوازنده را نشان مي دهد که به عبارتي اولين ارکستر جهان را شامل مي شود. ساز سنتور يکي از قديمي ترين سازهاي ايراني است که در دوره آشوريان و بابلي ها مشاهده شده و فارابي خود نوازنده و سازنده اين ساز بوده است. در ادامه آشناي با هنرمندان شهرمان و به بهانه آشنايي با موسيقي اصيل و ساز سنتور گفتگويي صميمانه با مصطفي مسلمي، نوازنده باسابقه و استاد اين ساز داشته ايم.

اولين آشنايي شما با ساز سنتور کجا و کي اتفاق افتاد؟

اولين بار من اين ساز را در تلويزيون ديدم. آن زمان حدود هفت سال داشتم. با توجه به فضاي خانواده و مخالفت مادرم با موسيقي در تب و تاب آموزش سنتور مي سوختم. از طرف ديگر در آن زمان نه استادي (در نيشابور و مشهد) وجود داشت و نه سازي. اما اينها چيزي از اشتياق و علاقه من به موسيقي کم نمي کرد. مخفيانه دور از چشم مادر دنبال فرصتي مي گشتم که نزد کسي اين ساز را ياد بگيرم بالاخره اين اتفاق روي داد.

و اين واقعه چگونه رقم خورد؟

يکي از دوستان، که از تهران ساز سنتور را با خود آورده بود، با مشاهده علاقه شديدم به اين ساز در صدد آموزش اين ساز برآمده و من اولين گام را با کمک ايشان برداشتم. حدود يک سال نزد جناب يعقوبي کتاب «دستور سنتور» استاد پايور را آموختم. حالا مي توانستم قطعه اي را بنوازم اما اين مرا راضي نمي کرد و سرنوشت راه ديگري برايم گشوده بود. مشکلات سر راه و علاقه ام به موسيقي مرا به تهران کشاند.

پس از سکونت در پايتخت چه مسيري را طي کرديد؟

در تهران با معرفي استاد پايور نزد حسين همت آبادي که از شاگردان ممتاز ايشان بود، دوباره آموزش را شروع کردم مدت پنج سال رديف هاي «استاد پايور» و «استاد صبا» را آموختم. ضمنا در حين آموزش به هنر نقاشي هم اشتغال داشتم و هزينه هاي آموزش را از طريق فروش تابلوهاي نقاشي تامين مي کردم. به هر حال سختي ها و مرارت اين سال ها مرا آبديده کرد و عزم و اراده ام را در راه آموزش هنر استوارتر. اما تنهايي و دوري از خانواده مرا دوباره به شهر و ديارم بر گرداند.

با آمدن تان به نيشابور، تکليف پيگيري هنر موسيقي چه شد؟

هنر از جنس احساس است. اگر خنده و گريه فراموش مي شود، هنر هم فراموش مي شود. بازگشت به شهر و ديارم مرا از اشتغال به ادامه راه باز نداشت. اين بار ضمن سکونت در نيشابور تصميم گرفتم هفتگي براي کلاس به تهران بروم. اين کار مشکلات مخصوص به خود را داشت. اما خاطرات جالبي هم به يادگار گذاشت. از جمله يادم هست هنگام مسافرت با قطار شب ها از صداي چرخ هاي لوکوموتيو براي تمرين ريتم استفاده مي کردم.

داستان جالبي بود ادامه آموزش به کجا ختم شد؟

بله در ادامه آموزش، نزد نادر سينکي از شاگردان استاد پايور آموزش مي ديدم. در اين زمان «سي قطعه»، «هشت آهنگ»، «قطعات مجلسي»، «مجموعه پيش درآمد و رنگ راست کوک و چپ کوک»ِ استاد پايور را آموزش ديده و مکتب پايور و استاد صبا را به پايان بردم.

پس از اتمام آموزش با معرفي انجمن موسيقي استان در دانشکده هنر به تدريس ساز سنتور مشغول شدم و تا کنون به اين کار ادامه داده ام. ضمنا در آموزشگاه فارابي هم به آموزش سنتور اشتغال داشته ام و نزد استاد شاکري هم دوره رديف هاي آوازي استاد کريمي را آموخته ا م. در حال حاضر هم در آموزشگاه هاي موسيقي سپهر و توحيدمنش فعاليت دارم.

با افتخار شهر و نابغه موسيقي ايران، استاد مشکاتيان، چقدر ارتباط داشتيد؟

با اين استاد گرانقدر و فقيد در مراوده بوده ام. در ملاقات هايي که با ايشان داشتم مرا به مطالعه بيشتر در موسيقي و ادامه راه تشويق مي کرد. من چون رديف استاد پايور را ادامه مي دادم و ايشان هم از طرفداران داغ استاد بود روش مرا تاييد مي کرد.

