شيرين تر از فرهاد
شيرين تر از فرهاد

شيرين تر از فرهاد مقدمه اي بر گزيده شعر پريسا مقصودي (بخش دوم کتاب شيرين تر از فرهاد) به ظاهر جوان مي نمايد و جوان به نيروي جواني راهبري مي شود و او يک شاعر نوراه نيز هست که تجربه آموزي، بندگسلي، آزاد زيستي، نوپويي، کنکاش گري و قرارناپذيري برجسته و بازار اوست. نمي پسندد […]

شيرين تر از فرهاد

مقدمه اي بر گزيده شعر پريسا مقصودي (بخش دوم کتاب شيرين تر از فرهاد)

به ظاهر جوان مي نمايد و جوان به نيروي جواني راهبري مي شود و او يک شاعر نوراه نيز هست که تجربه آموزي، بندگسلي، آزاد زيستي، نوپويي، کنکاش گري و قرارناپذيري برجسته و بازار اوست.

نمي پسندد در شعر رونويسي کند، شوقمند و جوشنده، شتانده و خروشنده در فکر رنسانس پرنده هاست که همانا عشق است و عشق را رهايي از بند مي نامد.

از فرمان ها گريزان است، کنجکاوي نامنتظرانه اي در او آثارش را رنگي بديع زده است، شبيه صبح نيشابور خاتون احساسش مي چرخد و مي چرخد تا از اين شب مبهم نقبي به سبد سپيده زند.

ترجيح مي دهد نماند در يک مسير، با خود حکايتي دارد، اين دخت کويري زاد سبزگوي.

بر پله هاي فرهنگ اساطيري سرزمين رخشان اجدادي اش همچون رويش گياه آرام آرام مي رود که ببالد و به بر و بار بنشيند.

مهرگسترانه، عاشقانه و فانوس به دست در جستجوي دهکده اي است که در آن صداي سبز شاخه ها به او اميد مي خشند و هرکه را همچون خود عاشق است خوشبخت مي شناسد و هم نيز سه تار خيالش آواز آب و خاک و عاطفه را همراهي مي کند و دف زنان يله در موسيقي اسرارآميز هستي به هستي مبارکزاد مي انديشد.

عنوان اين مجموعه شعر «شيرين تر از فرهاد» توسط نگارنده اين مقاله پيشنهاد شد.

حجت حسن ناظر