عطار، فراموش
عطار، فراموش

عطار، فراموش خيام، خاموش گاهي در خلوت غمدلان با خويش مي گويم کاش عطار در قونيه مي آرميد آنجا که مولانا اين شاعر افلاکي اقتصاد و فرهنگ ترکيه را دگرگون کرد. خالق سيمرغ باشي، طراح مانيفست منطق الطير باشي، سلسله جنبان ادبيات تمثيلي و عرفاني باشي، آثار گوهر ريز و معنا گسترت «تازيانه ي اهل […]

عطار، فراموش

خيام، خاموش

گاهي در خلوت غمدلان با خويش مي گويم کاش عطار در قونيه مي آرميد آنجا که مولانا اين شاعر افلاکي اقتصاد و فرهنگ ترکيه را دگرگون کرد.

خالق سيمرغ باشي، طراح مانيفست منطق الطير باشي، سلسله جنبان ادبيات تمثيلي و عرفاني باشي، آثار گوهر ريز و معنا گسترت «تازيانه ي اهل سلوک» باشد، الهام بخش مولاناي کبير باشي و آرامگاهت از غروب در بسته بماند، نه کتابخانه اي، نه انجمن عطار پژوهي، نه بنياد عطارشناسي، نه مخزن کتابشناسي عطار، نه موزه ي عطار و نه……

و اما حکيم راز پيما، خيمه دوز خيمه هاي حکمت و معرفت، اين ابر رند آفاق تدبير و تدبر، نابغه ي پرسشگر عمر خيام آن که تاريخ علم در ايران را بايد قبل و بعد از او نگريست.

طراح تقويم تاريخي يک سرزمين، اسطوره پيوند باشي، براي نخستين بار غامض ترين مفاهيم فلسفي بشري را در ملتقاي «مرگ و زندگي» در قالب چارانه ها، چکامه ها و رباعيات مردم فهم ارائه نموده باشي، يکي از حفره هاي ماه بنا به بيان نشريه ي دانشمند به نام خيام نام گذاري شده باشد، نيمه ي دوم قرن يازدهم ميلادي در کتاب «تاريخ علم» جرج سارتن به نام «عصر خيام» نامگذاري گرديده باشد، پس از انجيل يکي از پر تيراژترين کتاب هاي جهان رباعيات خيام و به 30 زبان زنده جهان ترجمه شده باشد، رياضي دانان جهان معترف باشند به اين که خيام سه قرن رياضيات جهان را جلو برد و بنا به گفتة علي دشتي در کتاب «دمي با خيام:» دو هزار کتاب و رساله خيام پژوهان جهان تاکنون درباره خيام نگاشته شده باشد، رساله جبر و مقابله اش هنوز در کالج ها و آکادمياي غرب تدريس شود، حجه الحق باشي، صاحب رساله در حکمت، رياضي و موسيقي باشي،سراينده ي آزاد انديشانه ترين رباعيات«فارسي، عربي» شارح رساله وجود ابن سينا، امام خراسان، نادرة فلک، پيشواي حکما، علامه ي زمان بوده باشي اما آرامگاه سراينده ي سرنوشت بشريت، خيام ابد پيوند از ساعت 30/7 شب خاموش و تعطيل، اگر خيام پژوهي اراده ي خلوتي با حکيم نمايد بايد با در بسته مواجه گردد.

دوستي کتابشانس و فرهنگ ورز مي گفت: حافظيه ي شيراز شبي به احترام ورود «همايون شجريان» تا صبح به روي مردم باز بود. آيا جز اين است که اعتبار، اعتلا، ارج، ارزش و برند يک مملکت، قلل فرهنگي و علمي آن است و مگر يادمان رفته شبي که زنده ياد عمادالدين برقعي «عماد خراساني» شاعر برجسته خراسان و نديم صميمِ م، اميد در ارديبهشت 1328 شبي به محضر حکيم رسيد و تا سپيده بيدار بوده و شعري تاثيرگذارانه با عنوان «شبي بر مزار خيام» سرود، اگر شب هاي خيام شناسي، شعر و موسيقي در جوار مزار حکيم بر پا نمي گردد پيشکشمان، حداقل اينکه خاموشي چرا؟ اين نبايد توقع زيادي انگاشته شود و روي سخن نه با فردي و نه با نهاد خاصي است. اين يک پيشنهاد است که اراده ي جمعي و درد آگاهي اجتماعي مي طلبد، آيا نيشابور امروز در برابر ديدگان پرسشگر آيندگان در برابر اين خاموشيها جوابي قانع کننده دارد؟ جهان نهصد سال پيرامون پايگاه دانش سالاري خيام کتاب ها نگاشت و نهصدها سال ديگر خواهد نگاشت اما ما فرزندان حيره، شادياخ، ايران شهر و کهن دژ حتي از اين همه کم کاري در برابر اين چکادهاي سر به ابديت سائيده ي تاريخ خجالت زده هم نيستيم. «امشب ز جاي خيز که مهمان رسيده است» عماد خراساني

به کجا رسيده است؟ به در بسته!

نویسنده :حجت حسن ناظر