با تشکر به زمان حال بر گرديم، نظارت و تصميم سازي در حوزه موسيقي شهرستان را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

خوشبختانه با آمدن جناب کرخي در مقام رياست اداره ارشاد اسلامي، شوراي موسيقي، که قبلا فعاليتي نداشت، دوباره احيا شده و با راي اهالي موسيقي به کار خود، که نظارت بر فعاليت هاي موسيقي است، ادامه مي دهد. اعضاي اين شورا عبارتند از: استاد رضا شاکري، احمد بيان، منوچهر اشرف زاده، آرش کامور، مجتبي روزبه، علي نجفي، محمد شمس آبادي، باران حجتي و اينجانب

دستاورد حدود بيست سال تدريس ساز سنتور توسط شما در شهرمان چه بوده است؟

مايه افتخارمن است که به آموزش جوانان شهرم مشغول هستم. استعدادهاي درخشاني در اين کهن ديار وجود دارد، که اگر امکانات به آنها داده شود، قابليت هاي خود را نشان خواهند داد. از ميان هنر جويان م هستند افرادي که خود را در سطح کشور مطرح کرده اند. مانند فرشيد شعباني، سعيد مهرباني، رضا بوريايي، مسعود انتظاري و پسرم بشير

از مشکلات به وجود آمده براي اجراي موسيقي در شهرستان بگوييد؟

مشکل اساسي موسيقي مجوز اجراي آن است، که تا کنون بلاتکليف بوده و اميدواريم با تصميمات جديد شورا گشايشي ايجاد شود تا مردم بتوانند از موسيقي فاخر بهره مند شوند. مساله بعدي آموزش است که بايد توسط افراد باصلاحيت انجام گيرد. الان عدم اجراي موسيقي باعث خانه نشيني استادان اين رشته هنري شده است.

آيا تا کنون اجراي روي صحنه هم داشته ايد؟

بله اجراهايي با گروه فارابي (فرهنگسراي سيمرغ)،کنگره هاي عطار و خيام، اجراي سنتور نوازي با هنرجويان (فرهنگسراي وکيلي)، اجرا در دانشکده هنر، اجرا با گروه موسيقي شادياخ و…

آخرين فعاليت هنري شما چه بوده است؟

در حال حاضر مشعول ضبط رديف هاي آوازي استاد کريمي (جهت اجراي ساز سنتور) هستم که به صورت سي دي در اختيار علاقه مندان به موسيقي اصيل قرار خواهد گرفت.

و سخن آخر…

در پايان از مسئولين مي خواهم که پس از آموزش خصايل پاک انساني همچون ايمان، راستگويي و عمل نيک و… براي اوقات فراغت جوانان فکر اساسي بکنند و امکاناتي فراهم کنند که جوان پر انرژي امروز را ياري رساند. به نظر اينجانب ورزش و هنر اين قدرت را دارد که جوانان آينده ساز اين مرز و بوم را به شادابي و اعتماد به نفس بالا برساند و هدايت گرشان در مسير صحيح باشد. بايستي با در اختيار قرار دادن امکانات هنري و ورزشي راه را براي جوانان غيور اين سرزمين باز کنيم وآنان را از خمودي و نا اميدي و کژراهه ها برهانيم. حرف و شعار مشکلي راحل نمي کند اقدام عملي لازم است من شخصا ابزاري کارآمدتر از هنر نمي بينم. بايد با در اختيار قرار دادن امکانات روحيه شادابي را در جوانان تقويت کنيم و ضمنا توصيه ام به پدر و مادرها اين است که در انتخاب استاد دقت کافي را داشته باشند. به جوانان نوجو و پوينده راه هنر هم عرض مي کنم که در مسيري که انتخاب مي کنند، اول ممارست و صبر را پيشه خود سازند، چرا که تنها راه رسيدن به قله موفقيت همين است و راه چندساله را نمي شود در چند روز و هفته پيمود. مطلب ديگرم براي عزيزان هنرمند اين است که انسانيت را مقدم بر هر چيز بدارند، چرا که اگر هنر و انسانيت نتوانند با هم جمع شوند، بهتر است هنر نباشد. هنر مطاعي نيست که بدون انسانيت ارزش راستين داشته باشد.

و اجازه بدهيد در آخر از خانواده و به ويژه همسرم، که در همه شرايط يار و ياور من
بوده اند، تشکر مي کنم.

نویسنده :هاشم مداح