ورود چرخ خياطي به ايران
ورود چرخ خياطي به ايران

  فرنگ همان فرانک مي باشد وفرانک نام قومي است که در سرزمين کنوني فرانسه ساکن شدند ونام خود را به اين سرزمين دادند .وچون اولين ارتباط ايرانيان با غرب در دوره فتحعلي شاه با فرانسه برقرارشد ،ايرانيان به کل اروپا فرنگ مي گفتند .بعدهااين ارتباط ها به ويژه از دوره ناصرالدين شاه به بعد […]

 

فرنگ همان فرانک مي باشد وفرانک نام قومي است که در سرزمين کنوني فرانسه ساکن شدند ونام خود را به اين سرزمين دادند .وچون اولين ارتباط ايرانيان با غرب در دوره فتحعلي شاه با فرانسه برقرارشد ،ايرانيان به کل اروپا فرنگ مي گفتند .بعدهااين ارتباط ها به ويژه از دوره ناصرالدين شاه به بعد از طريق سفر هاي وي ودرباريان واعزام دانشجو و… روبه افزايش گذاشت ودرطي اين سفر ها بود که ايرانيان با محصولات ومصنوعات غرب آشنا شدند وبه عنوان سوغاتي آنها را به ايران آوردند .ازجمله بذرهاي گوجه وهويج وتوت اروپايي و…درزمان ناصرالدين شاه به ايران آورده شد وبه همين جهت به آنها پسوند فرنگي داده اند .ما از اين شماره ودراين ستون برآنيم تا نيم نگاهي به سوغات هاي فرنگي که در دوره هاي گذشته وارد ايران شده اند والبته درابتدا با مخالفت ها وممانعت هايي روبرو شده اند تا اين که پذيرفته شده اند، داشته باشيم

در سال 1830 يک خياط فرانسوي فقير به نام «بارتلمي تيمونيه» موفق شد با ذوق و ابتکار خود چرخ خياطي را بسازد . ولي گروهي از کارگران که وجود اين اختراع را باعث کسادي کار خود مي‌ديدند، شبانه به کارگاه وي حمله کرده و همه چرخ‌هاي خياطي او را نابود کردند و وي از غصه و فقر جان خود را از دست داد. همزمان با اين اتفاق مرد ديگري در نيويورک بنام «والترهنت» چرخ خياطي ديگري را ساخت. با همه اينها وي هرگز موفق نشد که اين اختراع خود را به ثبت برساند. تا روزگاري که افتخار ثبت نخستين چرخ خياطي نصيب «الياس هاو» شد. همچنين «آيزک سينگر» نيز يک چرخ خياطي را در کشور آمريکا به ثبت رسانيد. در آن زمان دعواي مفصلي بين اين دو بر سر اين موضوع که حق تقدم با چه کسي است، درگرفت. سرانجام «هاو» توانست در اين نزاع پيروز از ميدان بيرون رفته و از هر چرخ خياطي که به بازار مي‌آمد حق امتياز به سود خود دريافت کند.

در ايران اولين چرخ خياطي را مظفرالدين شاه همراه با يک خياط قفقازي به عنوان سوغات از فرنگستان به تهران آورد تا لباس درباريان توسط چرخ دوخته شود.

ايراني ها در ابتدا نسبت به اين ابزار فرنگي روي خوش نشان ندادند چرا که بر اين باور بودند اين وسيله ساخت فرنگستان است و دوختن لباس با آن جايز نيست و پارچه نجس مي شود و اينکه دندانه هاي چرخ خياطي باعث جويده و بي دوام شدن پارچه مي شود.

يکي از خياطان براي جلب مشتري با چرخ، جلو دکانش مقوايي با اين مضمون آويزان کرد: مشترياني که بخواهند لباس هايشان با چرخ دوخته شود بايد از اين تاريخ تا دو ماه صبر کنند چرا که پيش کاري زياد شده و نوبت نمي رسد.» همين اعلاميه توانست مردم را نسبت به لباس دوخته شده با چرخ مشتاق کند و با خود مي گفتند که حتما لباس هاي چرخي خوب از آب درآمده که مردم بايد چند ماه صبر کنند. با حيله اي که اين خياط به کار برد، خياطي هاي ديگر توانستند دستمزد اين نوع لباس ها را بالا ببرند و عوام بيش از گذشته نسبت به اين وسيله علاقه نشان دهند.

با همه اين تفاصيل اولين چرخ خياطي که وارد ايران شدچرخ خياطي ماسوره فشنگي اي به نام گلدفينگر که عوام به آن گل فينگل مي گفتند در يک مغازه عتيقه فروشي شخصي ارمني تبار در انتهاي خيابان لاله زار به معرض فروش گذاشته شد که در کمتر از شش ماه، توسط خياطان خريداري شد. گلدفينگر براي جلب مشتري، نيز فروشگاهي در بازارمرغي و بخشي از بازار بزازها با معلماني که به تدريس خياطي با چرخ مي پرداختند داير کرد.

در اوايل کار،مشتريان براي لباس هاي دوخته شده با چرخ، نسبت به لباس هايي که با نخ و سوزن دوخته مي شد مزد کمتري به مردان خياط مي پرداختند چرا که اعتقادشان بر اين بود که دوختن لباس با چرخ نصف روز تمام مي شود و در نتيجه خياط بايد پول کمتري دريافت کند.

با توجه به استقبال تهرانيان به چرخ خياطي، کارخانه معتبر آمريکايي سينگر در تهران مرکز فروش و در ساير شهرها شعباتي به همراه معلم رايگان جهت آموزش به خريداران تاسيس کرد.

منبع: www.persianpersia.com/social